آیا به نظر شما نام و شهرت حسن البنا نامی عادی و تصادفی بوده است؟ یا اینکه اراده ی الهی و موجود در تقدیر و برنامه ریزی او برای کوچکترین و بزرگترین موارد مقدر به صورتی هماهنگ و منسجم بوده وهست؟
حسن البنا در شرایطی به سوی پروردگارش گام برداشت، که پایه ها و اسکلت بنایی که او بر پا داشت کامل گردیده بود و به گونه ای به شهادت رسید که خداوند آن را برایش مقدر فرموده بود. در واقع شهادتش بخشی از طرح و برنامه تکمیلی بنای ساخته شده ی او بود، بخشی که بیش از گذشته به پایه ها و اسکلت آن استحکام بیشتری می بخشید و هزاران خطبه و خطابه و کتاب و رساله فقید شهید نمی توانست همانند جاری شدن خون پاک او شورو شوق دعوت اسلامی را در قلوب عامه مردم مسلمان به ویژه اخوان المسلمین بیشترو قوی تر بنماید.
“سخنان ما به عروسک های مومی شباهت دارند، اما هرگاه در راه آنها جان خویش را فدا کنیم در آنها روح دمیده می شود و حیات و حرکت و پویایی پیدا می کنند.”
حسن البنا و بنای استوارش
زمانی که طواغیت پلشت برای سرکوبی اخوان المسلمین از آهن و آتش بهره گرفتند، برای ایشان بسیار دیر شده بود، و بنایی که حسن البنا آن را برپا داشت ، به گونه ای استوار شده بود که امکان ویران نمودن آن وجود نداشت، و اندیشه هایش را به گونه ای در دل های اتباع خویش استوار نموده بود که هیچگاه آهن و آتش نمی توانستند آنها را از دلهایشان بیرون بکشند، و نبوغ و توانایی بنا توانست بر طاغیان رذل پیروز شود و اخوان همچنان به حیات و حرکت خویش ادامه بدهد، و هر بار آنهایی که در پی سرکوبی اخوان بودند همچون برگ های خشک شده درختان بر زمین می ریختند و عده ای هم منزوی می شدند، اما هیچگاه نتوانستند صف استوار اخوانی ها را در هم بشکنند.
این به راستی نبوغ بنا بود که پس از رفتنش آن بنایی را که برپا داشته بود، همچنان استوار باقی ماند.
امروز هم بنای اخوان همچون گذشته باتوطئه های بسیاری روبه روست. اما امروز ریشه ها و پایه هایش استواری بیشتری پیدا کرده و شاخه هایش را گسترش داده و از قوام و استحکام بیشتری برخوردار گردیده است.
اخوان امروزه به صورت عقیده ای درونی و پدیده ای تاریخی و امیدی برای آینده وبینش و منشی فردی و روش و نگرشی برای جامعه و زندگی درآمده است. و در پشت همه اینها اراده شکست ناپذیر خداوند و خون شهیدی فراموش نشدنی قرار دارد.
هر کس با نگاهی بد بینانه به امر این دنیا می نگرد، بخاطر بیاورد که طغیان ملک فاروق مورد حمایت انگلیس ها و آمریکایی ها، نتوانست حتی یک آجر از آن را برکند و شکافی را در آن ایجاد نماید. به امید خداوند آینده از آن این عقیده خواهد بود، عقیده و نگرشی که اخوان بر اساس آن قرار گرفته است و نظام اجتماعی که ریشه در آن داشته باشد.
در هرسرزمینی اسلامی امروزه برای افراشته شدن آن پرچمی که استعمار روزی آن را در راستای خواری میهن اسلامی و پاره پاره کردنش تلاش کرده بود، نداهایی بلند می شود. اما اکنون زمان آن فرا رسیده آن تکه های پاره شده در کنار هم قرار گیرند و پیکر پویا و زنده واحدی را تشکیل بدهند و این بارحامیان آن پرچم استعمار را در هم بشکند و پاره پاره کند.
طبیعت امور و اشیاء پیروزی این اندیشه را می طلبد و زمان از هم گسیختگی و پراکندگی به پایان خود نزدیک می شود، و در آن شرایط بسیار سخت و تاریک بود که اندیشه و نهضت اخوان المسلمین از مرگ و نیستی رهایی پیدا کرد و هیهات که امروزه و در این شرایط بیداری جهانی و عصر اصلاحات و احیاگری از بین برود.
دعوه الاخوان المسلمین سید قطب ص ۱۲ -۱۳