سپاس و ستایش خداوند را و سلام بر پیامبران برگزیده او به ویژه بر آخرین پیامبرش محمد و خاندان و یاران با وفایش، آن رهبران بشریت که هر کس به آنان اقتدا کرد هدایت یافت.
علم در اسلام دارای منزلت و جایگاه بس بزرگی است که انسان را به سوی ایمان می کشاند و او را به منازل بالای رفتارهای نیکو می رساند. به مکلف شناخت حق و باطل می دهد و او را از بدعت در عبادات مصون می دارد و صواب و خطای اقوال و صحیح و فاسد معاملات و حلال و حرام اعمال را به وی نشان می دهد.
“تعجبی ندارد اولین آیاتی که نازل می شود در همین باره باشد که می فرماید:(اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الإنسان من علق. اقرأ وربک الأکرم. الذی علم بالقلم. علم الإنسان ما لم یعلم) [العلق: ۱-۵]. (ای محمّد! بخوان چیزی را که به تو وحی میشود. آن را بیاغاز و) بخوان به نام پروردگارت. آن که (همهی جهان را) آفریده است. انسان را از خون بسته آفریده است. بخوان! پروردگار تو بزرگوارتر و بخشندهتر است (از آنچه تو میانگاری. بعد از این، بزرگواریها و بخشندگیها از او خواهی دید که تعلیم قرائت در برابر آنها ساده و ناچیز است).همان خدائی که به وسیلهی قلم (انسان را تعلیم داد و چیزها به او) آموخت. بدو چیزهائی را آموخت که نمیدانست.”
مطالعه و خواندن خود کلید دانش و دَر ورودی آن است، اما نه هر مطالعه و خواندنی، بلکه مطالعه و خواندنی که با نام الله، پروردگار خالق و معلم بزرگوار صورت می گیرد.
به همین خاطر در اسلام علم همراه و قرین ایمان است و علمای دین، دعوتگران راه ایمان و هدایت به شمار می روند.
پیامبران و رسولان الهی (سلام و درود خداوند بر آنها باد)، سفیران خداوند به سوی مردم هستند تا آنان را به سوی حق هدایت کنند و دعوت الهی را در میان مردم تبلیغ نمایند، به قسط و عدل در بین شان حکم کنند و با بشارت و انذار بر آنان اقامه حجت و دلیل نمایند، پس علمای دین وارثان پیامبران در این مسیر هستند.
در قرآن کریم و سنت نبوی (در جای جای خود) به مقام و منزلت علما اشاره و تاکید فراوانی کرده اند از جمله اینکه خداوند می فرماید:(شهد الله أنه لا إله إلا هو والملائکه وأولو العلم قائما بالقسط) [آل عمران: ۱۸] خداوند (با نشان دادن جهان هستی به گونهی یک واحد بهم پیوسته و یک نظام یگانه و ناگسسته، عملاً) گواهی میدهد این که معبودی جز او نیست، و این که او (در کارهای آفریدگان خود) دادگری میکند، و فرشتگان و صاحبان دانش (هر یک به گونهای در این باره) گواهی میدهند. جز او معبودی نیست که هم توانا است و هم حکیم.
و نیز می فرماید:(إنما یخشى الله من عباده العلماء) [فاطر: ۲۸] تنها بندگان دانا و دانشمند از خدا ترسِ آمیخته با تعظیم دارند. برخی از سلف صالح در تفسیر آیه ی :(یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم) [نساء: ۵۹]، ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا و رسول او اطاعت کنید و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمان برداری کنید، فرموده اند: منظور از اولوالامر علما هستند . برخی دیگر گفته اند: پادشاهان حاکم مردم هستند و علما حاکم بر پادشاهان و این چیزی است که شاعر به اشاره کرده و منی گوید:
إن الأکابر یحکمون على الورى وعلى الأکابر یحکم العلماء « بزرگان بر مردم حکم می کنند و علما بر بزرگان»
در احادیث نیز آمده است : صنفان من الأمه إذا صلحا صلح الناس، وإذا فسدا فسد الناس: الأمراء والعلماء. «دو گروه از امت هستند که اگر اصلاح شوند همه مردم اصلاح می شوند و اگر فاسد شوند همه مردم را به فساد می کشانند، آن دو گروه حاکمان و علما هستند»
و عامل اصلی فساد حاکمان همانا به سبب فساد علماست، زیرا آنان طبیبان جامعه هستند، که اگر طبیبان خود بیمار باشند یا در مداوای بیماران کوتاهی کنند، چه کسی مردم را مداوا خواهد کرد؟ به همین خاطر است از قدیم الایام گفته اند:
«هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که نمک بگندد»
پیامبر (ص) نیز می فرماید:”خیرکم من تعلم القرآن وعلمه” رواه البخاری.«بهترین شما کسی است که خود قرآن را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد.»
