قرآن منشور آزادی یا بردگی؟
آزادی چیست؟
اهمیت حق آزادی های شخصی – حقیقی و حقوقی– از آنجا ناشی می شود که مانع از بردگی انسان برای دیگر انسان ها می گردد. حق آزادی حقیقی همراه با تولد انسان متولد می شود و تا آخرین لحظات زندگی او را همراهی می کند. هیچکس و هیچ نظامی حق ندارند این حق را – که بخشی از آفرینش انسان است – از او سلب کنند و برده و جاریه خویش بگردانند.
۱۴ قرن پس از نزول قرآن (۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ م) بود که ماده چهارم «منشور جهانی حقوق بشر» سازمان ملل متحد با این مضمون به تصویب رسید که:
«به بردگی گرفتن هیچ انسانی روا نیست و هرگونه تجارت برده و برده داری ممنوع می باشد.»
زیرا قرآن صرفاً در راستای تحقق یک هدف که عبارت است از تحقق (خیر و مصلحت انسان) است بر پیامبر بزرگوار اسلام علیه الصلاه والسلام نازل گردید. آنگونه که خداوند خطاب به ایشان فرموده اند:
«وما ارسلناک الّارحمه للعالمین.» ( الانبیاء ۱۰۷)
«و ما تو را جز رحمتی برای (خیر و مصلحت) جهانیان نفرستاده ایم.»
هدف از نفی منفی در این آیه اثبات انحصار مفهوم آن است، یعنی هدف از رسالت محمدّی صرفاٌ تحقق خیر و مصلحت انسان است. زیرا منظور از رحمت تحقق (مصلحت ایجابی) یا به دنبال منفعت او بودن و رویارویی با (مصلحت سلبی) و عوامل زیانبار برای اوست. اعم از اینکه مصلحت او مادی یا معنوی، دنیوی و یا أخروی باشد.
کسی که آیات قرآن کریم را مورد بررسی قرار دهد، حتی یک آیه را نمی یابد که به بردگی گرفته شدن انسان را – مرد باشد یا زن مسلمان یا غیر مسلمان اسیر یا غیر اسیر – توجیه کند. بالعکس قرآن سیستم و راهکاری را با هدف آزادی انسان از قید و بندهای نظام برده داری و ممنوع ساختن بندگی غیر خداوند برای بشریت به ارمغان آورده است. قرآن با مکلف ساختن انسان مسلمان به تکرار روزانه – دست کم ۱۷ بار- این جمله پربار در نمازهایش که «خداوندا تنها تو را بندگی می کنیم.» این حقیقت را مورد تأکید قرارداده است.
بنابر لوازم قواعد «علم بلاغت» هرگاه مفعولی برفعل و فاعل آن مقدم شود بر انحصار مفهوم آن دلالت پیدا می کند، بدین معنی که بندگی و یاری خواهی جز برای الله روا نیست. این جمله که در نمازهای روزانه گنجانده شده و بدون آن نماز صحیح نیست در جهت حمایت از شخصیت حقیقی و حقوقی انسان و پاسداری از کرامت ویژه ای است که خداوند در میان جانداران به او ارزانی فرموده است .
همچنین خداوند متعال فرموده اند:
«ولقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر ورزقناهم من الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلأ .» (الإسراء:۷۰)
«به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا حمل کردیم و از پاکی ها روزیشان بخشیدیم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدیم برتری دادیم.»
با توجه به آنچه در نصوص قرآن کریم راجع به حمایت از آزادی و حرمت انسان و مقابله با به بردگی گرفته شدن او آمده بر تمامی دولت ها، نهادهای تصمیم گیرنده و قانونگذار تکلیف است که با پدیده بردگی، شکنجه، قتل و اهانت به اسیران رویارویی نمایند. ولی در اینجا این پرسش پیش می آید که، چرا اسلام از همان آغاز پیدایش نظام برده داری را به کلی حرام نگردانید و در قرآن آیه ای صریح در ارتباط با ضرورت آزاد سازی زنان و مردان برده و دستیابی دوباره آنان به کرامت انسانی از دست رفته شان نیامده است؟
پاسخ به آن پرسش این است که: اسلام برای ریشه کن ساختن بیماری های اجتماعی گسترده و ریشه داری همچون: شراب و رباخواری و برده داری به خاطر جلوگیری از عکس العمل منفی راهکارهای حساب شده و تدریجی را در پیش گرفته است.
