نبردنوگرایی، در درون(إخوان المسلمین)
ترجمه: عبدالهادی طرفی
درگذشت مامون الهضیبی رهبر «اخوان المسلمین» می تواند دوباره بحث و جدل داخلی این حرکت جهانی را که قبل از انتخاب او به سمت رهبری اخوان المسلمین در جریان بود تکرار کند. آن بحث و جدل ها بر ضرورت تغییر و تحول در درون جنبش اخوان المسلمین که بزرگ ترین جنبش اسلام گرای مصر و جهان اسلام است متمرکز بود. اخوان المسلمین در کشورهای عربی و در نقاط دیگر جهان شاخه هایی دارد که زیرنظر «تشکل های جهانی .اخوان المسلمین» اداره می شوند
از ابتدای حیات این حرکت تاکنون ۶ نفر منصب رهبری این جنبش را برعهده گرفته بودند؛ حسن البنا (۱۹۲۸)، حسن الهضیبی (۱۹۵۱)، عمرالتلمسانی (۱۹۷۴)، محمد حامد ابونصر (۱۹۸۶)، مصطفی مشهور (۱۹۹۶) و مامون الهضیبی (۲۰۰۲). یکی از ویژگی های بارز این شش تن این است که همه آنها از ریش سفیدان این جنبش به شمار می آمدند. همین امر باعث شده که موضوع تغییر و تحول توسط آن دسته از افراد وابسته به این جنبش که هیچ راه نفوذی به رهبری آن ندارند مطرح شود. طرفداران تغییرات در جنبش اخوان المسلمین بر وجود بحران در رهبری جنبش و پرهیز از راهکارهای سنتی در انتخاب رهبران تاکید می کنند. آنها خواهان ایجاد تغییراتی در اصول و قواعد گذشته ساختار و برنامه های آن هستند. برنامه های کلی که به نظر آنها باید تغییر یابد شامل این دو لایحه اساسی است. لایحه اول قانون اساسی اخوان المسلمین در مصر که در ۸/۹/۱۹۴۵ توسط مجمع عمومی این جنبش صادر شد و در تاریخ ۳۰/۱/۱۹۴۸ تعدیل گردید. لایحه دوم «قانون عمومی جنبش اخوان المسلمین» است که در تاریخ ۲۹/۷/۱۹۸۲ تدوین شد که قانون بین المللی جنبش در آن به تفصیل بیان .شده ودر دوره رهبری مصطفی مشهور تصویب گردید
«محمدبن المختار الشنقیطی» پژوهشگر موریتانیایی که در آمریکا به سر می برد در بررسی این دو لایحه می گوید: «بررسی دقیق این دو سند نشان می دهد که ساختار رهبری اخوان المسلمین و شاخه های بین المللی آن دارای اشکال است.» او این اشکال را در موارد ذیل خلاصه می کند: «اشکال در اصول قانونی رهبری جنبش از آغاز تاکنون؛ چرا که هیات موسس اخوان المسلمین به خود حق دائم داده و دیگر اعضای غیر عضو در هیات موسس را از هرگونه حق در تغییر آن یا دخالت در انتخاب رهبر، محروم ساخته است. این دو لایحه هیچ گونه اشاره ای به برگزاری انتخابات یا تغییر اعضای هیات موسس نکرده بلکه در این دو لایحه و ماده ۳۳ آئین نامه این تشکل آمده است که: «هیات موسس از کسانی تشکیل می شود که سابقه فعالیت آنها در این جنبش از دیگران بیشتر است» هیات موسس تا سال ۱۹۵۴ که به دستور جمال عبدالناصر این تشکل منحل اعلام شده بود از ۱۰۰ الی .۱۵۰نفر تشکیل می شد. بعد تعداد آنها کاهش یافت تا اینکه در سال ۱۹۸۶ به ۶۰ نفر رسید.
