در این ماه بزرگ روزی نیک و پربرکت وجود دارد که دارای جایگاهی بزرگ و احترامی دیرینه میباشد، پیامبران در این روزه روزه میگرفتند، روز دیگری شناخته شده نیست که پیامبران مانند روز عاشوراء آن را روزه گرفته باشند، این امر بر فضیلت و جایگاه بزرگ آن دلالت میکند، عاشورا، روز پذیرش توبه است، روزی است که خداوند در آن توبهی سیدنا آدم (علیه السلام) را پذیرفت، و در این روز بود که خداوند توبهی قوم حضرت یونس را پذیرفت، چنان که حدیث پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم به روایت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) به آن اشاره میکند که پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم فرمود: «إن کنتَ صائمًا شهرًا بعدَ رمضان فَصُم المحرمَ؛ فإنه شهرُ الله، وفیه یوم تاب الله فیه على قوم ویتوب على آخرین» اگر خواستی بعد از ماه مبارک رمضان در ماه دیگری روزه بگیری، پس ماه محرم را روزه بگیر؛ زیرا این ماه، ماه خداوند است، و در این ماه روزی است که خداوند در آن توبهی قومی را پذیرفت، و توبهی قومی دیگر را میپذیرد. [۱]
این گفتهی پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم که فرمود: «ویتوب على آخرین» تشویق و ترغیب مردم به تجدید توبهی نصوح در روز عاشوراء به امید دستیابی به مغفرت و رحمت الهی میباشد به امید اینکه در این روز خداوند توبهی همه را بپذیرد چنانکه توبهی مردم گذشته را پذیرفت. از خداوند میخواهیم توبهی همهی ما را بپذیرد و ما را مورد مغفرت و رحمت خویش قرار دهد و با هم بگوییم: (رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنْ الْخَاسِرِینَ) [۲] [اعراف: ۲۳]
روز عاشوراء، روزی است که خداوند در آن سیدنا نوح (علیه السلام) را از غرق شدن نجات داد و کشتی وی بر بالای کوه جودی استقرار یافت و حضرت نوح جهت شکرگذاری و سپاس خداوند که او و ایماندارانِ همراهش را نجات بخشیده بود، آن را روز گرفتند.
روز عاشوراء روزی است که خداوند حضرت موسی و قومش را از چنگال فرعون و اطرافیانش نجات داد، حضرت موسی و قومش آن را جهت شکر و سپاسگزاری از خداوند، روزه گرفتند. امام بخاری و مسلم از عبدالله بن عباس (رضی الله عنهما) روایت کردهاند که گفت: رسول خدا (صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم) به مدینه آمد، یهودیان را دید که در روز عاشوراء روزه هستند، پیامبر (صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم) از آنان پرسید که امروز چرا روزهاید؟ گفتند: امروز روز بزرگی است، در این روز خداوند موسی و قومش را از دست فرعون نجات بخشید و فرعون و قومش را در آب دریا غرق نمود، حضرت موسی این روز را به شکرانهی این نعمت بزرگ روزه گرفت، پس ما نیز [به پیروی از حضرت موسی و به شکرانهی این نعمت بزرگ] روزه میگیریم. پیامبر (صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم) فرمود: «فنحن أحق وأولى بموسى منکم» ما نسبت به موسی از شما بر حقتر و شایستهتر هستیم.، لذا رسول خدا (صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم) آن روز را روزه گرفت و به روزهی آن فرمان داد.
