القاعده در اربیل چه می کند؟ سازمان «دولت اسلامی در عراق و شام» وابسته به سازمان القاعده روز یکشنبه در بیانیه ای مسئولیت حمله ماه گذشته به اداره امنیت کردستان در اربیل مرکز منطقه کردستان عراق را برعهده گرفت. از مه ۲۰۰۷ که یک کامیون بمب گذاری شده در این مقر امنیتی منفجر شده و ۱۴ کشته برجا گذاشته بود. این اولین حمله در مرکز منطقه کردستان عراق که از خودمختاری برخوردار است به شمار می آید. در این بیانیه آمده است :« این تهدیدات مجاهدین شام را شامل می شد و برای همین این حمله پس از آن انجام شد که بارزانی تصمیم خود را برای حمایت از جنایتکاران حزب پ.ک.ک که با دولت اسلامی و گروههای جهادی دیگر در مناطق مرزی استان های دیرالزور ، البرکه (حسکه) ، الرقه و حلب مبارزه می کنند اعلام کرد. مسعود بارزانی گفته بود از تمام امکانات برای دفاع از کردهای سوریه در صورت تهدید القاعده استفاده می کند. دکتر قدرت احمدیان، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به بررسی وضعیت کردهای سوریه ، عراق و ترکیه پرداخته است:
یک گروه وابسته به القاعده مسئولیت حمله به نیروهای امنیتی را در کردستان عراق به عهده گرفت، آنها دلیل این حمله را دخالت های بارزانی در سوریه عنوان کرده اند. دلیل متهم کردن بارزانی و مقابله به مثل القاعده چیست؟ کردها تا چه اندازه درگیر مساله سوریه هستند و به بشار اسد کمک می کنند؟
پس از تحولاتی که در منطقه شمال غربی سوریه روی داد ( نقطه شروع آن نیز به تخلیه مناطق کردنشین توسط ارتش سوریه برمی گردد) در این منطقه خلایی به وجود آمد که از دو جهت فضا را فراهم کرد تا دو جریان سیاسی امنیتی که دارای قابلیت های نظامی هستند در منطقه کردستان سوریه فعالیت کنند. یک جریان وابسته به القاعده بود که شامل جریان النصره و حکومت اسلامی عراق و شام و جریان دیگر نیز جریان کردها بود. شاید دولت سوریه بیشتر تصور می کرد با کاهش حضور فیزیکی خود در مناطق کردنشین سوریه قابلیت های کردها را بالا ببرد تا از این طریق اهرم هایی در مقابل ترکیه به دست آورد. اما با کاهش حضور فیزیکی سوریه در مناطق کردنشین، کردها نتوانستند این خلا را به راحتی و فوری پر کنند. بر این اساس بود که جریانات وابسته به القاعده بسیار سریع در مناطق کردنشین حضور پیدا کردند و نقش پررنگی را برعهده گرفتند و این خلا را که ناشی از کاهش حضور نظامی دولت دمشق بود را پر کردند. سرریز این تحولات به مناطق کردستان عراق هم کشیده شد که به طور ضمنی حکومت بارزانی با پشتوانه حکومت مرکزی در عراق را در کنار دولت مرکزی سوریه و مقابل جریانات القاعده قرار داد. البته کردها در عراق خیلی مایل نیستند که روندها به گونه ای پیش رود که با ترکیه مشکل پیدا کنند، بر این اساس بسیار با احتیاط و محافظه کارانه با مساله کردها برخورد می کنند، به دلیل آنکه ابتدای زمانی که جریانات القاعده در مناطق کردنشین قدرت گرفتند و کشتار وسیعی صورت گرفت بسیاری بر این باور بودند دولت مسعود بارزانی مداخله خواهد کرد. اما تصورم بر این است که دولت اقلیم کردستان چندان مایل به حضور منطقه ای و یا فرامنطقه ای نیست و بیشتر دغدغه و مشکلات داخلی دارد. بر همین اساس باید گفت حکومت اقلیم از یک سو تحت فشار از ناحیه دولت مرکزی بغداد و از سوی دیگر ترکیه است. یعنی در صدد است تا بتواند موازنه ای میان ترکیه که مطالبه تضعیف کردها در سوریه و همچنین پ.ک.ک را دنبال می کند و مطالبه دولت مرکزی عراق که حمایت از حکومت دمشق است ایجاد کند. به نظر می رسد در این مسیر موفق بوده است.
