۱۳۹۹/۰۵/۱۱
نویسنده: عبد العزیز سلیمی
رویارویی میان باورها و رویکردها نه اینکه پدیدهای طبیعی است بلکه نشانهای است بر پویایی اهل دانش و اندیشه و دلسوزی برای درمان دردهای گوناگون جامعههای بشری، مشروط بر آن که معیارها، ارزشها، اخلاق و امانتداری علمی مراعات شوند.
امّا اگر جریانی فکری یا فردی بخواهد به روش رومیان شیفته شوالیهها شمشیر از کمر برکشد و بیپروا پای در گود بگذارد، به تمامی ارزشها و آداب رایج پشت کند، و نهتنها فرق «فقه و فقاهت» را نشانه بگیرد، بلکه بهنام دین و در مقام دلسوزی برای بیان باورها و باید و نبایدها به «زمین» و خاکیان بسنده کند و جهت چشم فروبستن از«آسمان» و افلاکیان عذر و بهانه بیاورد، جای بسی شگفتی است.
بهویژه در حال و هوایی غیرطبیعی که بی تمکینی پای چوبین خویش را فراموش کند، و بر ریشه بسیاری از باورها، معیارها، تعاریف و تمایزهای علوم، بدون اندیشه تیشه زند و ریشی بزرگ بر دل دوست وارد کند و بر آتش خشم و کینه دشمن بدمد.
متأسفانه بسیاری از منتقدان «فقه و شریعت» دانسته یا ندانسته از این حقیقت غفلت ورزیدهاند که:
مجموعه رهنمودها، احکام و ارزشهای اسلام به دو بخش:
«ثوابت» و «متغییرات» تقسیم میشوند.
بخش یکم عبارتند از: ثوابت اعتقادی چون: ایمان به یگانگی خداوند در بندگی و دلبردگی، ملائک، پیامبران و دنیای پس از مرگ
ثوابت عبادتی که وسایلی هستند برای رشد و بالندگی و تزکیه انسان چون: اقامه نماز، ادای زکات، حج، جهاد (به معنای جهاد دفاعی، جهاد علمی، صنعتی، اقتصادی و عمران و تمدن سازی و … )
ثوابت اخلاقی چون: صداقت، امانتداری، مسئولیّتپذیری و پرهیز از دروغ و خیانت و …
ثوابت نظام اجتماعی چون: شایستهسالاری، شوراسالاری، آزادی، دادگری و…
ماهیت این ثوابت به گونهای هستند که با گذر زمان، تفاوت مکان و جنس و نژاد انسان دچار کهنگی و نا کارآمدی و دگرگوی نمی شوند.
بلکه این «متغییرات» و پدیدههای جدید اجتماعی، پزشکی، اقتصادی، سیاسی و … هستند که با توجه به دگرگونیهای علمی و تجارب بشری دچار دگرگونی میگردند و حکم فقهی آنها «تاریخمند» میباشند. و برای چگونگی عمل و اجرای آنها به فتوا و بیان حلال و حرام جدید نیاز پیدا میکنند، همانگونه که بزرگانی چون امام ابن قیم، امام قرافی و علامه ابن عابدین و بسیاری دیگر از علما میگویند:
«فتاوای فقهی با توجه به دگرگونیهای زمان، مکان، اشخاص، اوضاع و احوال – به وسیله کارشناسان و مجتهدان دین و دنیا – قابل تغییر و دگرگونی هستند.»
چندی پیش در یکی از شبکههای اجتماعی یکی از دوستان در رابطه با فقه و فقیهان بدون استثناء «ادعاهایی» مطرح نمود که به طور گزیده به برخی از آنها پاسخ داده میشود.
-۱ (فقه زاییده زمان «عدم تفکیک علوم» بود و سپس همهفنحریف گشته است.)
ادعای همهفنحریف بودن فقه و دخالتش در حوزه دیگر علوم ادعای نادرستی است و با مراجعه به متون اصلی و معتبر فقهی و توجه به تعریف و شناسه آن که «فقه علم به احکام شرعیّۀ عملیّهاى است که از طریق ادلّۀ تفصیلیّه به دست مىآیند» سازگاری ندارد و اهل علم میدانند که درهیچیک از ابواب و مباحث فقهی از علومی چون کیمیا (شیمی) حساب (ریاضی) علم النفس (روانشناسی) و طبابت سخنی به میان نیامده است.