و علمای حقیقی کسانی هستند که دانش خود را در راه خدمت به حق و هدایت خلق به کار می گیرند و بین علم و عمل و دعوت و تربیت جدایی نمی اندازند؛ بنابراین آنان یاد می دهند و عمل می کنند، دعوت می کنند و تعلیم می دهند، چنان که خداوند می فرماید: (ولکن کونوا ربّانیین بما کنتم تعلِّمون الکتاب، وبما کنتم تدرسون) [آل عمران:۷۹] بلکه با کتابی که آموخته اید و یاد داده اید و درسی که خوانده اید مردمانی خدایی باشید. (ومن أحسن قولاً ممن دعا إلى الله وعمل صالحا وقال: إننی من المسلمین) [فصلت: ۳۳]. گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان را به سوی خدا می خواند و کارهای شایسته می کند و اعلام می دارد که من از زمره مسلمانان هستم.
علما در طول تاریخ پناهگاه مردم در بحران ها و مشکلات بوده اند و توانسته اند مردم را بر دینشان ثابت قدم نگه دارند و آنان را به پایداری و استقامت فراخوانند. آنان مردم را به جهاد و مبارزه ترغیب و تشویق کرده اند، آزار و اذیت های فراوانی را در راه خدا تحمل کرده اند و هرگز به خود ضعف و سستی راه نداده اند. از آن جمله چهار امام مشهور مذاهب که همه آنها اذیت ها و سختی های فراوانی را متحمل شدند.
ما از قرآن و سنت آموخته ایم «أن هذه الأمه لا تجتمع على ضلاله أبدا،» این امت هرگز بر گمراهی اتفاق نخواهند کرد؛ قرآن نیز می فرماید: (وممن خلقنا أُمه یهدون بالحق وبه یعدلون) [الأعراف:۱۸۱]. در میان آفریدگان مان گروهی هستند که به حق دعوت می کنند و به حق دادگری می کنند.
در احادیث نیز وارد شده است که همیشه گروهی بر حق خواهند بود که از طرف مخالفین هیچ ضرری به آنان نخواهد رسید تا زمانی که قیامت فرا می رسد و آنان هم چنان بر حق باقی خواهند بود. این روایت صحیح که تعداد زیادی از صحابه آن را از پیامبر(ص) روایت کرده اند نشان می دهد که گروه مذکور علما هستند. اینان همان گروه پیروز از میان اهل علم و در بین آیندگان هستند که در برخی از احادیث به آنها اشاره شده است: “یحمل هذا العلم من کل خلف عدوله: ینفون عن تحریف الغالین، وانتحال المبطلین وتأویل الجاهلین”. از آیندگان کسانی هستند که این علم را با خود خواهند داشت و آن را از تحریف افراط گرایان و جعل اهل باطل و تأویل جاهلان محافظت می کنند.
بنابراین برای عالمی که در جامعه خود دارای پایگاه اجتماعی است فرصتی فراهم می شود تا به بیداری جامعه، آگاه کردن غافلان، آموزش جاهلان، پاسخ به منحرفان و خیرخواهی برای حاکمان بپردازد و خداوند به برکت او و به اندازه ای که از اسباب بهره می گیرد هر تعداد از انسان ها را که بخواهد اصلاح می کند.
در روزگار ما این سازمان های جمعی هستند که کارکردهای فراوانی دارند و از عهده کارهایی بر می آیند که چه بسا از دست فرد ساخته نیست و این همان چیزی است که اسلام هم بر آن تأکید دارد و رسول گرامی اسلام می فرماید: «ید الله مع الجماعه، وإنما یأکل الذئب من الغنم القاصیه» «والمؤمن للمؤمن کالبنیان یشد بعضه بعضا» دست خدا به همراه جماعت است و تنها گوسفندی نصیب گرگ می شود که از گله دور افتاده باشد. مؤمنان در کنار یکدیگر مانند دیواری هستند که همدیگر را مستحکم می کنند. خداوند می فرماید: (وتعاونوا على البر والتقوى) [مائده: ۲] در نیکوکاری و پرهیزکاری با یکدیگر همکاری کنید (واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا) [آل عمران: ۱۸]. همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید.
