بسم الله الرحمن الرحیم
– شش ماه پس از آغاز قیام مردمی سوریه بر ضد حکومت خانواده اسد و پس از کشته شدن بیش از ۳۲۰۰ تظاهر کننده بدست نیروهای دولتی و جدا شدن تعداد زیادی از نظامی ها برای دفاع از تظاهر کنندگان بود که آمریکا استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی بر ضد مخالفان را خط قرمز اعلام کرد! – با این وصف بنابر گزارش سازمان ملل و مراکز تحقیقاتی مستقل تا اواخر سال گذشته دولت بیش ۱۸ بار از این خط قرمز عبور کرده بود- و تنها پس از کشته شده بیش از ۱۳۰۰ غیر نظامی غالبا زن و کودک در غوطه شرقی و غربی بود که آمریکا در یک نمایش قدرت حساب شده در دریای مدیترانه و تهدید به حمله نظامی و پس از توافق با روسیه مبنی بر تعهد دولت سوریه به تحویل سلاح های شیمیایی به سازمان جلوگیری از گسترش سلاح های شیمیایی از اقدام نظامی خودداری ورزید تا بشار اسد برای بار چندم فرصت بیشتری برای سرکوب مخالفان پیدا کند، و در ضمن از اینکه زرادخانه شیمیایی آن کشور در اختیار نیروهای مخالف و دولت پس از حکومت خانواده اسد قرار گیرد اطمینان خاطر پیدا نماید.
در لابلای خط قرمز آمریکا و غرب مبنی بر ضرورت خودداری دولت سوریه از بکارگیری سلاح شیمیایی چنین پیامی برای مسئولان وجود داشته است که برای سرکوبی مخالفان می توانید از بمب های خوشه ای، بشکه ای، خمپاره و کاتیویشا، موشک زمین به زمین و هوا به زمین به وسیله هلیکوپتر و هواپیما و…. استفاده کند.
رویدادهای سه سال گذشته سوریه خود گواهی بر این مدعاست که غرب و شرق در باره بحران سوریه و برای ادامه جنگ داخلی هر کدام نقشی را بازی می کنند و برای دستیابی به اهداف زیر است که به بشار اسد برای مهار خیزش مردمی بارها فرصت داده اند:
– بهار مردمی و دمکراسی خواهی را با چالش بزرگ سوریه و سرخوردگی مردم آزادیخواه منطقه روبه رو کنند.
– از سرایت آن به کشورهای خلیج به ویژه سعودیه و اردن جلوگیری نمایند.
– استراتیژی حمایت از دولت های خودکامه و سرکوبگر هم مرز با رژیم تروریستی اسرائیل را در جهت پیشگیری از بر سرکار آمدن دولت هایی مردمی و مستقل – مانند آنچه در مصر دوران حکومت دکتر مرسی روی داد- ادامه دهند.
– تعداد هر چه بیشتری از افراد گروه های جهادی و فرقه ای (سنی و شیعی) کشته شوند.
– توان تسلیحاتی ارتش سوریه (هنگام سقوط بشار اسد) به حداقل برسد.
– هزینه های هنگفت حمایت از طرف های در گیر، کشورهای حامی آنان از جمله: قطر و ترکیه از یک طرف و ایران را از طرف دیگر با ریزش سرمایه های مادی و بشری و بحران های اجتماعی روبه رو کند.
– بر میزان اختلاف های فرقه ای و قومی میان دولت های تأثیر گذار منطقه افزوده شود.
– ساختار زیربنایی کشور سوریه به حدی ویران شود که دولت آینده تا ده ها سال نیازمند حمایت های مالی خارجی مشروط بر حفظ امنیت اسرائیل باشد.
گفته می شود روسیه و غرب برای مهار بهار مردمی و خفه کردن آن در سوریه اگر لازم باشد از پیروزی طرفی بر طرف دیگر جلوگیری می کنند و چنانچه لازم باشد جنگ داخلی ۵ تا ۱۰ سال دیگر ادامه پیدا کند. به همین خاطر(یعنی ضرورت ادامه جنگ در راستای دستیابی به آن اهداف) است که کشورهای غربی از دادن موشک های ضد هوایی (استینگر) به مخالفان دولت سوریه خودداری می نمایند.
– حاضر به ایجاد مناطق پرواز ممنوع بر فراز سوریه نبوده اند.
– ناتو در رأس آن آمریکا برای مهار ابزار کشتار دولت سوریه از تکرار سناریوی یوگسلاوی و لیبی تا کنون خودداری کرده است.
– بسیار از کارشناسان امنیتی غرب و شرق ادامه کشتار و سرکوب ومنزوی کردن اسلام سیاسی و جهادی را در راستای منافع دراز مدت خود به شمار می آورند.
برای کسانی که پیگیر روند اوضاع و احوال منطقه هستند این موضوع بسیار روشن است که دوستان سوریه به راستی دوستان و حامیان آن هستند، و تمامی نیازهای نظامی ،بشری، سیاسی، رسانه ای و مالی آن را تأمین می کنند، در حالی که بارزترین دولت های مدعی حمایت از مخالفان جز کمک های محدود و حساب شده و هماهنگ با سیاست مهار بهار مردمی اقدامی جدی را صورت نمی دهند.
برای مثال دولت سعودی مدتی پیش به طور رسمی اعلام کرد که تمامی جوانان عربستان(و خلیج) که (برای حمایت از مخالفان دولت) به سوریه رفته اند تنها دوهفته فرصت دارند به کشور خود باز گردند در غیر این صورت سه تا پانزده سال زندانی می شوند؟ اقدامی که برخی از مفتی های بدون بصر و بصیرت نیز بر آن مهر تأیید نهادند.
در همین هفته نیز دادگاه امنیت کشور اردن (به قول برخی از آقایان دولت سفیانی) ۱۲ نفر از سلفی های جهادی را به اتهام عضویت در جبهه النصره در سوریه به دو و نیم تا پنج سال زندان محکوم کرده است.
– اینگونه پیداست که کشورهای قطر و ترکیه در حمایت های متأثر از تعهدات بین المللی از مردم سوریه تنها مانده اند.
آری دوست داریم تا دوست!
سلیمی ۰۹/۰۲/۹۳