قرآن در شرایطی نازل می شد که تعداد برده ها از انسان های آزاد به مراتب بیشتر بود، چنانچه پدیده ی برده داری را یکباره ممنوع می کرد و برای بازگردانیدن آزادی به بندگان تلاش می کرد پیامدهای منفی زیر را به دنبال می داشت:
- از آنجا که نظام برده داری در آن زمان ستون اصلی تجارت و فعالیت های اقتصادی به شمار می آمد، تحریم یکباره آن زمینه را برای رویارویی همه جانبه تاجران و اربابان برده ها از همان آغاز ظهور اسلام فراهم می ساخت.
- برای تأمین نیازهای زندگی میلیون ها برده پولی در خزانه بیت المال وجود نداشت، و جز آنچه که صاحبان برده ها برای ایشان فراهم می کردند راهی را برای دستیابی به غذا، پوشاک و سرپناه پیش رو نداشتند، و اعلام نظری و غیر عملی آزادیشان نیز زمینه را برای قیام آنان بر ضد اسلام فراهم می گردانید.
- صدور زودهنگام حکم تحریم برده داری چه بسا با مخالفت خود برده ها روبه رو می شد،همانگونه که هنگام صدور قانون منع برده داری به وسیله ی «آبراهام لینکلن» رئیس جمهور اسبق آمریکا، بسیاری از برده ها با آن مخالفت کردند.
با توجه به آن عوامل و چه بسا عواملی دیگر اسلام برای ریشه کن نمودن پدیده برده داری مرحله ای انتقالی را – که از عصر کسانی که در آن شرایط زندگی می کردند فراتر نمی رفت- برنامه ریزی کرد. مقطع زمانی محدودی که با پایان یافتن عمر مردمان آن پایان یافت. البته این حقیقت را نباید فراموش نمود که در لابلای نصوص شریعت (قرآن و سنت صحیح) هیچ دلیلی برای توجیه سلب آزادی از انسان ها و به بردگی گرفته شدنشان وجود ندارد.
برخی از آیات قرآن کریم که احکامی را درباره ی بردگان زن و مرد بیان می کنند با آن مرحله انتقالی محدود در ارتباط هستند، و عمل به آنها (تا زمانی که باردیگر چنان پدیده ای در یک جامعه به هر دلیل پدیدار گردد) متوقف گردیده اند. البته این را نمی توان «نسخ» نامید، بلکه از باب پایان یافتن عمل به یک «نص» به خاطر پایان یافتن اسباب و پیش نیازهای «تشریع» و بیان آن است.
در بخش مربوط به «آزادی انسان» به این موضوع به خاطر اهمیتش بیشتر خواهیم پرداخت، زیرا برخی از صاحبان اندیشه های متحجر و کم بهره از دانش گمان می برند که تا زمانی زندگی ادامه دارد و شریعت اسلامی به اجرا در می آید، نظام برده داری بر دوام خواهد بود. آنان بر همین اساس به بردگی گرفتن اسرای جنگی را با هدف مقابله به مثل روا می شمارند، اما نمی دانند یا خود را به نادانی می زنند که به بردگی گرفتن اسرای جنگی را قوانین تمامی کشورهای جهان ممنوع شمرده اند و چنان اقدامی جرم به شمار می آید. همچنین نمی دانند که دشمنان اسلام از پدیده برده داری به عنوان سوژه ای بر ضد آن بهره می گیرند، وآن را به مهر تایید نهادن بر نظام برده داری و خرید و فروش انسان متهم می سازند.
