کتاب استاد راشد
ترجمه عبدالسلام سلیمی
گزارشی از کتاب تازه انتشاریافتهی احمد راشد درباب کودتای مصر
دفاع از مشروعیت حکومت محمد مرسی قضیهای سیاسی و محلی منحصر به مصر نیست، بلکه تبدیل به مسألهای فکری، نظری و جهانی شده است. کودتا علیه یک دولت قانونی به معنای شکستی برای اندیشهی دموکراسی و آزادی و برای کسانی است که ادعای آنرا میکنند و اگر از زاویهای دیگر به آن بنگریم میتوان آنرا رؤیایی دانست که نبض زندگی در آن میتپد. این زندگی خود از ایمان و مقاومت و آگاهی مردم سرچشمه میگیرد.
حول مفاهیم فوق، استاد محمد احمد الراشد، اندیشمند و داعی بزرگ عراقی کتاب جدید خود را با عنوان «ارتداد در آزادی» تالیف و منتشر نموده است. در خلال این کتاب او به عوامل اساسی و مؤثر در کودتای مصر میپردازد، به الطاف ربانی که از دل این مصیبت نصیب مؤمنان شده اشاره میکند و همچنین برخی نکات مهم که یاران دعوت اسلامی برای مقابله این بحران باید آن را مدنظر قرار دهند را شرح میدهد.
آزادگان مصر و نشانههای جمال
استاد الراشد حادثه مصر را «زشتترین کودتای نظامی با تاکتیکی خونین» توصیف میکند و با عنوان آزادگان مصر زیبایی را ترسیم میکنند خوشبینی خود را نسبت به آنچه تاکنون رخ داده ابراز میدارد و آن را آغاز وحدت و حرکت امت پشت سر یک رهبری واحد، آگاه و فراگیر میداند و از همین نقطه است که مقابلهی قاطع با رژیم صهیونیستی شروع میشود تا به اذن خداوند به پیروزی نهایی منجر شود. او این امیدواری بزرگ را از روحیهی قوی ایمانی و آگاهانهی مردم مصر در میادین الهام گرفته و میگوید: این تظاهراتها به جایی رسیده که میتوان از آن به عنوان زیباترین، بهترین، آگاهانهترین و فراگیرترین مشارکت سیاسی که تاکنون امت اسلامی در تاریخ قدیم و جدید به خود دیده نام برد. میتوان آنرا صحنهی نمایش یک گروه بزرگ دانست که در آن ایمان دینی به همراه آگاهی نسبت به مشروعیت سیاسی و همچنین شعور و اخلاق به تصویر کشیده میشود. میتوان از منظر تقدیر نیز آن را قرائت نمود که بر مبنای آن درست است که شر، گاهی چیره میشود، اما استمرار ندارد و پیروزی آن کمدوام است. این از حکمتهای الهی است که از دید ما مخفی میماند ولی، پیروزی نهایی از آن مؤمنان است، اگر ثابت قدم بمانند.
در همین راستا استاد از منظر اسلامی و انسانی بر وجوب حمایت از حق و دولت مشروع تأکید میکند، بهخصوص پس از خونهایی که بر زمین ریخته و شکنجههایی که بز زندانیان وارد شده است. او همچنین به اهمیت پیوستن شهروندان بیطرف در مصر و کشورهای خلیج (که رهبرانشان از کودتا حمایت نمودند) به صفوف دفاع از حق و دولت مشروع اشاره میکند و میگوید در این صورت معادلات کودتاگران به هم خواهد ریخت و برتری ارتش خنثی خواهد شد.