و در مسند امام احمد چنین آمد است: «قالوا هذا الیوم الذی نجى الله عزّ وجل موسى (علیه السلام) وبنی إسرائیل من الغرق وأغرق فیه فرعون، وهذا یوم استوت فیه السفینه على الجودی، فصامه نوح وموسى علیهما السلام؛ شکرًا لله عز وجل. فقال النبی صلى الله علیه وسلم: «أنا أحق بموسى وأحق بصوم هذا الیوم، فأمر أصحابه بالصوم» گفتند: امروز روزی است که خداوند عزّ و جلّ موسی (علیه السلام) و بنیاسرائیل را از غرق شدن نجاب بخشید و فرعون را غرق گردانید، و امروز روزی است که کشتی حضرت نوح بر کوه جودی استقرار یافت، پس حضرت نوح و موسی جهت سپاس و تشکر از خداوند در این روز روزه گرفتند، پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم فرمود: «ما شایستهتریم به موسی و ما شایستهتریم به این روز، پس به یارانش فرمان روزه گرفتن آن را داد»
به گفتهی عبدالله بن عباس رسول خدا صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم روزهی این روز را جستجو میکرد چنان که عبدالله بن عباس میگوید: ندیدم که رسول خدا روزهی روزی را تعقیب کند که بر دیگر روزها فضیلت و برتری داشته باشد جز این روز یعنی روز عاشوراء و این ماه یعنی ماه رمضان [۳]
ثابت شده است که رسول خدا در این روز روزه گرفته است و بر روزه این روز حریص بوده و یارانش را به روزه گرفتن این روز قبل از واجب شدن روزهی ماه رمضان دستور داد، همچنین بعد از واجب شدن روزه-ی ماه رمضان نیز در این روزه روزه میگرفت و حتی سالی که در وفات کرد نیز در این روز روزه گرفت.
وقایع اتفاق افتادهی این روز نیک و مژدهها و تأییدهایی که برای اهل حق و پیروان آنها به همراه دارد و ارزشهای ایمانی نهفته در آنکه دل مؤمنین را پر میکند به یاد میآوریم، همچنین منظرهی نجات مؤمنان به فرماندهی حضرت موسی علیه السلام در حالی که به خاطر حفظ دین و عقیده و وابستگیشان به امر ربانی، از ظلم فرعون و لشکریان او فرا کرده بودند، به خاطر میسپاریم آنجا که خداوند میفرماید: (» وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ (۵۲) فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ (۵۳) إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَهٌ قَلِیلُونَ (۵۴) وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ (۵۵) وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ (۵۶) فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ (۵۷) وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ (۵۸) کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ (۵۹). (ما به موسی وحی کردیم که شبانه بندگان (مؤمن بنیاسرائیل) مرا (از مصر) کوچ بده. شما حتماً تعقیب میشوید. پس فرعون (مأمورانی) به شهرها فرستاد تا (نیرو) جمع کنند (و جلو ایشان را بگیرند). اینها (که قصد فرار و تجمّع و تقویت در جای دیگری را دارند) گروه اندک و ناچیزی هستند. آنان ما را بر سر خشم میآورند. ما گروهی هستیم محتاط. و ما آنان را از باغها و چشمهسارها بیرون راندیم. و (ایشان را) از میان گنجها و کاخهای مجلّل (به در کردیم). این چنین (شد که بنیاسرائیل پیروز گشتند) و آنها را میراث بنیاسرائیل کردیم.
هنگامی که ایمانداران فرمان خداوند را استجابت کردند، فرعون طغیانگر آنان را تحت تعقیب قرار داد و به دنبال آنان خارج شد تا اینکه نزدیک بود در کنار دریا آنان را دریابد، قرآن منظرهی مبارزه بین حق و باطل را برای ما حکایت میکند آنجا که پیروان هر دو گروه، به صف ایستاده بودند و راه روشن و بیان گردیده بود، به سخنان خداوند گوش فرا ده که میفرماید: «فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ (۶۰) فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ (۶۱) قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ (۶۲) فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ (۶۳) وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ (۶۴) وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ (۶۵) ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ (۶۶) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَهً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ (۶۷) وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ (۶۸). (فرعون و فرعونیان) بنیاسرائیل را تعقیب کردند و به هنگام طلوع آفتاب بدیشان رسیدند. هنگامی که هر دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: ما (در چنگال فرعونیان) گرفتار میگردیم (و هلاک میشویم). (موسی) گفت: چنین نیست. پروردگار من با من است. (قطعاً به دست دشمنم نمیسپارد و به راه نجات) رهنمودم خواهد کرد. به دنبال آن به موسی پیام دادیم که عصای خود را به دریا بزن. (وقتی عصا را به دریا زد) دریا از هم شکافت، و هر بخشی همچون کوه بزرگی گردید. و در آنجا دیگران را (نیز به موسی و بنیاسرائیل) نزدیک گرداندیم. موسی و جملگی همراهان او را نجات دادیم. سپس دیگران را غرق کردیم. بیگمان در این (ماجرای نجات مؤمنان و غرق کافران) درس عبرت بزرگی است ولی اکثر آنان ایمان نیاوردند. بیگمان پروردگار تو با عزّت و توانا، و با محبّت و مهربان است.)