چه ارتباطی میان کردهای عراق و سوریه است؟ آیا آنچه که در سوریه اتفاق می افتد بر کردهای عراق تاثیرگذار است؟
بخشی از مسائل کردستان سوریه به باورهای حکومت اقلیم ارتباط پیدا می کند، بر همین اساس است که کردها در یک نگاه دارای پایه فرهنگی و تمدنی مشترکی هستند، بنابراین مساله کردهای سوریه مساله کردهای عراق هم هست یعنی مشکلاتی که کردهای سوریه پیدا کردند به دلیل تنش های داخلی، کشتار و جنگ طبیعتا حکومت اقلیم را به دلیل مباحث فرهنگی قومیتی نسبت به این موضوع دل نگران کرده است. نکته دوم به فشاری بر می گردد که به واسطه حجم عظیم آوارگان از مناطق سوریه به سمت کردستان عراق به وجود آمده است که تنش درمناطق کردنشین می تواند این مساله را هم بزرگ کند، چراکه مهاجرت کردن از نظر اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی می تواند مشکلات و دشواری هایی را برای اقلیم کردستان به وجود آورد. بنابراین با توجه به مسائل اجتماعی و مشکلات اقتصادی که ممکن است مساله کردها در اقلیم به وجود آورند این مساله در سطح داخلی مورد توجه است. در سطح منطقه ای نیز مساله کردها در روابط میان ترکیه و غرب از یک سو و از طرف دیگر حکومت دمشق، عراق و ایران مساله مهمی است. بنابراین حکومت اقیلم به دنبال آن است تا به وزنه تعادلی میان دو جریان متضاد متعارف تبدیل شود.
حکومت اقلیم از یک سو تحت فشار از ناحیه دولت مرکزی بغداد و از سوی دیگر ترکیه است. یعنی در صدد است تا بتواند موازنه ای میان ترکیه که مطالبه تضعیف کردها در سوریه و همچنین پ.ک.ک را دنبال می کند و مطالبه دولت مرکزی عراق که حمایت از حکومت دمشق است، ایجاد کند. به نظر می رسد در این مسیر موفق بوده است
صالح مسلم رهبرکردهای سوریه در سفری که به ایران داشته صحبت از این کرده است که با همکاری ایران با القاعده خواهیم جنگید. آیا حمله القاعده به کردستان عراق می تواند پاسخی به گفته باشد؟
به طور کلی القاعده در طول حیات خود با مساله ایران درگیری چندانی پیدا نکرده است. به عبارت دیگر تهدید جدی و مستقیمی برای ایران نبوده است. به استثنای جریانی که در سیستان و بلوچستان گروه جندالله مطرح بودند که ارتباطاتی با القاعده داشتند، خود القاعده در هیچ مقطعی تهدید جدی نبوده است که این موضوع بیش از هر چیز به توانمندی های داخلی در ایران از نظر امنیتی وابسته است که توانسته از اینکه القاعده تبدیل به تهدید عملی برای ایران شود، جلوگیری کند. یعنی قابلیت ها و ظرفیت سیستم سیاسی در ایران مانع از این شده که القاعده به تهدید جدی علیه ایران تبدیل شود. اما این نکته که جریان صالح مسلم دنبال می کند نیاز و مطالبه طرف کردی است تا مطالبه و یا نیاز طرف ایرانی. بدین معنا که آنها بیشتر به حمایت ایران برای مقابله به القاعده نیاز دارند. بنابراین کشاندن پای ایران در جهت مبارزه با القاعده در دستور کار آنهاست تا بتوانند حمایت ایران را برای مبارزه با القاعده در داخل سوریه داشته باشد. تصور می شود که به طور نانوشته و ضمنی مرزبندی میان کردها، دولت مرکزی در سوریه، دولت عراق و ایران وجود دارد بدین معنا که میان آنها نوعی اتحاد ضمنی وجود دارد و در مقابل اتحاد ضمنی میان جریان های مخالف بشاراسد، ترکیه و غرب و البته کشورهای عربی همچون عربستان وجود دارد. این مرزبندی تعیین کننده بسیاری از روندها و فعل و انفعالات در خصوص مسائل منطقه ای است.