عوامل اساسی مؤثر در کودتا
الراشد اولین عامل دخیل در کودتا را آمریکا میداند. او از تلاشهای دیرین آمریکا برای ضربه زدن به آرمان اسلامی سخن میگوید. به عقیدهی وی نقشه و برنامهریزی آمریکا، عامل تعیینکنندهی کودتای مصر است که پس از هیاهوی رسانهها و تظاهرات ساختگی توسط نیروی نظامی ارتش به اجرا گذاشته شد. در این راه، اراذل و اوباش، فرومایگان، باندهای تبهکار، مافیای موادمخدر با پول تطمیع و به عنوان اپوزیسیون سیاسی روانهی خیابانها میشوند تا عنوان کنند که کودتا در پاسخ به خواست مردم انجام شده است. تزویر رسانهها نقش بارزی در این نمایش بازی میکند. پس از این مرحله، هدایای خارجی سرازیر مصر میگردد و صندوق بینالمللی پول برای تحکیم کودتا اعلام حمایت مالی از کودتاگران میکند تا مردم را برای دوره کوتاهی از لحاظ اقتصادی راضی نگه دارند. برای نمونه از یک میلیارد دلار نصف آن بین مردم و نصف دیگر به حساب شخصی ژنرالها و سیاستمداران تحت امر آنها توزیع میگردد. براین اساس از نظر استاد، دخالت آمریکا در سرزمینهای اسلامی و زاییدهی دیروز و امروز و برخلاف تصور برخی نتیجه اشتباهات اسلامگرایان نیست.
عامل بعدی، ناصریستها و سکولارها میباشند. شخصیتهایی مانند البرادعی، عمرو موسی و حمدین صباحی و غیره از زمان حکومت حسنی مبارک تاکنون مزدور و وابسته به آمریکا و بخشی از مجریان نقشهی این کشور در خاورمیانه بودهاند. به عنوان مثال گزارشهای البرادعی در مورد برنامه و توانایی هستهای عراق، مسیر اشغال این کشور را برای آمریکا هموار کرد. فشارهای عمرو موسی به حماس برای به رسمیت شناختن اسراییل و فراموش کردن اندیشهی زوال اسراییل، مثالی دیگر است. آمریکا همیشه از حمدین صباحی حمایت نموده، زیرا او را بهترین ناصریستی میداند که میتواند منافع این کشور را درک و تأمین نماید. ببلاوی نخستوزیر دولت کودتا نیز یکی از طرفداران جمال مبارک برای به ارث بردن حکومت از پدرش بود. در ادامه استاد به دولت پنهان (یا دولت عمیق) و نفوذ همهجانبهی عوامل رژیم مبارک در نهادهای دولتی اشاره میکند که برای اقدامات اصلاحی رییس جمهور مانعتراشی میکردند.
اسراییل و کیان صهیونیستی نیز سهم چشمگیری در تحریک آمریکا و تسریع دخالت دولت این کشور در کودتا و پایان دادن به به حکومت دکتر مرسی داشت.
دخالت خلیجیها که استاد از آن به عنوان «وجه صحراوی» نام میبرد نیز عامل دیگر کودتای مصر است. اموال رهبران خلیج بهویژه سعودی و امارات هزینهی تخریب وجههی دکتر محمد مرسی رییس جمهور مصر میشد تا از طرفی دوستی خود را به همپیمانشان آمریکا ثابت کنند و از طرف دیگر از نظامیان مصر حمایت میکنند تا بتوانند روزی برای سرکوب ملت خود از استفاده نمایند. در بعد اقتصادی نیز مشارکت حاکمان امارات در تأمین مالی کودتا واضح و روشن است؛ پروژهی کانال سوئز که دولت دکتر مرسی در حال اجرا و تکمیل بود سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد و بیش از یک میلیون شغل برای مصر دربرداشت. این پروژه، رقیب اقتصادی منطقهی آزاد جبلعلی دبی میشد و آن را به نقطهی صفر میرساند، به همین علت، دولت امارات به خود اجازه داد تا در پروژهی عزل مرسی شرکت کند و همانطور که دیدیم یک هفته پس از کودتا پروژهی کانال سوئز منتفی اعلام شد.
