منشور اتحاد جهانی علمای مسلمان(۴) هویت و ویژگیهای امت مسلمان
نویسنده: اتحادیه جهانی علمای مسلمان
امت اسلام، آنچنان که در قرآن توصیف شده، امت میانه ای است: «و کذلکَ جعلناکم أُمَّهً وسطاً لِّتکونوا شهداء علی النَّاسِ…» (بقره/۱۴۳) (و بدین گونه شما را امتی میانه کرده ایم تا گواه بر مردم باشید…)
این امت، امت عقیده و مکتب است؛ نژاد معینی نیست. امت منطقه، اقلیم، کشور یا سرزمین خاصی در شرق یا غرب نیست؛ امت متعلق به زبان یا گویش معینی نیز نیست.
امتی جهانی است که پیروان خود را – به زغم اختلاف در نژاد، سرزمین، زبان و رنگ- با یک عقیده، یک شریعت، با ارزشهای یکسان و قبله یگانه، یکجا گرد آورده است.
با همه اختلافهای زبانی میان بخشها و ملتهای مختلف این امت، زبان مشترکی چون عربی نیز دارد؛ عربی زبان تفاهم میان مسلمانان و زبان عبادت و فرهنگ اسلامی است؛ زبان تمدن اسلامی است که هزاران تن از نابغه های مسلمانی که بیشتر آنها نیز عرب نبوده اند، مبتکر آن بوده اند.
در این امت، عرب و عجم، سیاه و سفید، شرقی و غربی، آفریقایی و اروپایی و آسیایی و آمریکایی و استرالیایی وجود دارد که وجه اشتراک همه آنان اسلام است.
و همین اسلام، تمام تفاوتهای بشری از جمله: نژادی، رنگی، زبانی، اقلیمی و طبقاتی را از میان می برد و اعلام می کند که همگان امت واحدی هستند و برادری عمیقی آنان را به هم پیوند می دهد که شالوده آن: ایمان به خدای یگانه، به کتاب یگانه، به پیامبر یگانه و به آیین یگانه است. این شالوده آنان را گرد هم می آورد و پیوندشان را آنچنان که خداوند متعال می فرماید، مستحکم می سازد :«و أَنَّ هذا صراطی مستقیماً فاتَّبعوهُ و لا تتَّبعوا السُّبُلَ فتفرَّقَ بکم عن سبیلهِ…» (انعام/ ۱۵۳) ( و این راه راست من است؛ از آن پیروی کنید و از راههای دیگر پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده می گرداند.)
فرد مسلمان، در عشق به وطن و ملت خود و افتخار به آنان ــ تا زمانی که با عشق به دین و افتخار به آن و با وحدت امت مسلمان منافاتی نداشته باشد ــ هیچ اشکالی نمی بیند؛ اسلام همه چارچوبهای انسانی از جمله ملی، میهنی و نژادی را در بر می گیرد و بر آن است که مشکل، تنها زمانی مطرح می شود که این چارچوبها محتوای ضد اسلامی پیدا کنند یا به آغوش تعصّب در افتند.
این امت را رسول خدا (ص) بنیان نهاد و آنچنان که خداوند آن را توصیف کرده :«کنتم خیرَ أُمَّهٍ أُخرجت للنَّاسِ…» (آل عمران/ ۱۱۰) (شما بهترین گروهی بودید که به عنوان نمونه برای مردم پدید آورده شدید.) این امت نه برای خود، که برای مردم، به سود مردم و به منظور هدایت مردم و خوشبخت کردن آنها پدید آمده است؛ بهترین، از این نظر که طبق توصیف الهی:«…تأمرونَ بالمعروفِ و تنهون عن المنکرِ و تؤمنونَ بالله…» (آل عمران/ ۱۱۰) ( که به کار پسندیده فرمان می دهید و از کار ناپسند باز می دارید و به خداوند ایمان دارید…).