گفته می شود که کردهای عراق قصد دارند تا کردستانی واحد از کردهای سوریه و ترکیه تشکیل دهند. تا چه اندازه همکاری و همراهی این کردها سبب خواهد شد تا چنین فرضیه ای عملی شود و آیا امکان آن وجود خواهد داشت؟
به نظر می رسد که این مساله بیشتر یک توهم و یا آرزوست و با واقعیت های منطقه همخوانی ندارد. شاهد تنش های بسیار جدی میان کردها در ترکیه، عراق و سوریه بودیم. به تعبیر دیگری حتی در داخل عراق نیز جنگ های خونین بسیار جدی میان اتحادیه و حزب دموکرات وجود داشت و در حال حاضر نیز در داخل اقلیم اختلافات بسیار جدی است اگرچه این اختلاف ها به جنگ داخلی کشیده نخواهد شد. یعنی کردها به آن درجه از بلوغ سیاسی رسیده اند که بر سر حل اختلافات گفتگو کنند و انتخابات هم نوعی گفتگو میان احزاب و جریان هاست. بنابراین این اختلاف ها وجود دارد و در گذشته و دهه ۷۰ جنگ های جدی میان دو جریان کردی در عراق داشتیم. اختلاف نظر میان کردها در عراق، سوریه و ترکیه است. حتی برخی از کردها در ترکیه همانند پ.ک.ک نمی اندیشند به معنای دیگر جریان کردی کلاسیک با محوریت پ.ک.ک وجود دارد و یک جریان کردی جدیدی هم وجود دارد که عمدتا معتقد به شیوه های مدنی بوده و درصدد زیست سیاسی درون ترکیه و دریافت حق و حقوق خود در چارچوب قانون هستند. این مساله در سوریه هم وجود دارد و کردها در سوریه نیز واحد نیستند. از جمله جریان صالح مسلم که ارتباطاتی با پ.ک.ک دارند که برخی جریان های کردی دیگر با آنها مخالفند. بنابراین از اساس کردها اتحاد لازم برای حرکت در چنین مسیری ندارند و به نظر می رسد که این تنها یک آرزوست.
مساله کردستان موضوعی بین المللی است، یعنی بر سر این مساله که آینده کردستان به چه سمتی حرکت خواهد کرد کشورهای منطقه نقش دارند، اختلاف نظر دارند وقدرت های بین المللی نیز حضور دارند. یعنی منازعه بر سر مساله کردی در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی وجود دارد. در نتیحه اتحاد کردهای سوریه، عراق و ترکیه تنها یک توهم است.
هوشیار زیبای صحبت از مذاکره با پ.ک.ک کرده است. تا چه اندازه همکاری کردها بر موقعیت آنها در منطقه و انسجام یا جدایی آنها تاثیرگذار خواهد بود؟
در طول چند سال گذشته روابط میان ترکیه و اقلیم کردستان بسیار گسترش پیدا کرد. این روابط را می توان در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، انرژی میان آنها شاهد بود. شاید بتوان گفت به راحتی ۵۰ درصد اقتصاد اقلیم کردستان در کنترل ترکهاست و یا تحت تاثیر اقتصاد ترکیه است.
بنابراین روابط رو به رشد استراتژیک میان اربیل و آنکارا شکل گرفته که هم دولت ترکیه و اقلیم را به این سمت پیش می برد که بتوانند مساله پ.ک.ک را حل کنند. به تعبیر دیگر دولت آنکارا به دنبال آن است تا از ابزار، قدرت و نفوذ بارزانی در جهت مدیریت مساله پ.ک.ک و جنگ مسلحانه ای که دنبال کرده استفاده کند. این روابط استراتژیک که میان کردها در عراق و ترکیه برقرار شده خواهد توانست مساله کردها را در سوریه از مبارزه مسلحانه به سمت فعالیت های سیاسی و مدنی ببرد که جریانات رادیکال مبارزه جو و جنگجوی کرد را به شدت تضعیف خواهد کرد.
منبع:دیپلوماسی ایرانی
لعنت خدا بر القاعده و بنیانگذار جنایتکارش بن لادن
سگ بشار اسد از اینا بهتره