نویسنده : پرفسور علی قره داغی دبیر کل اتحادیه جهانی عالمان و دانشگاهیان
رعایت حقوق دیگران
پرفسور علی قره داغی
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ایران.
از بزرگترین حقوق نزد خداوند سبحان، ایفای حقوق بندگان به هر صورت و شکلی است اما در رابطه با حق خداوند متعال، بر ذات خویش نوشته تا هرکسی را که بخواهد بیامرزد؛ پس هرآن که حقی از حقوق خداوند سبحان را پایمال کند خداوند سبحان بخشنده و مهربان ودر عین حال بسیار مجازات گر است و چنانچه مشیت او اقتضا کند میآمرزد و در غیر این صورت مجازات میکند، اما رحمتش همیشه بر خشم و غضب و عذاب و مجازاتش پیشی دارد، خداوند بیان داشته که حقوق بندگان به صاحبانش بازمیگردد و چنانچه کسی حقی را از دیگری بخواهد این حق پایمال نخواهد شد و از بین نمیرود و با مرور زمان، چنانچه در قوانین جاری است از بین نخواهد رفت بلکه در ذمه انسان باقی خواهد ماند تا این حق در روز قیامت از او ستانده شود، اما چنانچه این حقوق بسیار و بزرگ باشند شخصی که نماز گزارده و روزه گرفته و حج بهجا آورده و زکات را پرداختنموده، هنگام محاسبه از نیکیهایش برداشته میشود تا جایی که بینوا میگردد، همانگونه که پیامبر صلیالله علیه و سلم میفرماید: (أتَدرونَ من المُفلِسُ؟ إنَّ المُفلسَ من أُمَّتی مَن یأتی یومَ القیامهِ بصلاهٍ وصیامٍ، وزکاهٍ، ویأتی وقد شتَم هذا، وقذَفَ هذا، وأکلَ مالَ هذا، وسفکَ دمَ هذا، وضربَ هذا، فیُعْطَى هذا من حَسناتِه، وهذا من حسناتِه، فإن فَنِیَتْ حَسناتُه قبلَ أن یُقضَى ما علیهِ، أُخِذَ من خطایاهم، فطُرِحَتْ علیهِ، ثمَّ طُرِحَ فی النَّارِ)«آیا میدانید مفلس کیست؟” اصحاب (رضیاللهعنهم) گفتند: مفلس نزد ماکسی است که پول و مال دنیا ندارد، پس آن حضرت فرمود: مفلس از امّت من کسی است که در روز قیامت با نماز و زکات و روزه حضور یافته اما از جانبی به کسی دشنام داده و به دیگری تهمتزده و مال کسی را خورده و خون فلانی را ریخته و فلان فرد را کتک زده که از حسنات او در برابر هرکدام کم میکنند تا جاییکه حسناتی برایش باقی نمیماند در حالیکه هنوز دیگران بر او حقدارند در اینجا از اشتباهات آنان برداشته و بر حساب این فرد گزارده میشود و پسازآن، او در آتش جهنم خواهند انداخت».
اکنون میخواهیم درباره یکی از این حقوق بحث کنیم که حق دَین یا حق قرض بر انسان است بهگونهای که بیشتر مردم در پرداخت حقوق مردم بهویژه حقوق مالی سهلانگارند، چنین حقوقی برگرفته از قرض نیکو یا ناشی از معاملات مانند مرابحه و مداینه مانند مالالاجاره پرداختنشده، به دین تبدیل میشود.
پیامبر خدا صلیالله وسلم برنامهای کامل را در رابطه با طلبکار و قرض دهنده، بدهکار و قرض گیرنده قرارداده است، قرض و دین باهم تفاوت دارند، قرض هنگامی است که از کسی مالی را بهعنوان قرضالحسنه دریافت کند، اما دَین به هرگونه تعهدی گفته میشود که ادای آن متعهد را ملزم مینماید چه ناشی از عقد باشد مانند عقد بیع یا استصناع یا حق الاجاره یا ناشی از نکاح مانند مهریه و دیگر انواع حقوق باشد، اسلام برای چنین بدهیهایی برنامه گسترده و آگاهانهای را در نظر گرفته است.
