از ابتدای شکل گیری قیام مردم مصر علیه حکومت حسنی مبارک در بیش از دو سال پیش، ایران ضمن حمایت از این جنبش، پشتیبانی خود را از استقرار دولتی اسلامی در سرزمین مصر اعلام کرد. اما اکنون که محمد مرسی در پی مجموعه ای از تحولات سقوط کرده، اخوان المسلمین در تلاش برای فرافکنی و گریز از پذیرش اشتباهات، ایران را یکی از عوامل سقوط رئیس جمهور مصر معرفی کرده است.
به گزارش «تابناک»، با گذشت یک ماه از مجموعه تحولاتی که به سقوط دولت محمد مرسی در مصر منجر شد، هواداران این جنبش و تحلیلگران سیاسی وابسته به آن هنوز از شوک خارج نشده و به جای تلاش برای ارزیابی نقاط ضعف و قوت خود و دلایل روگردان شدن اقبال مردمی از آن ها، سعی دارند مجموعه عوامل دیگری را در ناکامی خود دخیل جلوه دهند.
در این رابطه، سایت «المانیتور» می نویسد در اولین نسخه از «اسناد تحلیلی داخلی» که اخوان المسلمین طی روزهای اخیر به انتشار آن مبادرزت ورزیده، از ایران در کنار رژیم اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان عوامل زمینه ساز سقوط مرسی یاد شده است.
به نوشته المانیتور، این متن توسط «محمد احمد راشد»، از چهره های سرشناس اخوان نگاشته شده است. راشد ۷۵ ساله، یک تبعه کشور عراق است که به عنوان مهمترین برنامه ریز و تئوریسین اخوان شناخته می شود. اگرچه وی هیچ پست رسمی در این سازمان ندارد، اخوانی ها وی را هم راستا با «شیخ یوسف قرضاوی»، رهبر معنوی خود قرار می دهند. گفته می شود جایگاه وی با «محمد بدیع»، مرشد اعظم اخوان نیز برابر است.
این متن ۳۷ صفحه ای که راشد عنوان «بازگشت از آزادی» را برای آن انتخاب کرده، به سه بخش تقسیم می شود: شناسایی طرف های دخیل در «کودتا»، نقش اخوان المسلمین در غلبه بر این «امتحان تاریخی»، و فهرستی از مهمترین منفعت هایی که با وجود تمامی مشکلات، اخوان می تواند از این وضعیت کسب کندو
در این سند، از تحولات مصر با عنوان «زشت ترین کودتای نظای در تاریخ مدرن» یاد شده و در عین حال، این وقایع سرآغاز اتحاد ملت اسلامی تحت لوای یک رهبری خردمند قلمداد شده است. در ادامه، به بررسی آنچه نقش کشورهای خارجی در تحولات اخیر مصر خوانده شده، پرداخته شده است.
در این مطلب، راشد آمریکا را متهم می کند که برای جلوگیری از توسعه گرایش های اسلامی، ارتش مصر را به مواجهه با اسلام گرایان واداشته است. رژیم اسرائیل نیز در این تحولات دارای نقشی مشابه دانسته شده و نیز کشورهای حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی و امارات به حمایت مالی از مخالفان مرسی متهم شده اند.
اما جالب تر از همه، بخشی از این گزارش است که در آن ادعا شده ایران نیز یکی از «دست های پشت پرده» در تحولات بوده است. راشد ایران را متهم می کند که به دلیل حمایت مرسی از مخالفان دولت سوریه و نیز جلوگیری از نفوذ ایران در مصر، اعراب شیعه را علیه دولت وی تحریک کرده است.
در ادامه این ادعاها آمده: «ایران پیشنهاد کرد که مبلغ ۳۰ میلیارد دلار را برای حمایت از برنامه های توسعه ای مرسی در اختیار مصر قرار دهد و در عوض، کنترل اماکن مذهبی شیعیان در مصر را به دست بگیرد تا بتواند از آن برای گسترش شیعه گری استفاده کند. آن ها همچنین پیشنهاد کردند که ورود پنج میلیون زائر و گردشگر ایرانی و عرب را تضمین می کنند تا حجم گردشگران مصر را به دو برابر افزایش دهند. اما مرسی این پیشنهاد را نپذیرفت و در نتیجه، ایران هر تلاشی را برای حمایت از کودتا انجام داد».
به هر حال، آن گونه که مشخص است، اخوانی ها در تلاش برای فرافکنی و عدم پذیرش ناکامی های خود در تأمین نیازهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم مصر که به شورش های دوباره منجر شد، سعی دارند طیف وسیع و ناهمگونی از همه بازیگران (از آمریکا و رژیم اسرائیل گرفته تا ایران) را مسئول سقوط دولت خود معرفی کنند.
این در حالی است که ایران در طول دوره ریاست جمهوری مرسی، همواره از وی حمایت کرده و از توسعه روابط دو کشور استقبال می نمود. جالب اینجاست که اتهاماتی که راشد درباره تلاش ایران برای گسترش تشیع و نفوذ در مصر مطرح می کند، دقیقاً مشابه اتهاماتی است که در دوره مرسی، سلفی ها متوجه ایران می کردند و اتفاقاً دولت مصر همه این اتهامات را رد می کرد!
در مورد بحث گردشگری نیز اشاره به این نکته ضروری است که هشام زعزوع، وزیر گردشگری مصر، خود بیشترین تلاش را برای برقراری پیوندهای گردشگری میان ایران و مصر انجام می داد و آشکارا اظهار می داشت که ورود گردشگران ایرانی، می تواند به صنعت گردشگری مصر کمک شایانی بکند.
به این ترتیب، به نظر می رسد گزارش راشد چیزی بیش از مجموعه اتهام زنی هایی برای فرار از مسئولیت شکست نباشد.
منبع:دپلوماسی ایرانی
پر واضح است که در بازی سیاسی هرکسی در پی منفعت خویش است وبا حذف عوامل مزاحم واستفاده از شیوه های مختلف در برداشتن موانع راه زمینه مناسب را جهت دستیابی به منافع مورد نظر ایجاد می کنند ونباید کشوری را از این قاعده مستثنی کرد ودر نهایت باید گفت موازی شدن منافع کشورهای متعدد در راس انها اسرائیل از جمله مهترین عامل ساقط شدن حکومت دکتر مرسی بود واین از نوع خودش کم نظیر است که کشور های مختلف ومتفاوت وبعضا دشمن همدیگر بر سر مساله کودتا وساقط نمودن حکومتی به توافق برسند .
بنظر میرسد این مقاله کاملاً دو پهلو و مبهم است ، اگرچه دستهای پنهان را در جریان سقوط مرسی و شکست اخوان نمایان نموده است، ولی بخوبی پیدا ست که قصد نویسنده تخریب وجهه اخوان در عرصه بین الملل میباشد.جریان اسلامی اخوان از این امتحانهای سخت هرگز ضعیف نمیشود، زیرا به خدا ایمان راسخ دارد و پیروی قرآن و سنت است.