عوامل و بسترهای برده داری پیش از اسلام
عوامل برده داری پیش از اسلام را می توان به صورت خلاصه در موارد زیر خلاصه نمود:
- اسارت: یکی از مهمترین اسباب رواج پدیده برده داری در میان ملت های قدیم به اسارت در آمدن جنگجویان بود، اما اسلام سرنوشت اسیر را به آزادی مشروط و یا غیر مشروط او پیوند داد.
«فامّا مناً بعد و امّا فداء حتی تضع الحرب اوزارها» محمد:۴
«پس از جنگ یا بر ایشان منت نهید (و آزادشان کنید) یا در برابر (آزادی اسیران خود و یا) گرفتن تاوانی آزادشان سازید.»
مشهور است که رسول خدا (ص) مشرکانی را که در جنگ بدر اسیر شده بودند در برابر با سواد نمودن تعدادی از مسلمانان آزاد نمود. در دانش بلاغت شیوه بیان آیه «فاما مناً بعد و امّا فداء» به گونه ای است که راه سومی را برای آزادی اسیران جنگی روا نمی شمارد.
رسول خدا (ص) هیچ اسیر جنگی را به بردگی نگرفت، و کشته شدن برخی از اسرای جنگی به اسباب و عوامل دیگری ارتباط داشت که در این نوشتار مختصر مجالی برای توضیح آنها نیست. همچنین هنگامی که مکه فتح شد خطاب به ساکنان آن فرمود: «پس از این همه شما آزادید.»
صلاح الدین ایوبی در جنگ های صلیبی ۲۵ هزار سرباز غربی را بدون هیچگونه چشم داشتی آزاد کرد .
- راهزنی و آدم ربایی: پیش از اسلام با قربانیان پدیده های آدم ربایی و راهزنی همچون اسرای جنگی رفتار می شد و آنان به بردگی گرفته می شدند، اسلام آن اقدام را حرام شمرد و برای مرتکبین آنها مجازات های سختی را در نظر گرفت .
- قتل، سرقت، زنا : مجازات مرتکبین آن جرایم بزرگ در میان بسیاری از ملت ها به بردگی گرفته شدن مجرمان به سود دولت یا وارثان قربانیان بود، اما قرآن برای آن مجرمان مجازات های ویژه ای را مقرر نمود.
- فقر و مشکلات اقتصادی: بسیار پیش می آید که مستمندی ناچار شود از ثروتمندی وام بگیرد، اما در برخی از جامعه های قدیم چنانچه بدهکار از بازپرداخت به موقع بدهکاری خود باز می ماند، به خاطر اختلال در معیارهای عدالت و دادگری، بدهکاری او چندین برابر می شد و بار بدهکاری او سنگین و سنگین تر می گردید و از بیرون آمدن از زیر آن باز می ماند و در نهایت در باتلاق برده داری غرق می شد و طلبکار حق داشت بدهکار خود را به بردگی بگیرد.
- خود فروشی: گاهی برخی از آدم ها برای تأمین پاره ای از نیاز های اقتصادی و دستیابی به لقمه ای نان خود را به سرمایه داری می فروختند، اما اسلام با واجب گردانیدن زکات و توصیه به بخشش و نیکوکاری و بسیاری راه های دیگر با پدیده فقر به رویارویی پرداخت.
- پدر سالاری: در میان برخی از ملت ها پدر حق داشت هر یک از فرزندان خود را که بخواهد به عنوان برده به دیگران بفروشد، اما اسلام چنین اقدامی را حرام و ناروا گردانید.
- فرزندان بردگان: در میان بسیاری از ملت ها رسم بر آن بود که فرزندان زنان برده، برده به شمار آیند، اما اسلام حکم آزادی ایشان را مقرر نمود.
