مصاحبه خبرگزاری علوم قرآنی دانشجویان با عبدالعزیزسلیمی مترجم کتاب: “قرآن منشور زندگی”
س۱: لطفا با ذکر سوابق تحصیلی علمی و تحقیقی خود را معرفی کنید.
بنام خداوند رحیم و رحمان و تنها معبود و مستعان و تنها آفریدگار آفریده های پیدا و پنهان و معلم آفریده ها و انسان و راهنمای حقیقت جویان.
پیش از هر کلامی این کلام نورانی خداوند که خود نور روشنایی بخش آسمانها و زمین است را به خود و تمامی مدعیان علم و معرفت یاد آوری می نمایم که:
“سبحانک لا علم لنا الّا ما علمتنا اتک انت العلیم الحکیم.” بقره:۳۲
“خداوند! تو پاک و منزهی، ما چیزی به جر آنچه تو به ما آموخته ای نمی دانیم و تو آگاه و با جکمت و تدبیری.”
یکی از برترین افتخارات زندگی اینجانب این است که بعد از اتمام دوران تحصیل ابتدایی در سال ۱۳۴۹ ش در شهر جوانرود استان کرمانشاه، بخاطر تشویق والدین برای تحصیل علوم اسلامی وارد مدارس سنتی شدم، و در شهر جوانرود و روستاهای دزاور پاوه و دولت آباد روانسر و حسین آباد سنندج به تحصیل علم صرف و نحو و علوم البلاغه و فقه و دیگر علوم رایج نزد اساتید محترم پرداختم.
چند سالی را در مدرسه علوم اسلامی نورالاسلام جوانرود به تدریس علوم دینی اشتغال داشتم و در ضمن گاهی کتاب هایی را ترجمه می کردم، و به دلایلی چهارسال ارتباطم با تدریس و ترجمه قطع شدو تا ۱۳۷۲ ش تنها شش کتاب توسط اینجانب ترجمه و چاپ شده بودند.
امّا از سال ۱۳۷۴ ش کار تالیف و ترجمه را به صورت رسمی آغاز کردم و الحمدلله و المنه تاکنون بیش از شصت کتاب را ترجمه و یا تالیف نموده ام که بسیاری از آنها توسط نشر احسان چاپ و منتشر شده اند.
س۲: آیا قبل از این کار (ترجمه کتاب قرآن منشور زندکی ) در زمینه قرآن یا زمینه های دیگر کتابی را ترجمه یا تالیف کرده اید؟
تقریبا بیشتر کتابهایی را که ترجمه کرده ام کم و بیش با تعالیم تعالی بخش قرآن ارتباط دارند. برای مثال کتاب:”دورنمای جامعه اسلامی” به نگاه قرآن و اسلام به مسایل اجتماعی، کتاب” فقه سیاسی” با اصول و مبانی نظام سیاسی و مسایلی مانند: دمکراسی و کثرت گرایی سیاسی و آزادی و نوع حکومت مورد نظر قرآن در ارتباط است.همچنین کتاب” دانش و دینداری” در واقع نگرش قرآن به دو موضوع “عقل و علم” است.
اما صرفا در ارتباط با علوم قرآنی کتاب مختصری به نام “پانصد پرسش و پاسخ علوم قرآنی” ترجمه نموده ام که چند سال پیش چاپ و منتشر شده است.
س ۳: چگونه با مولف کتاب “کیف نتعامل مع القرآن العظیم؟” آشنایی پیدا کرده اید؟ لطفا در مورد مولف کتاب توضیح بدهید و بگویید! هدفتان از ترجمه این کتاب چی بوده است؟
آشنایی اینجانب با امام مجدد استاد دکتر یوسف قرضاوی از طریق کتاب های ایشان از جمله” فقه الزکاه” و ” الحلال والحرام فی الاسلام” و “الحل الاسلامی فریضه و ضروره” به سال های آغازین انقلاب بر می گردد.
استاد دکتر قرضاوی اهل مصر و ساکن کشور قطر است، که در عمر ده سالگی قرآن را حفظ نموده، و از فعالان حرکت بیداری اسلامی معاصر در میادین فکری، فقهی، سیاسی و دعوی و فرهنگی به شمار می آید . ایشان به اتهام عضویت در حرکت جهانی” اخوان المسلمین” چندین سال را در زندانهای حکومت مصر به سر برده است.
استاد قرضاوی ضمن سال ها تدریس در دانشکده “الشریعه” دانشگاه قطر و سرپرستی ” مرکز تحقیقاتی سیره و سنت” در دهها مرکز و سازمان تبلیغی، فرهنگی و فقهی از جمله عضویت در ” مجمع فقهی سازمان کنفرانس اسلامی” ، “ریاست مرکز افتاء و اجتهاد” اروپا و… عضویت دارد.