به نظر میرسد کشورهای دیگری نیز در کودتای مصر دخالت پنهان داشتند و تمام توان منطقهای خود را علیه دولت مرسی به کار بردند. کشورهایی که درصدد گسترش نفوذ معنوی خود در آن کشور بودند، ولی مرسی از اقبال به آنها و پذیرش کمکهای مادیشان در قبال آن اعمال نفوذها، خودداری نمود.
نقش ششم برعهدهی شیوخ اسلامی بود که باطل را حق و حق را باطل جلوه دادند. آخرین عامل کودتا قبطیهای مسیحی بودند، هرچند استاد تأکید میکند که همهی جامعهی قبطی مصر در این ماجرا دخیل نبودند.
وظایف دعوت اسلامی در قبال حوادث اخیر
استاد راشد به عنوان یک نظریهپرداز دعوی در ذیل عنوان «وظایف دعوت اسلامی درقبال حوادث اخیر مصر» به ارائهی راهکارهایی میپردازد. او بر «اهمیت مسالمتآمیز بودن تظاهرات» تأکید میورزد و میگوید: علیرغم ریختن خون صدها شهید، تنها راه صحیح و مناسب این مرحله همین است، حتی اگر در کشوری دیگر و در شرایطی دیگر، راهی غیر از این قابل توجیه باشد. از دیدگاه وی شرایط مصر بسیار متفاوت است و دشمن مایل است که ما به خشونت متوسل شویم تا به سرکوب روی آورد، پس باید این فرصت را آنها گرفت. مسؤولیت دیگر، تریبت دعوتگران بر اساس ارزشهای اسلامی همچون بلندهمتی ایمانی، پاکدامنی، اخلاق متعالی و شوق شهادت فی سبیل الله است. یاران دعوت اسلامی همچنین باید از طریق رسانههای جمعی و وسایل تربیتی به ترویج آگاهی سیاسی، مفهوم اقدام مناسب و به موقع، حضور در میدان مبارزه و تلاش برای آفرینش زندگی بپردازند.
پانزده فایدهی حوادث اخیر
از دیدگاه استاد با انجام اقدامات دعوی و سازنده پروژهی کودتا ناکام خواهد شد و پس از آن برکات بسیاری برای مصر به بار خواهد آمد. بطور خلاصه پانزده فایدهای که حوادث مصر در برداشته به شرح زیر است:
دعوت اسلامی موفق به جلب حمایت اکثریت مردم مصر و همچنین اغلب اعراب و مسلمانان جهان شد. بیشتر آزادیخواهان جهان سوم در شرق و غرب عالم از ما حمایت نمودند. چنین جایگاه و استقبال باشکوهی برای اولین بار در طول تاریخ نصیب کاروان دعوت اسلامی شد. حال ما دارای قهرمان محبوبی (دکتر مرسی) هستیم که همه در وصف نیکیها و مناقب وی سرود سر میدهند و دارای رییس جمهوری قرآنی که نه تنها اهل مصر، بلکه تمام امت اسلامی را به یاد خصال صالحان میاندازد. این کودتا باعث شد تا انرژی اسلامی را بالاترین سطح خود آزاد شود و ارزشهایی چون بخشش، فداکاری، صبر و استقامت را نمایان و اثبات نمود.
کودتا انرژی نهفتهی زنان و دختران ما که پیش از این درحال هدر رفتن بود را احیا و آزاد نمود. بدین ترتیب با حضور زنان و پیشگامی آنان توان و نیروی ما دوچندان شده است. این مشارکت زنان، اتهامات دروغین مخالفان در طول تاریخ نسبت به صفوف دعوت اسلامی را بیاساس نمود.
لینک کتاب (الرده عن الحریه) به صورت کامل http://www.25yanayer.net/?p=64571
ملخص من کتاب جدید للراشد
لم تعد قضیه الشرعیه فی مصر محلیه سیاسیه وفقط، وإنما باتت کذلک قضیه عالمیه فکریه وتنظیریه، ففی الانقلاب علیها نکوص شدید عن أفکار الدیمقراطیه والحریه التی تشدق بها الکثیرون، وفیها من ناحیه أخرى حلم نابض بالحیاه یخرج من رحم صمود الشعوب وإیمانها ووعیها.