- اسباب و عوامل بسیاری دیگری وجود داشتند که فرصتی برای بیان و تفصیل آنها نیست، البته می توان ریشه شیوع و گسترش آن را در مجموع به عوامل زیر ارتباط داد:
- عوامل نژادی، قبیله ای و دینی
۲- فساد و نا بسامانی سیستم اقتصادی
- نبود روحیه دادگری، نیکوکاری و همیاری
- غیاب حاکمیت شریعت و قانون
- عدم تعادل و سازگاری میان جرم ومجازات آن
راه حل های قرآن برای ریشه کن نمودن بره داری
هنگامی که اسلام پا به عرصه وجود گذاشت خود را با پدیده شوم باتلاق متعفن به بردگی گرفته شدن انسان ها به وسیله یکدیگر و سلب آزادی از آنان رو به رو دید، اما با حکمت و درایت خاص خویش کم کم برکه های آبی که آن باتلاق را تغذیه می کردند بست تا با گذر زمان خشک شوند و برای همیشه از بین بروند. برای خشکانیدن آن برکه ها و از بین بردن آن پدیده شوم، قرآن راه حل های متعددی را ارائه داد که برخی از آنها عبارتند از:
- تحریم بردگی اسرای جنگی:
اسلام به بردگی گرفتن اسرای جنگی را تحریم و دو راه را برای تعیین تکلیف آنان مقرر داشت.
«فاَما منأ بعد و امّا فداء حتّی تضع الحرب اوزارها» محمد:۴
«پس از جنگ یا بر ایشان منت نهید (وآزادشان کنید) یا در برابر (آزادی اسیران خود و یا) گرفتن تاوانی آزادشان سازید.»
حکمت محدود ساختن رفتار با اسیران جنگی به آن دو شیوه مهربانانه این است که:
- سربازانی را که غالبا از روی میل و رغبت خود به میدان جنگ نیامده اند، با کدام توجیه و تجویز باید به بردگی گرفت؟ و آزادی را که گرانبهاترین گوهر زندگی است از او سلب کرد؟
- جنگ در اسلام تنها با هدف دفاع مشروع است، و در باره اسیر آن انگیزه و هدف پایان یافته تلقی می شود، زیرا با پایان جنگ و تجاوز دشمنان زمینه دفاع شرعی نیز پایان یافته است.
ج- ناچار نمودن اسیر به مسلمان شدن و یا او را به بردگی گرفتن با بسیاری از آیات قرآن در تضاد است برای مثال با آیه :
«لا اکراه فی الّدین» بقره:۲۵۶
« در (پذیرش) دین اجباری نیست.»
د- بهانه مقابله به مثل – که برای توجیه به بردگی گرفتن اسیران جنگی به آن استناد می شود- به چند دلیل ناپذیرفتنی است:
یکم: هنگامی که تمامی گونه های نظام برده داری در جهان ممنوع شده است، کدام مقابله به مثل؟
دوّم: به بردگی گرفتن اسیر و سلب آزادی و کرامت انسانی از او با بهانه انتقام از دشمن با این فرموده خداوند که:
«ولاتزر وازره وزر أخری)) انعام :۱۶۴
«هیچکس بار گناه دیگری بر دوش نمی گیرد»
در تضاد است.
- قرآن آزاد نمودن برده را «کفاره» برخی از گناهان مانند: «ظِهار و قتل غیرعمد» قرار داده است.
- قرآن ۱/۸ موارد مصرف زکات را به آزاد سازی بردگان اختصاص داده است، تا با پرداخت مبالغی که از زکات به آنان داده می شود خود را از ارباب خویش خریداری و آزاد کنند.
- قرآن بر روی این موضوع تاکید ورزیده که، نه تنها فرزندان تمامی زنان برده که از مردان آزاد متولد شده باشند آزاد به شمار می آیند بلکه خود مادران آنان (أم الولد) نیز پس از مرگ شوهر یا اربابشان خود به خود آزاد به شمار می آیند. بر این اساس اسلام بر روی فرهنگ “برده زاده برده به شمار می آید” خط بطلان کشیده است.
