بعد از بیست ماه از آغاز جنبش انقلابی مردم سوریه، برای این ملت هیچ جای شک و تردیدی باقی نمانده که شرق وغرب از تحقق آرزوهای خود در رهایی از کابوس ظلم و استبداد و جوری که بیش از چهار دهه بر آنها سایه افکنده است نه تنها هراسان هستند، بلکه در ناکام کردن انقلابشان از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند. تا جایی که جنایتکار سوریه در مقابل چشم جهانیان به جنایاتی که در تاریخ معاصر بی نظیر است و پیشانی انسانیت شرمسار از مشاهده آن، همچنان ادامه می دهد. همگان در بحران و اتفاقات سوریه به شکلی سهم دارند. خصوصا قدرتهایی که مدعی رهبری جهان هستند، و با قدرتی که از آن برخوردارند می توانند برای جنایتی که از حد و مرزش و از تمام مرزهای عقلانیت تجاوز نموده است، حد و مرزی مشخص کنند؛ چه آن نظامهایی که قصاب دمشق را با مال و سلاح پشتیبانی می کنند همچون روسیه و چین، و چه نظامهای منطقه ای و بین المللی که دیدگانشان را بر روی تمام کشتارها هولناک و فجایع جنگی بسته اند و اجازه ضمنی به این سیستم قاتل و جنایتکار داده اند تا با اطمینان کامل به کشتار و سرکوب بپردازد.
چقدر شرمناک است دیدگاه مدعیان حقوق بشر وقتی استفاده رژیم سفاک سوریه از سلاحهای شیمیایی را به عنوان خط قرمز تعیین می کنند، یعنی جنایتکار سوریه اجازه دارد که با هواپیماها و بمبهای غیرشیمیایی دست به کشتار و جنایت بزند!!.
بیست ماه سعی و تلاشهای جامعه جهانی برای ساکت کردن جنبش انقلابی ملت سوریه کار به جایی نبرده است. گاهی صحبت از جنگ داخلی می کنند تا به جهان وانمود کنند که انقلاب مردم سوریه انقلابی علیه یک جلاد نیست! که شش ماه کامل به صورت مسالمت آمیز در جریان بود تا اینکه به علت برخورد خشونتبار نظامی سوریه وادار به حمل سلاح شدند.
گاهی مسئله گروههای جهادی که با نظام می جنگند را به میان می آورند، و اکنون هم صحبت از ناکارآمد بودن چهره سیاسی انقلاب سوریه (شورای ملی سوریه) می کنند، تا جایی که وزیر خارجه آمریکا با صراحت از پایان رسیدن روزهای این شورا سخن می گوید و از اصلاحات در رهبری این شورا بر حسب خواسته های خودشان صحبت می کند.
گاهی قدرت نرم به مراتب از قدرت سخت، و دشمن پنهان از دشمن آشکار خطرناکتر است. بر این اساس انقلابیون سوریه به خوبی دریافته اند که حمایت آمریکا در جنایت علیه انقلاب سوریه از پشتیبانان میدانی این نظام کمتر نیست. خصوصا این قدرت جهانی مدعی پشتیبانی از آزادیها و حقوق بشر و رهبری جهان آزاد است، ولی در عین حال اجازه ضمنی به کشتار ملت و نقض حقوق این ملت را با رسوایی تمام بیش از یک سال ونیم می دهد تا رژ یم صهیونیستی را راضی نگه دارد؛ رژیمی که به جز رسیدن یک اپوزیسیون ضعیف و ناتوان و همسایگی با دولتی که در زمینه اقتصاد و زیرساختی تباه شده است، به جای حکومت فعلی، به چیز دیگری نمی اندیشد. حکومت ضعیف و ناتوانی که تسلیم هر گونه شروط پشتیبانی خارجی بوده، و شرط تامین امنیت اسرائیل را بپذیرد. اسرائیل هیچگاه نمی خواهد اقتدار در سوریه را افرادی قوی که دیکته های شرق و غرب تاثیری بر روی آنها نداشته باشد در دست بگیرند.