حول تلک المعانی صدر مؤخرا الکتاب الجدید للمفکر العراقی “محمد أحمد الراشد” تحت عنوان “الرده عن الحریه”. وفیه یرصد “الراشد” سبعه أیاد لعبت أدوارا رئیسه فی انقلاب مصر، ولکنه کذلک یرصد عددا من أوجه المنح الربانیه التی خرجت من أتون تلک المحنه، کما یضع بعض الملامح الدعویه الهامه التی یجب أن یلتفت إلیها الدعاه والمصلحون فی مواجهه تلک الأزمه.
أحرار مصر ومعالم الجمال
فی توصیفه للوضع الحالی فی مصر یقول الراشد أنه: “أبشع انقلاب عسکری فی التاریخ المعاصر بمنهجیه دمویه”. وتحت عنوان “أحرار مصر یرسمون معالم الجمال” یبدی الراشد: تفاؤلا کبیرا فی أن ما یحدث إنما هو بدایه توحد للأمه بأسرها تحت قیاده واعیه، ومن ذلک تکون المواجهه الحاسمه مع دوله الکیان الصهیونی وتکون نهایتها بإذن الله تعالى، ویستدل على هذا الأمل الکبیر من تلک الحاله الإیمانیه الصامده والواعیه فی میادین الاعتصام فی مصر، وعنها یقول: “تطور هذا الاعتصام لیکون أبرع اعتصام سیاسی شهدته الأمه الإسلامیه فی تاریخها الحدیث والقدیم، وأضخمه وأوعاه، والمشهد یمثل کتله کبرى یندمج فیها الإیمان بالفقه ثم بفحوى السیاسه الشرعیه ثم بالمعرفیات والأخلاق”. وعلیه فالمشهد فی وصفه لابد أن یخضع للقراءه القدریه، التی یتغلب فیها الشر لحیظات لا تدوم، ویکون ذلک: “انتصار وقتی هو سبحانه قرره لحکمهٍ تخفى علینا، ثم یکون تمکین المؤمنین إذا ثـبـتوا”.
وعلی جانب آخر یؤکد “الراشد” علی وجوب نصره الحق والشرعیه سواء بالدافع الإسلامی أو بالدافع الإنسانی، خاصه بعد کل هذه الدماء التی أریقت، والتعذیب الذی لاقاه من تم اعتقالهم، وفی هذا یشیر إلى أهمیه انضمام المواطن “السلبی” إلى صفوف نصره الحق، سواء فی مصر أو فی دول الخلیج التی عاونت الانقلابیین فی مصر، فهذا من شأنه :”سـیـبدل المعادله ویلغی تفوق العسکر”.
سبعه أیاد انقلابیه
ویرصد “الراشد” هؤلاء الانقلابیین السبعه، ویبدأ بالحدیث عن: “الوجه الأمیرکی لانـقلاب السـیـسی ودأب أمیرکا فی ضرب الطموح الإسلامی”. فیؤکد أن الآلیه التی تم بها الانقلاب فی مصر هی خطه أمریکیه معروفه تقوم على استخدام الجیش بعد هاله من الضجیج والصخب الشعبی والإعلامی المصنوع، فهو نموذج یعتمد على القیام بـ: “تجمیع غوغاء الناس والسَفَله وعصابات الإجرام ومافیا المخدرات، وإغداق الأموال علیهم، وأمرهم أن ینزلوا إلى الشوارع فی صوره معارضه سـیاسـیه، فیأتی انقلاب الجیش وکأنه اسـتجابه لرغبه شعبیه، وللتمویه الإعلامی فی ذلک دورٌ رئـیـس، ثم تنهال الهبات المالیه الدولیه والقروض من صندوق النقد الدولی لتمکین الانقلابـیـین من إرضاء الشعب ببعض الترف الوقتی السریع الزوال من خلال صرف نصف الملیارات الوارده، ثم ذهاب النصف الآخر للحسابات الشخصیه للجنرالات والساسه المطایا الذین یخدمون الجنرالات”.