مؤسسات موجود در جهان اسلام
بدون شک در جهان اسلام مؤسساتی وجود دارند که انواع فعالیت های علمی و دعوی و کارهای خیریه را انجام می دهند اما مؤسسه ای که ما به دنبال آن هستیم با مؤسسات موجود تفاوت دارد.
فعالیت برخی از این مؤسسات به بخش علمی و آکادمیک محدود می شود؛ مانند مجامع معروف فقهی؛ مجمع مطالعات اسلامی الازهر، شورای فقهی انجمن جهان اسلام، مجمع جهانی فقه اسلامی وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی.
برخی از این مؤسسات وابسته به کشوری هستند که در آن ایجاد شده اند و کشور مذکور اعضای آن را تعیین و هزینه هایش را تأمین می کند و کم و بیش در عملکردها و رویکردهای آن دخالت می کند یا این که مردم چنین تصوری از مؤسسه موجود دارند.
ویژگی های اتحادیه مورد نظر:
اتحادیه مورد نظر ما درش به روی تمام علما از شرق تا غرب جهان اسلام باز است؛ منظور ما از علما فارغ التحصیلان دانشکده های شرعی و بخش های اسلامی هستند و تمام کسانی که به علوم شریعت و فرهنگ اسلامی توجه دارند و آثار معتبر یا فعالیت محسوسی داشته اند. این اتحادیه صفات و ویژگی هایی دارد که باید در آن وجود داشته باشد و از غیر خود ممتاز باشد در ادامه به برخی از این ویژگی ها اشاره خواهیم کرد:
اسلامی بودن: این یک اتحادیه صرفاً اسلامی است که از علمای مسلمان تشکیل می شود و در راستای خدمت به مسائل اسلامی فعالیت می کند. این اتحادیه در شیوه و روش خود اسلام را سرلوحه قرار می دهد و در طول مسیر خود از آن وام می گیرد و تمام مسلمانان با مذاهب و ملیت های گوناگون را در خود جای می دهد.
جهانی بودن: این اتحادیه یک سازمان داخلی یا منطقه ای نیست؛ به عرب یا عجم، شرق یا غرب تعلق ندارد بلکه تمام مسلمانان جهان اسلام را در بر می گیرد همچنان که اقلیت ها و گروه های اسلامی در خارج از جهان اسلام را نیز تحت پوشش قرار می دهد.
مردمی بودن: این اتحادیه یک سازمان رسمی دولتی نیست بلکه قدرت خود را از اعتماد مردم و توده های مسلمان وام می گیرد با این حال با دولت ها مخالفتی ندارد بلکه تلاش می کند در تمام مسائلی که مایه و برکت برای اسلام و مسلمانان است دست همکاری به سوی دولت ها دراز کند.
استقلال: این اتحادیه به هیچ کشوری وابسته نیست و به جماعت یا گروه خاصی تعلق ندارد و تنها به انتساب به اسلام و امت اسلامی افتخار می کند.
توان علمی: این مؤسسه مخصوص علمای امت اسلامی است پس جای شگفتی نیست که به علم و آموزش عنایت داشته باشد و به میراث علمی و احیای آن انتشار آن اهتمام ورزد.
اهتمام به دعوت: این سازمان به دعوت اسلامی عنایت دارد؛ خواه با زبان، قلم و تمام ابزارهای مشروع عصر حاضر اعم از ابزارهای مطالعه، دیداری و شنیداری. در امر دعوت به شیوه قرآنی مبنی بر حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن پابند است.
میانه روی: این سازمان نیازی به غلو و زیاده روی ندارد و به تفریط و کوتاهی نیز گرایش ندارد بلکه ملتزم به شیوه میانه روانه برای امت وسط است که عبارت است از روش میانه روی و اعتدال.