در رابطه با مقترض که بدهکار میگردد میبایست قبل از درخواست هرگونه قرض یا هنگامیکه میخواهد عقدی را که در آن تعهد به وجود میآید منعقد کند؛ نخست از خود بپرسد آیا توان پرداخت این قرض را دارد، آیا میتواند این دین را ادا کند؟ چنانچه توانایی پرداخت را داشته باشد چنین درخواستی برای او جایز است، با وصف اینکه قصد و انگیزه واقعی را برای ادای این دین داشته باشد به همین علت در حدیث ثابتی رسول خدا صلیالله علیه و سلم میفرماید: “مَن أخذ أموال الناس یرید أداءها أدَّى الله عنه، ومن أخذها یرید إتلافها أتلفه الله”«کسی که اموال مردم را به جهت ادای آن دریافت کند خداوند بهجای او آن دین را میپردازد، اما چنانچه به انگیزه و قصد هدر دادن آن دریافت کند خداوند آن مال را از بین خواهد برد»؛ پس میبایست این فرد باانگیزه و قصد درست درخواست قرض کند، اما متأسفانه امروزه دیون به مسئلهای عمومی تبدیلشده است مسئلهای که همهگیر شده است ثروتمند و فقیر هرکدام خواهان دریافت قرض و دین هستند که چنین وضعیتی نادرست است، بهراستیکه پیامبر خدا صلیالله علیه وسلم خطرات قرض و دین را تبیین کرده است، چنانچه فردی نتواند دین خود را بپردازد، ایشان بر هر جنازهای که میخواست نماز بخواند میپرسید: آیا قرض و دینی دارد؟ چنانچه میگفتند: بله پیامبر صلیالله علیه و سلم میپرسید: آیا چیزی از خود برای ادای دینش بهجا گذاشته است؟ چنانچه چیزی از او بهجامانده بود دینش داده میشد و چنانچه مالی برای ادای دینش نداشت پیامبر صلیالله علیه و سلم از ادای نماز جنازه بر آن خودداری میکرد تا عبرتی برای دیگران باشد تا جاییکه هنگامیکه یکی از یاران گرامیاش وفات یافت پیامبر صلیالله علیه و سلم درباره او پرسید و متوجه شد که دینی بر ذمه اوست پیامبر صلیالله علیه و سلم فرمود که باید دینش را بپردازد تا یکی از یاران پیامبر رضیاللهعنهم آنچه از دین را که بر ذمه او بود بر عهده گرفت و آنگاه پیامبر صلیالله علیه و سلم بر او نماز خواند.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و سلم در سجدهاش از هرگونه بدهی و گناه به خدا پناه میبرد، از عایشه رضی الله عنها روایتشده که رسول خدا صلیالله علیه و سلم در نماز این دعا را میخواند: ((اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ من عذاب القبر، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ فِتْنَهِ المسیح الدّجال وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ فِتْنَهِ المَحْیَا، وَفِتْنَهِ المَمَاتِ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ المَأْثَمِ وَالمَغْرَمِ))« پروردگارا از عذاب جهنم، عذاب قبر و از فتنه زندگی و مرگ و از شر فتنه مسیح دجال و از شر هر گناه و بدهی به تو پناه میبرم» که از او پرسیدند: چرا این اندازه از بدهی به خدا پناه میبری، فرمودند: (إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا غَرِمَ، حَدَّثَ فَکَذَبَ، وَوَعَدَ فَأَخْلَفَ )« کسی که بدهکار شد، چیزی میگوید و دروغ میگوید و وعده میدهد و خلاف وعده میکند».
رسول خدا صلیالله علیه و سلم به مسئلهی اجتماعی مهمی اشاره کرد که هرگاه انسان بدهکار شد و نتوانست آن را ادا کند نماز جماعت را ترک میکند و پسازآن به طلبکار یا صاحبقرض دروغ میگوید و به او وعده پرداخت میدهد اما به وعده خود وفا نمیکند، بر چنین دین گناهان زیادی مترتب میگردد و چنین مسئلهای نیازمند بررسی گسترده ازلحاظ اجتماعی به جهت اهمیت آن است.