هنگامی که یاران حضرت موسی به فرعون و سربازان او نگاه کردند، و قدرت و ساز و برگهایی که آنها از آن برخوردارند را به خاطر آوردند که توان مقابله با آنان را ندارند بر سر حضرت موسی علیه السلام فریاد کشیدند و گفتند: (إنا لمدرکون) ما در چنگال فرعون گرفتار میگردیم. به خاطر یقین اندک آنان نسبت به خداوند و ایمان ضعیفشان، نسبت به خداوند حسن ظن نداشتند و گفتند که ما هلاک میگردیم، زیرا در مقابلشان دریا را میدیدند که اگر خود را به آن میزدند غرق میشدند و پشت سرشان فرعون و لشکریان او قرار داشتند که اگر در جایگاهشان میماندند به وسیلهی آنان به هلاکت میرسیدند، لذا یک صدا گفتند: (إنا لمدرکون) ما در چنگال فرعون گرفتار میگردیم. ولی آن شخصی که دارای یقین و ایمان واقعی بود سخنی جاوید خطاب به آنان گفت که تا امروز نیز این سخن برای اهل حق به درسی بزرگ تبدیل گشته که راه نجات و رهایی را برای آنان ترسیم مینماید، آن شخص، حضرت موسی (علیه السلام) بود که با زبانی و دلی پر از اطمینان به خداوند صاحب ملک و پادشاه هر چیز، خطاب با مردم گفت: (کلا إنَّ معی ربى سیهدین): چنین نیست. پروردگار من با من است. (قطعاً به دست دشمنم نمیسپارد و به راه نجات) رهنمودم خواهد کرد. حضرت موسی مطمئن بود که خداوند او را ضایع و رسوا نمیگرداند، قلب او مملو از یقین بود که پیروزی خداوند نزدیک است، و نصرت خداوند بندگان مؤمنش را متحتیر خواهد ساخت. از قوت باطل و جبروت فرعون طاغی متأثر نگردید بلکه به ریسمان محکم خداوند دست آویخت و با زبان یقین سخن گفت، پروردگار من با من است و رهنمودم خواهد کرد. ناگهان بخشش ربانی که ایمانداران را نیز متحیر میگرداند نازل شد، و فرج و پیروزی از جایی آمد که ایشان گمان آن را نمیکردند و انتظار آن را نداشتند، راه نجات و رهایی از جایی برای ایشان باز شد که قبل از لحظاتی گمان میکردند در آن مسیر هلاک خواهند شد، خداوند میفرماید: (فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ» به دنبال آن به موسی پیام دادیم که عصای خود را به دریا بزن. (وقتی عصا را به دریا زد) دریا از هم شکافت، و هر بخشی همچون کوه بزرگی گردید. [۴]
پروردگارا تو پاک و منزهی! پروردگارا تو پاک و منزهی!، پروردگاری که هرگاه بندگان به او دست آویزند و به سوی او پناه برند و اعمالشان را برای او خالص گردند، دریا را سبب نجات دوستان و هلاک دشمنانش قرار میدهد.