۲- «فقه سخن خود را از پرداختن به «آبها» که حوزه تخصص فقها نیست، آغاز کرده است.»
بهتر نبود که ایشان نیز- مانند آن متخصص سازمان بهداشت و درمان آمریکا که در نشست کمیته مبارزه با ویروس کرونای آن کشور- اظهار داشت که: فقه اسلامی ۱۴۴۱ سال پیش سخن خود را از «طهارت» و بهداشت دست و پا، دهان و دندان و … آغاز کرده است، اخلاق و امانتداری علمی را رعایت میکرد؟
آن ادعا این شبهه را نیز در ذهن برخی از جوانان ایجاد مینماید که دانش فقه در مورد مواد تشکیل دهنده آب – مثلاً- گفته است: «آب از عناصری چون سرکه و گوگرد تشکیل شده است» امّا تحقیقات علمی و آزمایشگاهی نادرستی آنها را به اثبات رسانیده اند که آب ترکیبی از اکسیژن و هیدروژن است، نه سرکه و گوگرد.
همچنین ادعاهای ایشان این شبهه را ایجاد نموده که، فقیهان مسلمان – چون روحانیون کلیسا – با علم، دانش و پیشرفت سرناسازگاری دارند.
۳- «پس از رنسانس و انقلاب صنعتی اروپا بود که علوم از یکدیگر«تفکیک» شدند.»
این ادعا نیز ادعای نادرستی است، زیرا هر چند که قرآن – کتاب هدایت است نه کتاب فیزیک و جنین شناسی و … – امّا در بسیاری از آیههای آن به چگونگی شکلگیری نظام هستی، مراحل رشد جنین، پدیدههای جوی، کوهها، ستارهها، ماه و خورشید، درختان و گیاهان اشاراتی علمی دارد، همچنین علم را مقدمه «ایمان و توحید» معرفی مینماید، شخص رسول الله (ص) به همسر بیمار خویش توصیه فرمودند که نزد طبیب «یهودی» برود، و در جریان مربوط به «گردافشانی درختان خرما» توسط باغداران پس از آن که متوجه اشتباه خود شد، فرمودند:
«أنتم أعلم بأمور دنیاکم»
«در امور و تجارب دنیایتان خود شما آگاهترید.»
کتاب «یواقیت العلوم» منسوب به امام محمد غزالی (رض) که در قرن پنجم هجری – حدود۴۰۰سال پیش از رنسانس نوشته شده – علوم را اینگونه تفکیک نموده است:
-فن اول: علم اصول دین
-فن دوم علم اصول فقه
-………
-فن بیست و پنجم: علم طب
-فن بیست و ششم: علم فلاحت
-فن بیست و هفتم: علم نجوم
-فن بیست و هشتم: علم مساحت
-فن بیست و نهم: علم حساب
ایشان متأسفانه از این واقعیت غفلت ورزیده اند که:
-فقیهان نیز نیک میدانند که پیام قرآن با کلمه ماندگار«اقرأ» بخوان، آغاز شده است.
-آنان دانشمندان و بیدانشان را یکسان نمیشمارند.
-یکی از اهداف آفرینش انسان را «عمران و تمدن سازی» به شمار میآورند.(۱)
-عالمان میدانند که در دوران اموی، عباسی و عثمانی مسلمانان بیش از یک هزار (۲) اختراع و ابتکار را به جهان علم عرضه نمودند و با حمایت و توجیه عالمان مسلمان بود که قرنها پیش از رنسانس:
-نخستین بیمارستان در تاریخ تمدن بشری تأسیس شد.
-نخستین رصدخانه پایهگذاری گردید
-نخستین ساعت اختراع شد
-همچنین عالمان و فقیهانی چون امام الحرمین جوینی و امام محمدغزالی بودند که در عصر حاکمیت سلجوقیان، خواجه نظام الملک شهید را برای تأسیس نخستین دانشگاههای «نظامیه» طوس، جندیشاپور، بغداد، دمشق و … تشویق و حمایت کردند – که قرنها پیش از رنسانس اروپا – در آنها رشتههای علوم از یکدیگر «تفکیک» شده بودند.
۴- «پس از پیامبر قداست حکم منتفی است»
اخلاق و امانتداری علمی ایجاب میکرد که میگفتند:ر
«پس از رحلت پیامبر (ص) و در غیاب نهاد فراگیر متشکل از کارشناسان رشتههای گوناگون علوم و مجتهدین جامعالشرایط برای بیان حکم «حلال و حرام» امور و پدیدههای جدیدی که با زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و غیره سروکار دارند، فتوای فردی هیچ فقیه و مجتهدی قداست ندارد.»