اما اگر بدهکار یا مقترض توانایی پرداخت بدهی خود را دارد ولی در پرداخت آن کوتاهی میکند مانند اجاره یا قرض و دیگر انواع بدهیها، چنانچه تأخیر کند پیامبر صلیالله علیه وسلم در حدیث متفقعلیه میفرماید:” مطل الغنیّ ظلم، وإذا أتبع أحدکم على ملی فلیتبع”«تأخیر کردن فرد ثروتمند در ادای بدهیاش ظلم است» و در روایت دیگری ابن حبان در صحیح خود، میفرماید:” لیُّ الْوَاجِدِ یُحِلُّ عِرْضَهُ وَعُقُوبَتَهُ”«سرپیچی و خودداری کردن بدهکار توانمند از پرداخت بدهی خود، ریختن آبرو و کیفر او را مجاز میکند» واجد؛ همان کسی است که در صورت توانمندی از پرداخت بدهیاش خودداری میکند که در این صورت غیبت و اشاره به او مجاز است و شرعاً به شکل تعزیری مجازات میشود.
در غرب، مسئله آبروریزی بهترین راه برای برحذر داشتن بدهکاری است که از پرداخت بدهیاش خودداری میکند که (لیست سیاه) نام دارد و در آن فرد نامش در لیست سیاه قرار میگیرد و شرکتهای بزرگ دارای چنین فهرستهایی هستند و کسی دیگر با آنها معامله نمیکند.
پس درست آن است که کسی جز برای ضرورت و در اوج نیاز، دَینی را بر عهده نگیرد اما چنانچه این کار را انجام داد باید انگیزه و نیت او نخست ادا و عدم تأخیر در آن باشد.
اما در رابطه با طلبکار یا مقرض دارای واجباتی است که اجر بزرگی دارد که نیمی از پاداش صدقه است و در برخی از احادیث، بیشتر از پاداش صدقه را دارد؛ زیرا بدهکار نیازمند است که سراغ دیگران میرود درحالیکه صدقه ممکن است به غیر نیازمند هم داده شود، درهرصورت قرض دارای پاداش بزرگی نزد خداوند سبحان است.
طلبکار باید نسبت به بدهکار یا بدهکار بینوا، صبور باشد خداوند سبحان میفرماید: (وَإِن کَانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلَىٰ مَیْسَرَهٍ وَأَن تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ)«و اگر (کسی که از او طلبکار هستید) تنگدست شود به او مهلت دهید تا توانگر گردد و بخشیدن آن (به هنگام تنگدستی وی) بهرسم صدقه، برای شما بهتر است اگر (به مصلحت خود) دانایید.»
پس میبایست طلبکار یا دائن دارای گذشت باشد مادامیکه شخص بدهکار به خاطر شرایطی بینوا شده است پیامبر صلیالله علیه و سلم میفرماید: ((رحم الله عبداً سمحاً إذا باع، سمحاً إذا اشترى، سمحاً إذا اقتضى))«رحمتالله بر مردی که در دادوستد و (در پرداخت مبلغِ معامله و نیز در) دریافت و مطالبهی حقّ خویش، آسانگیر باشد» بلکه در صحیح بخاری روایتشده که پیامبر صلیالله علیه و سلم فرمود: «کان رجل یُدَایِنُ الناس، وکان یقول لفَتَاه: إذا أَتَیْتَ مُعْسِرًا فَتَجَاوَزْ عنه، لعَلَّ الله أن یَتَجَاوَزَ عنَّا، فَلَقِیَ الله فتَجَاوز عنه»«فردی بود که به مردم قرض مىداد وقتى یکى از بدهکاران خود را تنگدست مىدید، به بچههایش مىگفت: از او صرفنظر کنید، شاید خداوند متعال نیز از ما صرفنظر کند، خداوند متعال هم او را مورد عفو و بخشش خود قرارداد».