وینتصر “الراشد” لفکره أن التدخل الأمریکی فی بلداننا لیس ولید اللحظه أو نتیجه لأخطاء الإسلامیین فی الحکم کما یظن البعض.
وتحت عنوان: “الوجه الناصری والعلمانی للانـقلاب”، یفند الکاتب علاقه الشخصیات الأبرز الآن فی الانقلاب بالمال والعلاقات الأمریکیه منذ عهد الرئیس المخلوع “حسنی مبارک” وکیف أن کلا من البرادعی، وصباحی، وعمرو موسى، کانت تربطهم بأمریکا علاقات قویه بل کانوا دائما جزءا هاما من مخططاتها فی الشرق الأوسط، ومن ذلک تقاریر “البرادعی” عن القدرات النوویه للعراق والتی سهلت احتلالها، وکذلک محاولات “موسى” الضغط على حماس للاعتراف بـ”إسرائیل” وتناسی فکره زوالها، وأیضا ما ساندت به أمریکا “صباحی” لاعتبارها إیاه :”أفضل ناصری یتفهم مقاصدها”، هذا بخلاف رئـیس وزراء الانقلاب “حازم الببلاوی”، والذی تـبـین أنه کان أحد الداعین لتوریث جمال مبارک حکم مصر من بعد أبیه. وأشار “الراشد” کذلک لفکره الدوله العمیقه والنفوذ المتغلغل لأتباع نظام مبارک والموالین له، والذین کانوا حجر عثره کبیره فی طریق الرئیس “مرسی” فی أیه خطوات اصلاحیه یقوم بها.
وتحت عنوان: “الوجه الإسرائیلی للانقلاب” أکد الکتاب أن الکیان الصهیونی ساهم فی تسریع وتیره الرغبه الأمریکیه فی القضاء على حکم الدکتور مرسی فی مصر، ودفعها عبر الإلحاح الکثیف فی هذا الاتجاه. أما “الوجه الصحراوی والخلیجی للانـقلاب” فعنه یقول “الراشد” أن أموال أمراء الخلیج خاصه من السعودیه والإمارات، قد أُنفقت على تشویه صوره الرئیس المصری د.محمد مرسی؛ ذلک لأنهم حلفاء أمریکا من ناحیه، ومن ناحیه أخرى یصنعون لبلادهم عدوا یتیح لهم البطش بشعوبهم بالداخل، والأهم من ذلک أن البعد الاقتصادی واضح وجلی فی مشارکه ملوک الإمارات فی الانقلاب فی مصر، وذلک لأن: “مشروع قناه السویس الذی أدرجه الرئـیس مرسی على رأس خُطته التـنمویه کان سـیغدق على مصر مائه ملیار دولار سنویاً، ویوفر ملیون وظیفه للمصریـین، ولکن الإمارات شعرت أن هذا المشروع سـیوجه ضربه لمنطقه جبل علی الحره فی دبی ویجعلها صفراً وتـنـتهی أدوارها، ولذلک دافعت عن نفسها بإزاحه مرسی، وصدر قرار الانقلابـیـین بإلغاء مشروع القناه بعد أسبوع واحد من الانقلاب”.
ومن بین الأیدی الخفیه فی هذه الانقلاب فی مصر أیضا یؤکد الراشد على “الوجه الشیعی والإیرانی الشعوبی للانـقلاب”. فیقول أن: “إیران شریکه فی الجریمه، وهی التی قامت بتـسـخیر جهود کل الشیعه العرب ضد مرسی”، ویضرب على ذلک العدید من الأدله من بینها التصعید من قبل الرئیس مرسی فی القضیه السوریه، ورفضه عروضا إیرانیه للتغلغل فی مصر عن طریق المزارات والآثار الفاطمیه.