بنابراین، امت دارای رسالتی الهی، انسانی، اخلاقی و جهانی است و این رسالت در دو نکته زیر خلاصه می شود:
یکم: ایمان به خدای یگانه که خود شامل سه عنصر اساسی است: اینکه به دنبال خدای دیگر جز “الله” نباشیم، ولیّ دیگری جز الله برای خود نپذیریم و حکمی جز حکم “الله” نخواهیم. و این عناصر سه گانه توحیدی، شالوده اعتقادی همه مذاهب اسلامی را تشکیل می دهند.
دوم: این امت حامل فراخوان مردم به حق و نیکی و ارزشهای والایی است که قرآن کریم از آنها به «الامر بالمعروف و النهی عن المنکر» یاد کرده است.
اصطلاح قرآنی “المعروف” تعبیر جامعی است که همه مفاهیم حق در اعتقادات، راستی در گفتار و درستی در پندار و نیکی در کردار و خردمندی در اقدامات را در بر می گیرد.«منکر» نیز بر عکس آن در بردارنده مفاهیم باطل اعتقادی، دروغ گفتاری، ناراستی پنداری و شرّ کرداری و نابخردی در اقدامات است.
طبق مفاد آیه زیر، از امّت [اسلام] خواسته شده که این نقش را ایفا کند تا کژیها راست و آنچه در زندگی به تباهی کشانده شده، اصلاح گردد:«و لتکن مِّنکم أُمَّهٌ یدعون إِلی الخیر و یأمرونَ بالمعروف و ینهونَ عن المنکر و اولئکَ همُ المفلحون»( آل عمران/۱۰۴) ( و باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به نیکی فرا می خوانند و به کار شایسته فرمان می دهند و از کار ناشایست باز می دارند و اینانند که رستگارند.)
این امت در طول تاریخ خود، در معرض فتنه ها، گرفتاریها، شبیخونها و تجاوزاتی از جمله از شرق، حملاتی از سوی مغولها و از غرب، حملاتی از سوی صلیبیها واقع شد که موجودیت آن را در معرض خطر قرار داد؛ ولی دیری نپایید که خداوند متعال مردانی چون: عماد الدین، نور الدین، و قطز را برای آن برانگیخت که زندگی دوباره به آن بخشیدند و جمع پراکنده آنان را گرد آوردند و پویایی و قدرت آن را بدان بازگرداندند و اشغالگران و مهاجمان را راندند و زندگی را از سر گرفتند.
امروزه نیز امت اسلام در معرض یورشها و حملات دیگری از نوع تازه ای است که می خواهد از درون و به دست فرزندان این امت، آن را دگرگون سازد و هویت و باورهایش، دیدگاهش به دین و زندگی و به فرد و جامعه و به آفریده و آفریدگار و به دنیا و آخرت و به انسان و جهان را تغییر دهد.
امت جز با چنگ زدن به ریسمان پروردگار خود و پای بندی به اسلام، یارای ایستادگی در برابر این طاغوت جدید را ندارد. و باید همانی را گوید که عمر بن الخطاب گفت:«ما خوارترین مردمان بودیم که خداوند ما را به وسیله اسلام، عزت و ارجمندی بخشید و اینک هرگاه عزت خود را جز در اسلام جوییم، خداوند ما را خوار خواهد گرداند.»(۱)
و گفته امام دارالهجره یعنی “مالک بن انس» را آویزه گوش قرار دهد که گفت: «فرجام این امت با همان چیزی راست شود که انجامش راست شد و انجام آن نیز تنها با کتاب خداوند متعال و سنت پیامبر گرامی اش (ع ) راست گردید.»
و شعار خود را این آیه مبارک قرار دهد:«و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا…»(آل عمران/ ۱۰۳) ( و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید…).
پی نوشت ها :
۱٫ این حدیث را “ابن ابی شیبه” در “المصنف” کتاب التاریخ شماره (۳۳۸۴۶) و “الطبرانی” در “الکبیر” (۱۲۴/۲۳) و الحاکم در “المستدرک” کتاب الایمان (۱۳۰/۱) روایت کرده اند؛ الحاکم می گوید: حدیث صحیحی است به شرط شیخین زیرا آن دو نسبت به ایوب بن عائذ الطایی و دیگر راویان نظر دارند و آن را از راه دیگری نیاورده اند.