ایشان بدون توجه به این موضوع که بیشتر ابواب فقه –بهویژه «فقه عبادات» – مربوط به احکام: نماز، روزه، حج، زکات و … است که از «قال الله و قال الرّسول ص» گرفته شده اند، به طور مطلق میگوید:«ایمان خود را به فقه از دست دادهام» امّا از این حقیقت غفلت ورزیده که وجوب و ضرورت آنها برای «رشد و تزکی» و آرامش درونی و اجتماعی، تحت تأثیر گذر زمان و تفاوت مکان و پیشرفت و پسرفت علوم قرار نمیگیرند.
۵- «انسان مدرن با توجه به پیشرفتهای علمی پس از این به آسمان نگاه نمیکند بلکه چشم او به دنبال آخرین دستآوردهای علم است.»
بیگمان تا زمانی که غبارغفلت آیینه اندیشه انسان را تیره و تار، و بیماریهای فکری و درونی او را زمینگیر ننموده باشد، برای دریافت پاسخ به پرسشهای همیشگی خود که:
-از کجا آمدهام؟
-چگونه موجودی هستم؟
-برای چه هدفی آمدهام؟
-پاداش و مجازاتم در برابر پایبندی یا پشت کردن به حقوق و مسئولیّتهایم چیستند؟
-چه کنم و چه نکنم تا آرامش وجدان و روان پیدا کنم؟
-پس از مرگم چه بر سرم خواهد آمد؟
برای دریافت پاسخ خود به آسمان (قرآن و سنت بیانکننده آن) چشم خواهد دوخت.
۶- «با وجود پیشرفتهای علمی، زمان فقه به سر آمده و کارآیی خود را از دست داده است »
همانگونه که اشاره شد، این ادعای ایشان نیز ناشی از بیتوجهی به «تعریف و تفکیک علوم» است.
برای مثال کار و موضوع علومی چون پزشکی، تغذیه و بهداشت، بررسی میزان زیانبار و یا بیزیان بودن مصرف گوشت فلان پرنده یا چرنده در کوتاه و دراز مدت و در شرایط آب و هوایی مختلف بر روی جسم و جان انسان است، امّا موضوع «علم فقه» و کار نهاد فقهی و فتوایی – پس از بررسی نتایج آخرین دادههای علمی بهداشت و پزشکی، بیان حکم (حلال و یا حرام) بودن آن است نه چیزی دیگر.
مثلاً اگر دانش روز استفاده از ماسک را برای حفظ سلامتی در برابر ویروس کرونا ضروری میداند، نهاد فقهی نیز حکم و فتوای (واجب) بودن استفاده از آن را بیان مینماید.
زیرا که پایه و اساس دین بر حفظ جسم و جان انسان و پاسداری از روابط خانوادگی و اجتماعی در برابر هر گونه گزند و زیان قرار دارد، و اوصاف «هادی و رحمن» بودن خداوند به معنای راهنمایی مستقیم و غیر مستقیم به دوری از اشیاء و امور زیانبار و تلاش برای تحقق امور مفید و سودبخش هستند.
ایشان در پایان، تحقق دموکراسی را خط پایانی بر حکم آسمانی بر میشمارد، و میگوید:
۷- «همه این مسائل در فضای اجتماعی دمکراسی حل شده است و نیازی به فقه و فقها باقی نمیماند.»
ایشان با طرح این موضوع، این شبهه را در برخی از اذهان ایجاد میکنند که گویا فقه و فقاهت اصیل اسلامی با دموکراسی، آزادی و مردمسالاری در تضاد بوده و هست.
امّا ایشان این حقایق دینی را نادیده گرفتهاند که: پیامبران با برافراشتن پرچم و ابلاغ باور و بینش «لا اله الا الله» و رویارویی با حاکمان خودکامه و احبار و راهبان و روحانیان تجارت پیشه:
-پرچمدار نهضتهای آزادیبخش
-آزادی انتخاب دین و شیوه زندگی
-پیامآور صلح و امنیت جهانی
-نفی برتری نژادی و قومی
-شورا و شایستهسالاری
-و عدالت و دادگری بوده اند.