طرفداران تغییر و تحول در این جنبش می گویند جنبش اخوان المسلمین در سال ۱۹۲۸، چهار سال بعد از سقوط خلافت اسلامی عثمانی در ترکیه جهت تشکیل یک مرکز هماهنگی برای رویارویی با غرب تاسیس شد. آنها تأکید می کنند که این جنبش در طول فعالیت طولانی خویش از دستیابی به اهداف سیاسی خویش یعنی رسیدن به حاکمیت ناکام ماند. آنها سعی می کنند دلیل این ناکامی را موشکافی کنند و بگویند که سبب ناکامی آنها به عقیده و ایمان شان برنمی گردد بلکه دلیل اصلی آن بر سر محور تشکیلات و نحوه اداره جنبش می چرخد. طبق گفته «ابوالعلاء ماضی» پژوهشگر مصری، آنها سعی می کنند علت اصلی را در موضوع حضور قانونی این جنبش در مصر بررسی کنند. این جنبش از نظر .قانونی مراحل ذیل را از سر گذرانده است
– هنگام تاسیس در سال ۱۹۲۸، اخوان المسلمین به عنوان یک تشکل فراگیر اسلامی مطرح بود و فعالیت آنها طبق قانونی که در سال ۱۹۲۳ تدوین شده بود انجام می شد. در آن دوران این جنبش به عنوان یک تشکل عقیدتی، تربیتی و اجتماعی مطرح بود که حق داشت در زمینه اقتصاد نیز فعالیت کند. حسن البنا برای تصدی رهبری اخوان المسلمین دوباره .انتخاب شده بود
– در طول دوران حکومت جمهوری مصر قانون اساسی دوباره تعدیل شد. یک بار در سال ۱۹۵۶ که اخوان المسلمین منحل اعلام گردید و یکبار در دوره ریاست جمهوری انورسادات در سال ۱۹۷۱. در این دوره بود که قانون جز در موارد ذیل به هیچ تشکلی اجازه فعالیت نمی داد؛ یا اینکه این تشکل ها طبق قانون احزاب فعالیت حزبی داشته باشند یا اینکه طبق قانون جمعیت های خیریه به امور خیریه بپردازند و این در حقیقت بدین معنی بود که فعالیت اخوان المسلمین طبق ساختار قدیمی آن محال است. پس باید تعیین شود که حیطه فعالیت این تشکل چیست؛ آیا این تشکل یک حزب سیاسی است یا یک جمعیت خیریه؟ در آن دوران انورسادات پیشنهاد کرده بود که اخوان المسلمین به فعالیت حزبی روی آورند و از اسم دیگری .غیر از اخوان المسلمین استفاده کنند
مامون الهضیبی آخرین رهبر این جنبش همواره تاکید می کرد که هرگونه تغییر داخلی در حال حاضر خطر بزرگی برای جنبش به حساب می آید. او به طرفداران تغییر و تحول در ساختار اخوان المسلمین می گفت: این تشکل نمی تواند هیات موسس خود را تغییر دهد تا دست به تغییراتی اساسی بزنند. شما از ما چیزهایی می خواهید که از انجام آنها عاجزیم. آنچه قابل توجه است اینکه بعضی از طرفداران تغییر و تحول در این جنبش خواستار انجام تغییرات مورد نظر طبق حرکت اسلامی ترکیه هستند. چرا که طبق گفته «مجدی شندی» اسلام گرایان ترکیه به دو دسته تقسیم شدند و نسل جوان این جنبش از پیشگامان قدیمی جدا شد و یک حزب سیاسی تاسیس کرد. بعضی از ناظران تصور می کردند که این مسئله در حقیقت آغاز شمارش معکوس حیات این طیف های اسلام گرا است ولی حزب جدید بر همه این تخمین ها خط بطلان کشید. آنچه در این میان اهمیت فوق العاده ای خواهد داشت این است که این بحث و جدل در درون بزرگ ترین تشکیلات اسلام گرا در مصر و جهان اسلام جریان دارد و نتایج و آثار آن صرفاً این تشکیلات را در بر نخواهد گرفت بلکه به یک مسئله .فراتشکیلاتی تبدیل خواهد شد و در محافل مختلف مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت
منبع: الشرق الاوسط