استاد قرضاوی ضمن کار نویسندگی ـ که تعداد کتابهای ایشان به بیش از ۱۱۰ کتاب رسیده ـ از طریق سیاست اینترنتی شخصی و سایت:Islam-Online.net
و خطابه های نماز جمعه قطر و مصاحبه با تلویزیون ها و روزنامه های بین المللی امروزه به عنوان شخصیتی جهانی مطرح است و به خاطر دفاع تبلیغی و عملی از انتفاضه مردم فلسطین و فتوای مشروعیت عملیات شهادت طلبانه در داخل اسرائیل مورد خشم حاکمان کاخ سفید و اسرائیل و بردگان فرهنگ غرب و سکولارها و سازشکارها است.
هدف اینجانب از ترجمه این کتاب ـ همچون دیگر کتابها ـ ادای رسالت و مسولیت ایمانی و استفاده هرچه بهتر و بیشتر از فرصت عمر ناپایدار و تهیه توشه آخرت و تلاش برای کسب باقیات صالحات و خدمت به ترویج تعالیم تعالیبخش قرآن و اصلاح اندیشه، اخلاق رفتار خود و دیگران از نظر فردی و اجتماعی است که تنها در سایه ارزشهای قرآن ممکن خواهد بود.
س ۴: آیا در ترجمه این اثر از کمک و راهنمایی شخص یا اشخاصی استفاده نموده اید؟
با توجه به شناختی که از موءلف محترم کتاب داشتم و پس از مطالعه آن به اهمیت آن اطلاع پیدا نمودم و ضمن نظر خواهی از برادر بزرگوارم آقای عبدالرحمن یعقوبی مدیرمحترم نشر احسان اقدام به ترجمه آن نمودم، در ضمن نه تنها در این اثر بلکه در بسیاری از کتاب های دیگر از تشویق ها و دعای خیر دوستان و برادران محترمی مانند: ماموستا علی رحمانی و استاد ملا عبدالله ایرانی و استاد ابراهیم مردوخی و جناب ملا صالح مرادویسی بی نصیب نبوده ام.
در مورد ترجمه این کتاب با مشکل خاصی مواجه نبوده ام، و فکر می کنم بعد از توفیق الهی ، عشق و احساس مسوءلیت و پشتکار و اراده هر مانعی را بر سر راه انسان هموار می نماید.
البته همانگونه که همگان می دانند، متاسفانه امتی که کتاب هدایتش که راهنمای تمام بشریت در تمام تاریخ است، با دستور ابدی و رسا و پر محتوای “اقرء” “بخوان!” فرود آمدنش آغاز شده آنگونه که شایسته است اهل” قرائت و خواندن” نیستند و همین موضوع مشکلات فکری، اخلاقی ، اجتماعی و سیاسی بسیاری را به وجود آورده و یکی از پیامدهایش هم مشکلات مولفان، ناشران و کتابفروشان است که بر کسی پنهان نیست.
س۵:آیا در صورت ترجمه آثار قبلی این ترجمه با ترجمه های دیگرتان تطابق دارد؟
همانگونه که پیشتر گفتم، در زمینه قرآن شناسی تنها کتاب دیگری را ـ هر چند کتاب مختصری است ـ ترجمه کرده ام.. اما با توجه به این حقیقت که هیچ کتاب و کلامی با کتاب و کلام خداوند قابل مقایسه نیست، هیچ یک از کتابهایی که اینجانب ترجمه کرده ام، با این کتاب که مطالعه کننده را با ویژگی ها و مقاصد و تعالیم قرآن آشنا می نماید، قابل مقایسه نمی باشند.
س۶: نظر شخصی خودتان را درباره کتابی که ترجمه کرده اید چیست؟ و آیا در آینده اثری را در دست تهیه دارید؟
به نظر اینجانب یکی از چالش های بزرگ فرا روی تحقق تعالیم قرآن در زندگی فردی و اجتماعی بسنده نمودن به قرائت، تحقیق در تفاسیر و تعابیر مصطلحات قرآنی ، تعداد جملات و کلمات و حفظ و تلاوت آن و بدست فراموشی سپردن عمل به راهنمایی های عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی و … قرآن است.
قرآن برای اصلاح عقاید، اخلاق و و اعمال انسان یعنی اصلاح فرد و در نتیجه اصلاح جامعه در همه ابعاد آن در اختیار بشریت قرار گرفته است. به نظر اینجانب هر چند حفظ و تلاوت قرآن و آگاهی از تمامی ابعاد آن مطلوب و پسندیده است، اما اگر انسانی تمامی قرآن را همراه با تمامی تعالیم و علوم و معارف آن از بر داشته باشد، و همچون بزرگان صدر اسلام و پرورش یافتگان مدرسه رسول خدا (ص) آن را بفهمد و از “شئان نزول و مطلق و مقید و عام و خاص و محکم و متشابه و … ” آن اطلاع داشته باشد ،اگر عقایدش را بر پایه توحید در”عبودیت و استعانت و حاکمیت” اصلاح ننماید، و سلوک و رفتارش را بر اساس “تقوا و پرهیزکاری سر و سامان ندهد، وتحقق نظامی قرار گرفته بر روی”عدالت و حریّت” را در جهت “خلافت و عبادت و عمران” هدف وکعبه آمال خویش قرار ندهد. قرآن شناسی و حفظ و تحقیق در قرآن به تنهایی نه او را و نه جامعه ای تشکیل از امثالش را اصلاح نخواهد نمود.
