غافلگیری سنگین اسرائیلی ها از آنچه انتظارش را نداشتند
انفجار خشم
این بار اسرائیلی ها به اندازه ای غافلگیر شده اند که هنوز از گیجی این حمله خارج نشده اند. کشته شدن دست کم ۹۰۰ اسرائیلی، زخمی شدن بیش از ۲۵۰۰ تن و ناپدید شدن نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از آنها ظرف این دو روز در حالی که حماس بیش از ۱۰۰ نفر از اسرائیلی ها از جمله فرماندهان ارشد آنها را هم اسیر کرده، از تحمل شکست سنگین اسرائیل از فلسطینیانی حکایت دارد که همواره به آنها ظلم کرده و تحقیرشان می کرده است.
حمله حماس به اسرائیل یک دستاورد بزرگ برای حماس و مقاومت فلسطینی و یک شکست مفتضحانه برای اسرائیل است. حمله ای که در ۶ اکتبر ۲۰۲۳ روی داد و در تاریخ ماندگار شد. در سالگرد یوم کیپور اسرائیل بار دیگر غافلگیر شد و جنگی سراسری را متحمل شد که در تاریخ دست کم ۷۰ ساله اش سابقه نداشته است. اسرائیل تا کنون اگر متحمل شکست شده از سوی حزب الله لبنان یا کشورهای عربی مصر و سوریه بوده هیچ گاه از سوی فلسطینیان متحمل شکستی به این سنگینی نشده است. تا آن اندازه که هر گاه حمله ای توسط فلسطینیان انجام می شده بی پروا به شدیدترین شکل ممکن واکنش نشان می داده که نمونه های آن را بارها در غزه دیده ایم. اما این بار اسرائیلی ها به اندازه ای غافلگیر شده اند که هنوز از گیجی این حمله خارج نشده اند. کشته شدن دست کم ۶۰۰ اسرائیلی، زخمی شدن بیش از ۲۰۰۰ تن و ناپدید شدن نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از آنها ظرف این دو روز در حالی که حماس بیش از ۱۰۰ نفر از اسرائیلی ها از جمله فرماندهان ارشد آنها را هم اسیر کرده، از تحمل شکست سنگین اسرائیل از فلسطینیانی حکایت دارد که همواره به آنها ظلم کرده و تحقیرشان می کرده است. اینها فلسطینیان هستند که اسرائیل در غزه آنها را تحت شدیدترین محاصره قرار داده و زندگی عادی بر ساکنان آن را سخت کرده است.
از سوی دیگر اسرائیلی ها انفجار خشمی را شاهدند که همواره نسبت به آن نه تنها بی اعتنا بوده اند بلکه تعمدا بر آن می دمیدند چرا که گمان می کردند توانایی واکنش ندارد و می توانند حقی را ضایع کنند.
در عین حال ثابت شد که نتیجه دولت به شدت افراطی در سرزمین های ملتهب چه می تواند باشد. رفتارهای غرض ورزانه و تحریک کننده مقامات اسرائیلی در تندروترین دولت تاریخ این رژیم سبب قیامی شده که تلفاتی را به دنبال داشته است که اسرائیلی ها هیچ گاه انتظار آن را نداشتند.
اسرائیلی ها برآورد می کنند که جنگ سخت و ادامه دار باشد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل دیروز اذعان کرد که این بار واقعا اسرائیل در جنگ است. هنوز ابعاد این جنگ مشخص نیست. آنچه تا کنون روشن شده شکست امنیتی و نظامی اسرائیلی ها از فلسطینیان است. ثابت شد نه گنبد آهنین کارایی دارد و نه سازمان های امنیت اسرائیل نفوذ ناپذیر هستند.
اسرائیل گمان می کرد با آشتی با کشورهای عربی می تواند امنیت برای خود فراهم کند و فلسطینیان را در برابر عمل انجام شده، قرار دهد. حالا ثابت شد آشتی با کشورهای عربی به معنای تامین امنیت برای اسرائیل نیست. اسرائیل تا زمانی که تکلیف خود را با فلسطینیان روشن نکند نمی تواند به فکر امنیت و زندگی آسوده باشد و مرزهایش را ایمن تصور کند. آشتی با کشورهای عربی که پشتیبان فلسطین محسوب می شوند برای اسرائیل نه امنیت آورده نه آسایش و نه توانسته است آن فشار لازم را بر فلسطینیان تحمیل کند.