امروز چقدر به دیشت شباهت دارد، صحنههای مقابله بین حق و باطل تکرار میشود، ابتلاء و آزمایش تکرار میگردد تا اینکه خداوند، ناپاک را از پاک جدا سازد. و روز عاشوراء این درسهای مفید برای ایمانداران را به همراه دارد و در میان آنان فریاد میزند که با خدا باشید و به خداوند اطمینان داشته باشید و بر او توکّل نمایید تا نصرت داده شوید و مورد تأیید قرار گیرید و دشمنتان هلاک گردد و ملک و سلطان او از بین رود، بدون شک جامعهی امروزی بیشتر از گذشته نیاز دارد که فرزندان آن از یقین موسی علیه السلام مملو گردد؛ هنگامی که فریاد زد: (کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ) چنین نیست، پروردگار من با من است رهنمودم خواهد کرد. و از ایمانی مانند ایمان و پابرجایی پیامبر اسلام صلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّمَ برخوردار گردند. خداوند میفرماید:
«الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ (۱۷۲) الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ (۱۷۳) فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ (۱۷۴) إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۱۷۵)» سوره آل عمران. (کسانی که پس از (آن همه) زخمهائی که خوردند و جراحتهائی که برداشتند، فرمان خدا و پیغمبر را اجابت کردند برای کسانی از آنان که (چنین کار) نیکی کردند و (از نافرمانی خدا و رسول ترسیدند و) پرهیز نمودند، اجر و پاداش بس بزرگی است. آن کسانی که مردمان بدیشان گفتند: مردمان (قریش برای تاختن بر شما دست به دست هم دادهاند و) بر ضدّ شما گرد یکدیگر فراهم آمدهاند، پس از ایشان بترسید؛ ولی (چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت؛ بلکه برعکس) بر ایمان ایشان افزود و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است. سپس آنان با نعمت بزرگ (شهامت و عافیت و استقامت و بردن ثواب جهاد) و فضل و مرحمت سترگ خداوند برگشتند، و حال آنکه هیچ گونه آسیبی بدیشان نرسید، و رضایت خدا را خواستند و خداوند دارای فضل و کرم سترگی است. این تنها اهریمن است که شما را از دوستان خود (با پخش شایعات و سخنان بیاساس) میترساند، پس (از آنجا که شما به خدا ایمان دارید، بیباک و دلیر باشید و) از آنان مترسید و از من بترسید اگر مؤمنان (راستین) هستید.
اعتماد و اطمینان ما به خداوند بزرگ است و دلهای ما متوجه آسمان است و یقین داریم که خداوند بعد از سختی، آسانی و گشایش را بر ما نازل خواهد نمود و گشایش او نزدیک است و یاری او به بندگانش آمدنی است و در آن شکی وجود ندارد وشاید که نزدیک باشد.
روزهی روز عاشوراء کفارهی گناهان سال گذشته میگردد. هنگامی که یاران پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم در مورد روزهی روز عاشوراء از ایشان پرسیدند، فرمود: «یکفر السنه الماضیه» کفارهی گناهان سال گذشته میشود. و در روایتی دیگر آمده که فرمود: «أحتسب على الله أن یکفر السنه التی قبله» چنان امیدوارم که کفارهی گناهان سال قبل از خود شود. [۵] سلف صالح چنان بر گرفتن روزهی روز عاشوراء حریص بودند که حتی در مسافرت نیز این روز را روزه میگرفتند؛ از جمله عبدالله بن عباس و امام زهری تابعی بر این باور بودند [امام زهری] میگفت: [و اگر کسی بیمار یا مسافر باشد میتواند از رخصت استفاده کند و روزه ندارد و] چندی از روزهای دیگر را به اندازهی آن روزها روزه بدارد، اما روز عاشوراء از دست میرود و به جای آن نمیتوان روز دیگری را روزه گرفت. امام احمد تأکید مینماید که در سفر نیز روز عاشوراء روزه گرفته شود.
روزهی روز عاشوراء سه درجه دارد: کاملترین این درجات آن است که شخص یک روز قبل و یک روز بعد از روز عاشوراء را روزه بگیرد [که جمعًا سه روز گردد] که به این شکل به پاداش کامل این روز دست خواهد یافت.
دوّم: یک روز قبل یا یک روز بعد از آن روزه گرفته شود، به این شکل که یا روز نهم و دهم محرم یا روز دهم و یازدهم را روزه بگیرد که به این شکل آنچه که مقصود پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم بود که همان مخالفت با یهود است حاصل میگردد.
سوّم: تنها روز عاشورا را روزه بگیریم. به این شکل به پاداش روز عاشورا که پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم به آن خبر داده دست خواهیم یافت اینکه کفاره گناهان سال گذشته میگردد.
باید کودکان را جهت تمرین و عادت کردن به روزه در روزه گرفتن این روز با خود همراه کنیم. خداوند از یاران پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم راضی باشد که چه زود صدای دعوت پیامبر را جواب میدادند و بر انجام عبادت و به دست آوردن پاداش حریص بودند، تنها خودشان به روزه گرفتن این روز اکتفا نمیکردند بلکه تلاش میکردند فرزندان و کودکان را نیز در روزه گرفتن این روز با خویش همراه نمایند. امام بخاری و مسلم در صحیح خویش از ربیعه دختر مُعوّذ روایت کردهاند که گفت: رسول خدا صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم در صبح روز عاشورا کسی را به میان روستاهای اطراف مدینه فرستاد که به آنان خبر دهد که پیامبر صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم فرمود است: «من کان أصبح صائمًا فلیتمّ صومه ومن کان أصبح مفطرًا فلیتمّ بقیه یومه» هر کس شب را با حالت روزه صبح کرده است، روزهاش را کامل کند و هر کس روزهاش را شکسته باشد بقیه روز را روزه بگیرد.
