“دوست و دشمن عرب ایران را بشناسید” مجموعه تازه ای است که در آن تلاش می شود دوستان و دشمنان عرب به استناد اظهارات، حرف های درگوشی و خصوصی شان با مقامات مختلف، ایده ها، نظریاتشان و اسناد مختلف منتشر شده مثل ویکی لیکس به خوانندگان معرفی شوند. البته بدیهی است که تعریف و توصیفی که از افراد در این مجموعه می شود، مطلق نیست و نمی توان به صرف آن گفت که فلان فرد دوست یا دشمن ایران است. به ویژه که در دنیای سیاست مصالح حرف اول را می زنند و افراد در خور وضعیت و جایگاهشان و آن چه در آن مقطع فکر می کنند، فورا از دوست به دشمن و از دشمن به دوست تبدیل می شوند که نمونه های آن در تاریخ فراوان است. در این جا چهارمین بخش از این مجموعه در اختیارتان قرار می گیرد:
ابراهیم جعفری، شیفته ایران
دکتر ابراهیم جعفری، نخست وزیر سابق و از سران حزب الدعوه اسلامی عراق را می توان از دوستداران نزدیک ایران قلمداد کرد. فردی که به هر مناسبتی و به هر بهانه ای دوست دارد به ایران سفر کند و علاقه اش به ایران بیش از آن که سیاسی باشد به گفته خودش قلبی و عقیده ای است. جدای از تعلقات سیاسی به ایران که همواره تلاش کرده در حفظ اتحاد و حمایت تهران از گروه های سیاسی شیعی عراقی یا احزاب شیعی کوشا باشد، به ایران نگاه مذهبی نیز دارد. کشوری که در زمان نزدیک به سه دهه حکومت حزب بعث در عراق باعث شکوفایی حوزه علمیه قم در جهان تشیع شد و حامی اصلی جریان های شیعی در جهان محسوب می شود. از نگاه ابراهیم جعفری ایران قلب و مغز جهان تشیع است که حفظ رابطه با آن فراتر از هر گونه تمایلات سیاسی منطقی است.
ابراهیم عبدالکریم حمزه الأشیقر الجعفری، متولد ۲۵ مارس ۱۹۴۷ در کربلا است. وی چشم پزشک است و سابقه دبیر کلی حزب الدعوه را در کارنامه سیاسی خود دارد. وی در سال ۱۹۶۸ به حزب الدعوه پیوست. در سال ۱۹۸۰ در جریان سرکوب این حزب و دستور اعدام تمامی اعضای آن به ایران گریخت و نزدیک به ۸ سال در ایران و در منطقه خیابان پیروزی تهران زندگی می کرد. از سال ۱۹۸۹ تهران را به مقصد لندن ترک کرد و سخنگوی حزب الدعوه در بریتانیا شد. جعفری در ابتدا با حملهٔ ائتلاف ضد ترور در سال ۲۰۰۳ به عراق مخالفت کرد اما بلافاصله پس از شکست عراق به کشورش بازگشت و عضو حکومت انتقالی و نخست وزیر دولت موقت شد. وی در سال ۲۰۰۸ پس از اختلاف با نوری مالکی، نخست وزیر فعلی که تلاش می کرد دبیرکلی حزب را از او بگیرد از حزب الدعوه خارج شد و حزبی به نام جریان اصلاح میهنی را پایه گذاری کرد که فعالیت و اندیشه های حزبی ای مشابه حزب الدعوه دارد. این جریان در انتخابات مجلس نمایندگان عراق ۲۰۱۰ هم پیمان مجلس اعلای اسلامی عراق و جریان صدر در ائتلاف میهنی بود. ارتباطات بسیار نزدیکی با دیگر جریان های عراق به ویژه جریان های شیعی عراقی دارد و مورد احترام جریان های سیاسی عراق است. الجعفری در حال حاضر ضمن نمایندگی در مجلس عراق از بغداد ریاست ائتلاف هم پیمانی ملی در پارلمان عراق را نیز بر عهده دارد. الجعفری سه پسر و دو دختر دارد که همگی آنها در لندن زندگی می کنند. معاونت رئیس جمهوری از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ و نخست وزیری عراق از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ از دیگر سمت های او در حکومت جدید عراق است.
پل بریمر، حاکم امریکایی عراق در خاطراتش می نویسد که ابراهیم جعفری با ادبیات عرب بسیار آشنا است و دائما کتاب های داستانی می خواند. وقتی که با او می نشینید احساس می کنید که با یک ادیب نشسته اید اما آن قدر آرام صحبت می کند که در آخر از حرف هایش خوابتان می گیرد.