پویایی: این سازمان به تبلیغات و پلاکارت های صرف اکتفا نمی کند بلکه کار و سازندگی و بسیج توانمندی های علمی و شایستگی عملی را سرلوحه خود قرار می دهد و گروهی از علمای دینی که در فهم صحیح دینی و استفامت در راه و شجاعت در ابراز حق و استقلال نظر شهرت دارند و در بین توده های مسلمان از مقبولیت برخوردارند آن را رهبری می کنند.
آیین نامه عضویت گروه ها و افراد
ماده (۱)
تمام اعضایی که در نشست مجمع عمومی مؤسسان که در ۲۳ جمادی الثانی سال ۱۴۲۶ (۱۱/۷/۲۰۰۴) برگزار شد شرکت کرده اند یا از آنان برای شرکت دعوت شده است و با آن موافقت کرده اند اما به هر دلیلی از حضور در نشست معذور بوده اند عضو مؤسس اتحادیه جهانی علمای مسلمین محسوب می شوند. کسانی که فرم های عضویت پر کرده باشند و حائز شرایطی باشند که در پیام رئیس اتحادیه به علمای امت اسلامی پیش از نشست مجمع عمومی مذکور آمده است نیز از اعضای مؤسس محسوب خواهند شد.
ماده (۲)
کسانی که شرایط مذکور در نظامنامه اتحادیه را دارا باشند عضو اتحادیه محسوب می شوند در صورتی که این شرایط با منشور اتحادیه موافق باشد و دو تن از اعضای هیئت امنا آن را تأیید کنند و شورا با عضویت آنان موافقت کند.
ماده (۳)
عضویت انجمن های علما و اتحادیه های آنان و نیز مجامع مختلف آنان در صورتی که هر کدام دو عضو در مجمع عمومی داشته باشند بلامانع است به شرط آن که با منشور اتحادیه موافقت داشته باشد و دو تن از اعضای هیئت امنا درخواست او را تأیید کنند و شورا نیز با آن موافقت نماید.
ماده (۴)
حق عضویت هر فرد یکصد دلار در سال است و حق عضویت انجمن ها حداقل دویست دلار در سال است.
ماده (۵)
هر عضوی که یکی از اعمال زیر را مرتکب شود هیأت امنا با اکثریت دو سوم حاضر در رأی گیری حکم لغو عضویت چنین فردی را صادر می کند:عمل منافی شرف و اعتبار سازمان انجام دهد یا عملکرد او در تضاد با وجهه علما باشد. مرتکب جرمی شود که به حیثیت و آبروی اتحادیه لطمه وارد کند و حکم قضایی علیه او صادر شده باشد. شبهات پیرامون او به قدری باشد که برای لغو عضویت او از سوی هیأت امنا کفایت کند. موضعی اتخاذ کند که به زیان امور مسلمین یا مخالف نظامنامه اتحادیه یا منشور آن باشد. هر گونه تعامل با رژیم صهیونیستی را ترویج و آن را بپذیرد. هر عضوی که عضویتش لغو شده باشد می تواند دادخواستی به همراه مدارک مستند به شورا تقدیم کند و اگر شورا دادخواست او را نپذیرفت لازم است حکم لغو عضویت و حکم دادخواست او در اولین نشست مجمع عمومی بررسی شود.
ماده (۶)
هر عضوی که به یکی از دلایل مذکور در ماده (۵) عضویتش لغو شده است حق ندارد آن را دوباره احراز کند.
ماده (۷)
عضویت در اتحادیه برای افراد، انجمن ها، هیأت ها، اتحادیه ها و آکادمی ها جنبه شخصی دارد و در صورتی که یک هیأت یا امثال آن منحل شود هر عضوی که تمایل به پیوستن به اتحادیه باشد می تواند درخواست عضویت خود را ارائه دهد و این درخواست او به مثابه درخواست عضویت جدید است.
ماده (۸)
هیأت امنا عهده دار کلیه مسائل مربوط به عضویت است و تمام تصمیمات مربوط به عضویت را بر اساس پیشنهاد کمیته عضوگیری و موافقت دفتر اجرایی را اتخاذ می کند.
ماده (۹)
این آیین نامه از تاریخ تصویب آن توسط هیأت امنا قابل اجراست.
در چهارمبن نشست هیأت امنا مطرح و به تاریخ: ۸ شوال ۱۴۲۶هـ برابر با ۱۰/۱۱/۲۰۰۵م به تصویب رسید.