[راوی این حدیث میگوید:] بعد از این فرمان ما روز عاشورا را روزه میگرفتیم و کودکان کوچک خویش را نیز به روزه گرفتن وادار میکردیم و به مسجد میرفتیم و آنان را به بازی مشغول مینمودیم هرگاه یکی از آنان به خاطر غذا گریه میکرد در هنگام افطار به او غذا نمیدادیم. و در روایت دیگری آمده است که با پشم برای آنان اسباب بازی درست میکردیم، هرگاه از ما غذا میخواستند، آن اسباب بازی را به آنها میدادیم و بدین وسیله آنان را از خوردن غافل میکردیم تا اینکه روزهشان را کامل کنند.
این حدیث اشارهی روشنی به این قضیه دارد که صحابهی کرام اهمیت این روز و فضیلت و منزلت آن را از رسول خدا صَلَّیاللهُ عَلَیهِ وسَلَّم فرا گرفته بودند و به پاداش بزرگ آن پی برده بودند به این دلیل بود که بر روزه گرفتن این روز حریص بودند و کودکانشان را در روزه گرفتن این روز با خویش همراه میکردند. همچنین این حدیث بر مسئولیت والدین در تربیت فرزندانشان و ایمان و طاعت و عبادت ایشان دلالت مینماید و اینکه باید آنان را به عبادت و بندگی خداوند عادت دهند تا بر عبادت رشد نمایند و به آن خو گیرند و هنگامی که بزرگ میشوند در انجام عبادات احساس مشقت و سختی ننمایند، علی رغم اینکه کودکان صغیر مکلف نیستند ولی این عمل آنان را بر انجام عبادت، عادت میدهد و هنگامی که بالغ میشوند برای ایشان کمک و تقویت خواهد بود.
این حدیث نامهای روشن به هر پدر و مادری است که از خداوند میترسند و برای به دست آوردن اجر و پاداش حریص هستند و دوست دارند کودکانشان در بندگی خداوند رشد نمایند. باید هنگامی که به سوی مسجد، عبادت و عمل شایسته میروی که آن را انجام دهی، دست کودت در دستت باشد. او را در سایهات قرار ده هنگامی که به سوی پروردگارت میروی. چنان که بر تربیت و پرورش جسم و عقل و تحصیل داش ایشان حریصی باید بر تربیت کودکان بر ایمان و عبادت و بندگی خداوند نیز حریص باشی.
با ما این سخن خداوند را تلاوت کن که میفرماید: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا «پروردگارا! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما (که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده، مایهی سرور ما و) باعث روشنی چشمانمان گردند، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان» (۷۴) «(الفرقان).»
خداوند از ما و شما بپذیرد و همهی ما را بر عبادت و بندگیاش یاری نماید. وصلى الله وسلم وبارک على سیدنا محمد معلم الناس الخیر.
پانوشتها:
[۱]. أخرجه الإمام أحمد فی مسنده والترمذی فی سننه (کتاب الصوم).
[۲]. اعراف: ۲۳
[۳]. بخاری و مسلم
[۴]. شعراء: ۶۳
[۵]. امام مسلم در صحیح خود آن را روایت کرده است.
نوشته: اسامه جادو
ترجمه: خالد ایوبینیا
با سلام خدمت ما
من فکر می کنم تمام این روایات در فضیلت روز عاشورا جعلی و از ساخته های بنی امیه و برای تحت الشعاع قرار دادن حادثه کربلا باشد. زیرا ماه های عبری با ماهای عربی یکسان نیستند تا روز دهم محرم (عاشورا ) دقیقا منطبق بر دهم ماه عبری باشد . اگر دهم یک ماه عبری اتفاق خیری افتاده چه ارتباطی با دهم محرم دارد ؟ و اگر در دهم محرم اتفاق افتاده چرا پیامبران بنی اسرائیل که معیارشان ماه عبری بوده بر اساس ماه عربی روزه یا جشن گرفتند؟