برخی از صاحبنظران سیره سیاسی رسول الله (ص) و خلفای راشدین، بر این باورند که:
-انتصابی نبودن جانشینی رسول الله (ص) و کاندید شدن ابوبکر صدیق و سعد بن عباده رضی الله عنهما برای جانشینی ایشان
-برپایی همایش انتخاباتی در سقیفه بنی ساعده و انتخاب ابوبکر صدیق (رض) توسط اکثریت حاضران
-نظارت بزرگان «اهل حل و عقد» بر انتخاب خلیفه و شیوه اداره حکومت
-و انتخابهای پس از آن، ارائه الگویی اولیه از سبک و شیوه حکومت و کلیّت نظام سیاسی مورد نظر اسلام است و در نتیجه شوراسالاری حقیقی– که وصف ذاتی و ویژگی هویّتی اهل ایمان است- با دموکراسی در جامعههای مسلمان در تضاد نیست.
در خاتمه بار دیگر توجه ایشان و همفکرانش را به این موضوع جلب میکنم که:
برای احیای نهاد مرجعیت فقهی و فتوایی سازمانیافته و غیر وابسته به دولتها – که پس از خلافت راشده تضعیف و پس از إسقاط خلافت عثمانی توسط صهیونیسم و سکولاریسم ستیزهجو از میان برداشته شد – در گذشتههای دور و نزدیک عالمان و اصلاحگران بسیاری تلاشهایی را صورت دادند، امّا هر بار با کارشکنی دشمنان دانا و دوستان نادان – به ویژه حاکمان وابسته و لائیکهای دارای نفوذ اقتصادی و سیاسی- روبه رو گردیدند.
امّا از حدود ۱۶ سال پیش با برنامهریزی و تلاش جمعی از عالمان و دانشگاهیان دنیای اسلام از جمله: استاد دکتر یوسف قرضاوی، شیخ راشد غنوشی، دکتر عصام بشیر، دکتر فهمی هویدی، مرحوم شیخ فیصل مولوی، دکترعلی محی الدین قره داغی و دهها عالم و دانشگاهی دیگر جهت پر کردن خلأ ناشی از نبود «نهاد فقهی و فتوایی» سازمانیافته و غیروابسته، نهادی علمی، فقهی و فتوایی را به نام «اتحادیه جهانی عالمان و دانشگاهیان مسلمان» پایهگذاری کردند که در این مدت توانسته است با بهرهگیری از دانش دانشمندان و متخصصان گامهای بلندی را در زمینه بیان بسیاری احکام فقهی، فکری، سیاسی، اقصادی و … در مورد مسائل نوین و درجه اول دنیای اسلام و مسلمان ساکن در غرب، بردارد.
-تعداد اعضای رسمی این نهاد بین المللی اکنون حدود ۲۹۱۱نفر است که بیش از ۴۵% آنان دارای مدرک دکتری، ۵% فوق تخصص ۲% حقوقدان و مفتی، ۱۸% عالم دینی ۳۰% استاد، کارشناس و صاحب اثر و صاحب نظرهستند.
-۵۰% اعضاء دارای ملیت آسیایی و آسیای جنوب شرقی، ۱۵% اروپایی، ۱% آمریکایی و ۳۴% آفریقایی میباشند.
در ضمن تعداد عالمان و دانشگاهیانی که تا کنون از این نهاد بین المللی اعلام حمایت کرده بیش از ۲۵۰هزار نفر است.
همچنین علیرغم پارهای از کارشکنیها در بسیاری از کشورهای مسلمان و در اروپا دارای شعبههای فعالی است.
جهت اطلاع بیشتر از ویژگیها، اهداف و فعّالیّتهای اتحادیه علما میتوانید به پایگاه اینترنتی (https://www.iumsonline.org/fa/) و کتاب منشور اتحادیه علما ترجمه ماجد احمدیانی در آدرس (https://taaghche.com/book/73071/%) مراجعه نمایید.
عبدالعزیزسلیمی ۳۱ تیر ۹۹ش
———————————
منابع:
-(۱) آیه ۶۱ سوره هود
-(۲) کتاب «۱۰۰۱ اختراع ،میراث علمی مسلمان» پروفسور سلیم الحسنی
-موجبات تغییر الفتوی – دکتر قرضاوی
-التجدید فی الفقه الإسلامی- دکتر محمد الدسوقی
-یواقیت العلوم – امام محمد غزالی
-الثوابت و المتغییرات- دکتر صلاح صاوی
-گزارش فعالیت های سال ۲۰۱۴- ۲۰۱۸م اتحادیه علما