فعلا دو روز است که سرزمین های اشغالی در آشوب مطلق است. تل آویو برای نخستین بار طعم موشک باران های فلسطینیان را چشید و دریافت دیگر نمی تواند از بابت فلسطینیان خود را آسیب ناپذیر تصور کند. تا آنجا که دولت نتانیاهو مجبور شد به دلیل موشک باران ها دو بار جلسه اضطراری خود را قطع کند. ضربه فلسطینیان به قدری سنگین بوده که محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطینی نیز ناچار شد به صراحت بگوید که دفاع حق مسلم فلسطینیان است و مردم فلسطین در حال دفاع از خود در برابر بیداد صهیونیست ها هستند.
می توان گفت اسرائیل در یک آچمز سیاسی – امنیتی – عملیاتی گرفتار شده است. دولت متزلزل نتانیاهو، در کنار رفتارهای افراطی اعضای کابینه اش از جمله ایتمار بن غفیر، وزیر داخله، تشدید بی اعتمادی به توانایی دستگاه های امنیتی اسرائیل از جانب ساکنان مناطق تحت کنترل این رژیم، تشتت در ارتش و ناتوانی در تصمیم گیری برای انجام یک عملیات پیشگیرانه سبب شده است تا وضعیت اسرائیل متزلزلتر از آن چیزی باشد که انتظار می رفت.
این درست است که اسرائیل دیروز غزه را بمباران کرد و هزینه های سنگین انسانی و اقتصادی بر ساکنان غزه تحمیل کرد، اما حمله کور به معنای واکنش حساب شده نیست، هر چقدر هم که این حمله تلفات به بار آورد.
پیش بینی حوادث هنوز زود است. بسیاری بیم آن دارند که جنگ گسترش یابد و کل خاورمیانه را درگیر کند. به ویژه که درگیری هایی نیز در مرزهای لبنان و اسرائیل رخ داده و طرف اسرائیلی بیم آن دارد که از دو جبهه آماج حمله قرار بگیرد.
در این میان جامعه جهانی مثل دفعات قبل به آسانی نمی تواند تمام قد به حمایت از اسرائیل برخیزد. اروپا و امریکا درگیر جنگ اوکراین هستند و بیم آن دارند که جلب توجه افکار عمومی و تمرکز نگاه ها بر خاورمیانه سبب شود تا روسیه فرصت یابد یک حمله گسترده علیه اوکراین انجام دهد و اروپا با غافلگیری سنگینی مواجه شود. امریکا را نیز تمایل ندارد وارد یک جنگ تمام عیار جدید آن هم در خاورمیانه شود. این صحیح است که جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده شب گذشته در کنفرانس مطبوعاتی ای که به این منظور برگزار کرد گفت که از دولت اسرائیل حمایت همه جانبه می کند، اما روشن است که دولت امریکا در حال حاضر نه رضایت افکار عمومی را دارد و نه توان اقتصادی لازم که به جنگ اسرائیل با فلسطینیان وارد شود. از سویی، اقتصاد جهانی نیز در وضعیتی نیست که تحمل یک جنگ بزرگ در خاورمیانه را داشته باشد. وانگهی ایجاد یک خلاء سیاسی جدید در روابط بین المللی به ویژه در خاورمیانه، می تواند فرصت تازه ای برای نفوذ چین و روسیه فراهم کند که در سایه آن منافع خود را دنبال کنند.
شاید بسیاری بر این باور باشند از حالا به بعد خاورمیانه می رود تا شکل دیگری به خود بگیرد اما به این راحتی هم نمی توان آینده را پیش بینی کرد. وجود عناصر تاثیرگذار سبب می شود تا نتوان به راحتی اقدامات بعدی قدرت های تاثیرگذار در خاورمیانه را پیش بینی کرد. بی شک در این میان توطئه هایی نیز شکل می گیرند که می توانند سیر حوادث را منحرف کنند. با همه اینها باید منتظر ماند و دید سیر حوادث به کدام سمت و سو می رود و قدرت های موثر چه سناریوهایی را در پیش خواهند گرفت.
نویسنده: علی موسوی خلخالی