طارق الهاشمی، دشمن متحیر ایران
طارق الهاشمی، معاون تحت پیگرد رئیس جمهوری عراق از دشمنان دیرینه ایران است. دشمنی او با ایران بیش از آن که سیاسی باشد طایفه ای است و بنا به دیدگاه های شیعه و سنی با ایران دشمنی دارد. او معتقد است که حکومت شیعیان در عراق طرحی ساخته و پرداخته امریکایی ها و ایرانی ها است که امریکایی ها طراحی کرده و ایرانی ها از آن حمایت می کنند.
مرحوم سید عبدالعزیز حکیم، رئیس سابق مجلس اعلای اسلامی عراق یک بار گفته بود: «وقتی شیعیان حکومت را در عراق در دست گرفتند، الهاشمی یکی از چهره های دو گانه ای بود که هم با حضور شیعیان در عراق مخالف بود و برای جلوگیری از قدرت گرفتن آنها تلاش می کرد و هم در عین حال تلاش داشت تا در حکومت جدید عراق صاحب جایگاه باشد. او بارها می گفت هیچ گاه باور نکرده ام که شیعیان در عراق به قدرت برسند و از این که شیعیان تا این اندازه قدرت گرفته اند، متحیرم.»
فردی مذهبی است و از جمله چهره های عراقی است که طرفدار تشکیل حکومت دینی سنی در کشورش است. گفته می شود با همین دیدگاه با بعثی ها بعد از سال ۲۰۰۹ همکاری می کرده و اتفاقا در بسیاری از فعالیت های تروریستی از جمله ترور نماینده های مجلس از جمله مثال الآلوسی به طور مستقیم دست داشته است. وی در سال ۲۰۱۲ بعد از آن که هیئت مستقل قضایی عراق برایش ثابت شد که الهاشمی در فعالیت های تروریستی دست دارد، تحت پیگرد قرار گرفت که از عراق گریخت و به ترکیه رفت.
طارق الهاشمی از خانواده های اصیل عراقی است که پدرش سابقه نمایندگی در مجلس عراق و نخست وزیری دوران سلطنت را داشته است. وی متولد ۱۹۴۲ در بغداد و دارای مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه مستنصریه عراق است. علاوه بر داشتن تابعیت عراقی تابعیت ترکی را نیز دارد که این تابعیت را از زمان حکومت عثمانی حفظ کرده است. تا سال ۲۰۰۹ دبیر کلی حزب اسلامی را بر عهده داشت که در همان سال به بهانه تمرکز بر مسئولیت دولتی خود از این سمت استعفا کرد اما در انتخابات سال ۲۰۱۰ با ریاست بر فهرست تجدد و ائتلاف با فهرست العراقیه وارد انتخابات شد.
در وبسایت شخصی اش به قلم خودش نوشته است: نسبم حسینی است و ریشه ام به امام موسی کاظم بن امام جعفر صادق ](ع)[ می رسد. برای همین می توانم ادعا کنم که ریشه ای بیش از هزار سال در عراق دارم و عراق سرزمین ابا و اجدادی من است. متولد دار السلام در محله بارودیه، از محله های قدیمی بغداد هستم. پدرم تا سال ۱۹۵۷ صاحب مناصب عالی در حکومت وقت بود و عمویم محمود الهاشمی استاد دانشگاه ملک غازی در رشته تاریخ بود. مرحوم یاسین الهاشمی، دایی پدرم در دوره های متوالی تا سال ۱۹۳۶ نخست وزیر بود. وی همچنین چندین سال وزارت دفاع عراق را نیز بر عهده داشت. در سال ۱۹۴۱ مجددا نخست وزیر شد و تا سال ۱۹۵۸ ریاست شورای بازسازی را بر عهده داشت.
در وبسایت شخصی اش مدعی شده که به هیچ وجه نگاه طایفه ای نداشته است اما بارها مدعی شده که باید با ایران به دلیل نفوذ طایفه ای اش در عراق مبارزه کرد و شیعیان عراق را از ایران جدا ساخت. او بارها در سمت معاونت ریاست جمهوری به ایران سفر کرده بود.
منبع: دیپلوماسسی ایرانی
برای همین می توانم ادعا کنم که ریشه ای بیش از هزار سال در عراق دارم و عراق سرزمین ابا و اجدادی من است. متولد دار السلام در محله بارودیه، از محله های قدیمی بغداد هستم. پدرم تا سال ۱۹۵۷ صاحب مناصب عالی در حکومت وقت بود و عمویم محمود الهاشمی استاد دانشگاه ملک غازی در رشته تاریخ بود. مرحوم یاسین الهاشمی، دایی پدرم در دوره های متوالی تا سال ۱۹۳۶ نخست وزیر بود. وی همچنین چندین سال وزارت دفاع عراق را نیز بر عهده داشت. در سال ۱۹۴۱ مجددا نخست وزیر شد و تا سال ۱۹۵۸ ریاست شورای بازسازی را بر عهده داشت.