ما این حقیقت را در زندگی أصحاب و اتباع ـ غالبا ـ امی وبی سواد رسول خدا(ص) که با ایمان، اخلاص و احساس مسولیت و عمل به مسولیت در برابر قرآن خود و جامعه وجهان را دچار تحول نمودند، ملاحظه می نماییم.
در هیچ عصری شاید به اندازه امروزه توسط بعضی از کشورها و مراکز اسلامی به علوم ومعارف قرآنی اهتمام داده نشده است، اما بسیاری از حاکمان و در کنارشان بعضی از عالمان عملا به بعضی از آیات قرآن آن هم به صورتی گزینش و تحریف شده مانند آیه:
“اطیعوا الله و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم.”
” خداوند و پیامبرش و اولیای اموری را که از خود شما (مومنین) است، اطاعت و فرمانبرداری کنید.”
وبا آیه: “فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع.”
” با زنانی دیگر که برای شما حلالند و دوست می دارید، با دو، سه، یا چهار تا ازدواج کنید”
باور دارند و عمل می کنند، اما آیاتی را که با اهداف نامشروع ایشان سازگاری ندارند، مورد اهمال قرار می دهند و کتمان می نمایند، آیاتی مانند:
“و لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدولله واجتنبوا الطاغوت.” نحل:۳۶
“ما به میان هر ملتی پیغمبری را فرستاده ایم (و محتوای دعوت پیغمبران این بوده است) که خداوند را عبادت و اطاعت کنید و از طاغوت (شیطان، بتان و خود کامگان و…) دوری کنید.”
یا آیه:
“ولن ترضی عنک الیهود و لا النصار ی حتی تتبع ملتهم.”البقره: ۱۲۰
” یهودیان و مسیحیان هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر اینکه از آیین (تحریف شده و خواسته های نا صواب) ایشان تبعیت نمایی.”
همچنین آیاتی مانند این آیه که می فرماید:
” والذین یدعون من دون الله لا یخلفون شیئا و هم یخلقون اموات غیر احیاء و ما یشعرون ایان یبعثون ” النحل: ۲۰ـ ۲۱
“غیر از خداوند آنهایی راکه به فریاد و یاری می طلبند و پرستش می کنند توانایی آفریدن چیزی را ندارند و خود آفریده می شوند، مرده و بی جانند و نمی دانند کی دوباره زنده و برانگیخته می شوند.”
لازم به یاد آ وری است که با توجه به نص صریح قرآن، رسول خدا (ص) در روز قیامت از جمعی از مردم مسلمان به خاطر کنار نهادن و مهجور گردانیدن قرآن شکایت خواهد فرمود که آن کنار نهادن بنابر فرموده امام ابن القیم می تواند:
ـ کنار نهادن قرائت قرآن
ـ کنار نهادن معرفت قرآن
ـ کنار گذاشتن عمل و اعتقاد به قرآن
ـ اهمال حاکمیت تعالیم قرآن بر امور حکومت و جامعه و … باشد.
رای اینجانب در مورد این کتاب و حتی خود قرآن این بود که بیان نمودم و آن را در این یکی دو جمله خلاصه می نمایم که:
” قرآن برای اصلاح اندیشه، اخلاق، کردار و اصلاح خانواده و جامعه در همه ابعاد آن نازل شده است، و قرآن شناسی و قرآن خوانی و حفظ آن به تنهایی دردی را درمان و مشکلی را حل نمی نمایند.”
روزی یکی از سخنرانی های استاد قمشه ای را از تلویزیون در مورد قرآن گوش می کردم که در نهایت گفت: ” قرآن همه اش نیایش است و ستایش.”
اما با اندکی تامل در آیات قرآن می توان دریافت که قرآن ” بینش، روش، منش، و خیزش” هم هست.
در پایان از شما دست اندرکاران محترم خبرگزاری علوم قرآنی به ویژه سرکار خانم خیر گویان به خاطر این فرصتی که در اختیار اینجانب قرار داده اید تشکر و تقدیر می نمایم.
امیدوارم که خداوند معبود و مستعان توفیق طیران در آسمان ایمان و عمل صالح را با ” توسل” به دو بال ” توحید و تقوا” در راستای تحقق عدالت و آزادی و سعادت و سربلندی دنیوی و اخروی به همه ما عطا فرماید.