ثم یؤکد على الدور السادس المساهم فی هذا الانقلاب وهو “الوجه الإسلامی المزیـف للانـقلاب”، وهم المشایخ الذین قلبوا الباطل حقا والحق باطلا. کذلک هناک “الوجه القبطی النصرانی للانـقلاب”، وفی هذا الإطار لم ینس “الراشد” أن یؤکد أن أقباط مصر لیسوا کلهم کذلک.
الواجب الدعوی
وباعتباره منظِّرا دعویا فی الأساس یرکز “الراشد” فی کتابه “الرده عن الحریه” على بعض الأفکار التی تمثل “الواجب الدعوی إزاء تطور القضیه”، حیث یشیر إلى أهمیه “استمرار الحشد التظاهری السلمی، والحفاظ على سلمیته على الرغم من تساقط مئات الشهداء”، ویضیف مؤکدا أن: “على الجمیع أن یوقن أنه الخیار الوحید الصائب اللائق لمصر هذه الأیام فی هذه المرحله، حتى لو صح غیر ذلک فی بلد آخر بتسویغ شرعی وواقعی، فإن ظروف مصر مختلفه، والعدو یرید أن نتورط بعنف لیضربنا، فیجب أن نفوّت علیه هذه الفرصه..”. ومن الواجبات الدعویه کذلک: “تربیه الدعاه وأنصار الدعوه وطبقه الموالین لها على قیم الاستعلاء الإیمانی، والعفاف، وأخلاق الفروسیه، والشوق إلى الموت فی سبیل الله…”. وکذلک: “أن یبث الدعاه الوعی السیاسی فی الشعب عبر مختلف الوسائل الإعلامیه والتربویه، ومعانی الإقدام والإیجابیه والمبادأه والتحدی وصناعه الحیاه..”.
خمس عشره فائده
ویرى “الراشد” أن الانقلاب سیعود على العمل الدعوی والتنموی فی مصر بالخیر الکثیر، حیث یؤکد من جانبه على: “حصول خمس عشره فائده ومصلحه.. ومن ذلک: أن الدعوه نجحت فی کسب ولاء أکثر الشعب المصری لها، وأکثر العرب والمسلمین فی العالم الإسلامی، ثم أکثر أحرار العالم من کل الشعوب فی العالم الثالث وفی الغرب والشرق على حد سواء، وهذه منزله جدیده یحتلها الزحف الدعوی تحصل لأول مره فی التاریخ بهذا الحجم الضخم” کذلک: “صار لنا بَطَلٌ نتغنى بمناقبه ومحاسنه ورئـیس قرآنی فقیه یقوم بتذکیر أمه الإسلام کلها لا مصر فقط بسمت الصالحین ..”، أیضا: “أنتج هذا الانقلابُ أعلى مستوى لتـشـغیل الطاقات الإسلامیه، مع أعلى مسـتوى تصدیق بقِیَم “البذل” و”التضحیه” و”الصبر” و”الثـبات””. کذلک أطلق الحدث:”طاقات-النساء- المخبوءه، وإذا بها هادره وجبّاره، وأصبح ثقلنا الإسلامی الضاغط مضاعفا بمبادرات النساء وتقدمهن الصفوف فی أروع مثال..”، هذا بخلاف کشف محنه الانقلاب “عن الدخلاء الذین اخترقوا الوصف والصف الإسلامی وتحدثوا دهراً بالإسلام کذباً”.
ویختتم الراشد بالتأکید على أهمیه الثقه بالله تعالى وبأن: “القضیه المصریه أصبحت هی قضیه الأمه الإسلامیه کلها، وانتصار الإسلامیین فیها هو مفتاح حصول متوالیه الانتصارات فی جمیع الأقطار“.
لینک کتاب (الرده عن الحریه) به صورت کامل http://www.25yanayer.net/?p=64571
img class=”aligncenter size-full wp-image-6298″ alt=”images” src=”http://salahadin.net/wp-content/uploads/2013/08/images2.jpeg” width=”355″ height=”142″ //p
p class=”MsoNormal” dir=”RTL” style=”text-align: justify;””.