تا جایی که وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا نام برخی از اشخاص و نهادها را به عنوان کادرهای مهم و تأثیرگذار در اپوزیسیون جدید سوریه مطرح می کند و صحبت از به پایان رسیدن شورای ملی سوریه به میان می آورد و گاهی نیز از احتمال به قدرت رسیدن گروههای جهادی افراطی در بین مخالفان را مطرح می نماید، در حالی که حکومت آمریکا و به تبع آن جامعه جهانی، نه تنها به وعده های دروغین حمایت از انقلاب اکتفا نکرده، بلکه کمترین تلاش و تحرکی برای متوقف کردن کشتار در سوریه انجام نداده اند و با این دیدگاه شرمسارانه به دیکتاتور سوریه مجوز هر نوع جنایتی را نیز داد ه اند.
شاید در این دیدگاههای رسواکننده غرب و جامعه جهانی و اظهارات منافقانۀ برخی از مسئولین اروپایی منافعی برای ملت سوریه و بلکه برای جهان اسلام نهفته باشد که از بارزترین آنها می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱- شواری ملی سوریه با وجود ضعف و ناتوانیهایی که دارد رابطه چندان خوبی با ایالات متحده آمریکا و غرب ندارد، و به سبب انکارش از دست کشیدن از برخی اصول مسلّم، واشنگتن قصد دارد این شورا را کنار بزند و اپوزیسیون جدیدی به جای آن روی کار بیاورد.
۲- نکته مهم این است که سرنوشت نهایی در پایان نه دست این قدرتهای جهانی، بلکه در دست ملت سوریه و به ساختارهای انقلابی این ملت در داخل سوریه گره خورده است. ملتی که در مقابل استبداد دسته های دیکتاتور سوریه ایستاده است قدرت رد برنامه های غربی و دستورالعملهایی که با منافع و مصالح دین و ملت سوریه در تضاد است را نیز دارد.
۳- اهمیت اعتماد به خدا و توکل بر او و یاری جستن از آن قدرت مطلق و نیزاعتماد بر اراده راستین و بازوهای مبارز و پیکارگر ملت سوریه که مدت بیست ماه است از مبارزه اش دست نکشیده است و تمام خسارتهای جانی و مالی را متحمل گردیده است، بدون چشم داشتی به قدرتهای شرق وغرب ضامن پیروزی واقعی و استقلال بی شائبه خواهد بود.
اسباب آسمان را فقط مومنان و معتقدان به ارزشهای بلند دینی و انسانی درک می کنند؛ کسی که بر خدا توکل کند و از او کمک بجوید، بدون شک دیر یا زود پیروز خواهد بود. این نکته را باید آن دسته از ناآگاهان که به صرف عدم حمایت جهانی، درس یأس و ناامیدی را برای ملت سوریه زمزمه می کنند مدنظر داشته باشند. و بدانند که آمریکاییها همچنان با سوریه و انقلابش بازی می کنند، چنان که بعد از استقلال این کشور (سوریه) یکی از مجرمین کره خاکی را بر گردن این ملت مسلط کردند، به طوری که در پنج دهه اخیر هیچ کس به اندازه آمریکا به ملت سوریه ضربه نزده است، از این پس نیز آنها ملت سوریه را به حالش رها نخواهند کرد و از بازی با این کشور و انقلاب و آینده اش دست نخواهند کشید.
لذا ملت سوریه باید خوب بداند که آمریکا بزرگترین و بدترین دشمن انقلابشان است، این می طلبد که نسبت به برنامه ها و توطئه هایشان آگاه بوده و نسبت به صیانت انقلابشان محتاط باشند تا نوکران غرب، انقلابی را که با خون دهها هزار شهید و رنج صدها هزار آواره شکل گرفته است به غارت نبرند و یا به انحراف نکشانند. «والله معکم ولن یترکم أعمالکم»
منبع:سنی نیوز
با سلام،تحلیل خوبی است، از اینکه غرب هرگز دلسوز ملتهای خاورمیانه وبویژه سوریه نبوده و نیست شکی وجود ندارد،ولی بنظر من تحلیلگر عزیز نقش کمونیست شرق رافراموش کرده است، از چند دهه پیش رژیم ظالم سوریه نقش خروس دیده بان کمونیست شرق را ایفا مینماید،در این قضیه امریکا با احتیات برخورد میکند زیرا با رژیم سوریه طرف نیست بلکه با خط مقدم و دیده بان شرق روبرو است، غرب قدمهای خوبی از جمله برسمیت شناختن شورشیان وغیره برداشته است، بهرحال مردم مظلوم سوریه باید خودشان تصمیم بگیرند و با کنار گذاشتن اختلافات قومی و مذهبی و اولویت دادن به سرنگونی ظالم تلاش خود را منسجم ومضاعف نمایند،انشا الله بزودی