- اسلام همه ثروتمندان را به همکاری برای آزاد سازی بردگان به وسیله خرید و آزاد کردنشان توصیه کرده است. در این ارتباط است که خداوند می فرمایند:
« لیس البر أن تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب ولکن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملائکه والکتاب والنبیین وآتى المال على حبه ذوی القربى والیتامى والمساکین وابن السبیل والسائلین وفی الرقاب وأقام الصلاه وآتى الزکاه والموفون بعهدهم إذا عاهدوا والصابرین فی البأساء والضراء وحین البأس أولئک الذین صدقوا وأولئک هم المتقون.» بقره:۱۷۷
« نیکی )تنها( آن نیست که )درنمازها( به سوی مشرق و مغرب رو کنید، بلکه نیکی آن است کسى به الله، روز رستاخیز، ملائک، کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورد و دارایی)خود( را درعین دوست داشتنش به خویشاوندان، یتیمان، بینوایان، در راه ماندگان، گدایان و برای آزادی بردگان بدهد و نماز را بر پا دارد و زکات بدهد، و وفاکنندگان به پیمانشان آنگاه که پیمان بستند و شکیبایان در سختى و بیماری و هنگام کارزار، آنان هستند که راست گفتند (و درست عمل کردند( و آنان همان پرهیزکارانند.»
- خداوند در قرآن خطاب به صاحبان برده ها می فرمایند که به طور رایگان یا دریافت مبلغی از آنان آزادشان سازند.
«..والذین یبتغون الکتاب ممّا ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فهیم خیرأ و آتوهم من مال الله الذی آتاکم.» نور:۳۳
«و کسانی از بردگان شما (مردم زمان برد هداری( که )برای آزادی خود( درپی نوشتن قراردادی هستند اگر خیری را در )این پیشنهاد( آنان دیدید، با آنان (قرارداد بازخرید( بنویسید و (توانستید) از دارایی که الله به شما داده به ایشان بدهید.»
- قرآن تمامی انسان های متمکن را برای آزادی بردگان در برابر برخورداری از پاداش الهی ترغیب می فرماید:
«….و ما ادریک ما العقبه، فکّ رقبه» البلد:۱۲-۱۳
«..تو چه میدانی آن گردنه (آزمون) چیست، گردنی را(از بردگی) آزاد کردن.»
- اسلام مقرر داشت که، هرگاه یکی از فرزندان ونوه ها پدر، مادر، اجداد و جده های برده خود را بخرند، بلافاصله او انسانی آزاد به شمار می آید.
- اسلام مقرر نمود هرکه از سهم خود از «برده مشترک» صرفنظر کند، در صورت توانایی مالی بر او لازم است که سهم شریکش را نیز خریداری و برده را برای همیشه آزاد کند.
برای ریشه کن نمودن این بیماری اجتماعی که کرامت و انسانیت انسان را مورد اهانت قرار می داد و شخصیتش را پایمال و آزادی او را – که گرانبهاترین گوهر زندگی اوست – سلب می کرد، اسلام اینگونه مبارزه کرده است.
اسلام کجا و چگونه بلا و پدیده شوم برده داری را مورد تأیید و حمایت قرار داده است؟ پدیده ای که در جامعه های گوناگون سرزمین های نهرین و در عصر حکومت سوم «اُور» و دیگر نظام های قدیم نزدیک به ۲۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح نشو و نما کرد، و بسیاری از مردان و زنان آن جامعه ها تنها بخاطر گرسنگی یا بدهکاری ناچار می گردیدند خود و یا فرزندانشان به طلبکاران بفروشند، یا اگر در جنگ ها به اسارت در می آمدند داغ خواری بردگی را بر پیشانی خود تحمل کنند. فرهنگ رایج یونان باستان – که مهد پیدایش برده داری به شمار می آید- انسان ها تنها به حکم فرزند برده بودن، اسارت و یا به حکم قانون به بردگی گرفته می شدند.
نویسنده: پروفسور دکتر مصطفی زلمی
استاد ممتاز فقه و حقوق دانشگاهای بغداد و الأزهر
مترجم: عبدالعزیزسلیمی