فرازهایی از خطبه دوّم نماز جمعه دکتر قرضاوی:
«رییس اتحاد جهانی علمای مسلمان»
بسم الله الرّحمن الرّحیم
برادران و خواهران گرامی! لازم می بینم در اینجا به چند موضوع اشارات کوتاهی داشته باشم و دیدگاهم را در باره آنها بیان کنم:
موضوع یکم: سالگرد تراژدی تأسیس اسرائیل.
این روزها دولت صهیونیستی و تروریستی اسرائیل شصت و چهارمین سال بنیانگذاری خود را جشن می گیرد. و در مقابل مردم ستمدیده فلسطین نیز همان روز را به عنوان روز فاجعه بار و تراژدی بزرگ در خاطره ها زنده نگاه می دارند.
خاطره کشتار مردان، زنان و کودکان و پاره کردن شکم زنان باردار به وسیله باندهای تروریستی صهیونیست و إخراج صدها هزار نفر از ساکنان اصلی آن سرزمین و راندنشان به طرف کشورهای: اردن، لبنان، سوریه و مصر توسط اراذل و اوباش صهیونیست رانده شده از کشورهای شرقی و غربی، فاجعه ای است که حافظه تاریخی مردم عرب و مسلمان هیچگاه آن را فراموش نمی کند.
اما نباید نا أمید شد و به هیچوجه نباید فراموش نمود که، حق حق است و باطل باطل. به خداوند سوگند یاد می نمایم که: چنانچه رژیم صهیونیستی اسرائیل و حامیان غربی و شرقی آن، خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپمان قرار دهند، ما همچنان آن رژیم را رژیمی نامشروع ، ستم و جنایت پیشه به شمار می آوریم، و هیچگاه ما مسلمان آن را به رسمیت نمی شناسیم. و بر پایه آموزه های إیمانی خود رژیمی رفتنی به شمارش می آوریم.
« فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ» ﴿الرعد: ١٧﴾»
« زیرا کف (و چیزهای اضافی) از بین می رود؛ ولی آنچه که به مردم سود می رساند، باقی می ماند. الله اینگونه مثال ها را می زند.(تا درک درستی از خود و آنچه در اطرافتان می گذرد داشته باشید.)»
به شما مردم عرب، مردم مسلمان و همه آزدایخواهان جهان اطمینان می دهم که: نه تنها اسرائیل بلکه هر نظام و هر دولتی که راه ستمگری، زورگویی و خودکامگی را در پیش بگیرد، از بین رفتنی است، و شک نکنید که بنا بر سنّت خداوند نظام های ستمگر عمرشان بسیار کوتاه است. و دیر یا زود مردم مسلمان و آزادیخواهان جهان روز نابودی اسرائیل را جشن خواهند گرفت.
موضوع دوم: خیزش آزادیخواهانه مردم سوریه.
موضوع دیگر موضوع قیام قهرمانانه مردم سوریه بر ضد رژیم دیکتاتوری حاکم بر آن کشور است. مردمی انقلابی و آزادیخواه که روزانه ده ها و گاهی صدها نفر از مردان، زنان و کودکان آنان به وسیله رژیم وحشی بشار اسد کشته می شوند.
در طول ۱۵ ماه گذشته و با دادن هزاران شهید مردم سوریه ثابت کرده اند که در برابر رژیم جنایت پیشه خانواده وحشی اسد کوتاه نخواهند آمد.
برادران و خواهران گرامی! هر نظام ستمگری دارای أجل مشخصی است، و سرانجام روزی أجل آن فرا خواهد رسید، و چنانچه تمامی دنیا بسیج شوند نمی توانند لحظه ای از اجلش را نه جلو بیاندازد و نه به عقب برگردانند. این سنتی از سنت ها خداوند و إجرای آن جزو ویژگی های الوهیّت و حاکمیت الله است.
رژیم وحشی و درنده بشار که با بهره گیری از اسلحه های سبک و سنگین، توپ و تانک و هواپیما و گاهی با استفاده از کشتی های جنگی مردم خود را قتل عام می کند؛ در واقع حکم نابودی و خواری خود را امضاء کرده است. رژیمی که به کودکان و سالمندان و زنان رحم نمی کند، و گاهی جوانان مسلمان، قهرمان و تسلیم ناپذیر را زنده به گور می نماید(همانگونه که در شبکه های خبری دیدیم نظامی های حامی حکومت از جوانی که او را که تا گردن در گور دفن کرده بودند می خواستند به جای لا اله الا الله ، بگوید: لا اله الا بشار اسد!؟)
من از روی این منبر (و از طریق کانال تلویزیونی قطر و شبکه الجزیره مباشر) خطاب به بشار وحشی آدمخوار می گویم: برو، گم شو! مردم سوریه را به حال خود رها کن! سرزمین سوریه جای تو و میهن تو نیست! مردم سوریه مردم تو نیستند! همه آنان تو و نظام خودکامه و قاتل تو را دشمن خود به شمار می آورند. مردم خواهان آزادی هستند، مردم برده و بنده تو نیستند، مردم مسلمان برای این هدف بندگی خدا را پذیرفته و پایه باورهای خود قرار داده اند تا بنده و برده أمثال تو نباشند.
ای بشار جنایتکار! شک نکن که مردم سوریه در برابر زورگویی ها و جنایت های تو کوتاه نمی آیند و تا رسیدن به آزادی و بازگردانیدن حرمت و کرامت خود قیام خود را بر ضد نظام کهنه و زمان به سر آمده تو ادامه خواهند داد.
من با اطمینان به تو و ارکان حکومتت می گویم: پیش از آن که به دست مردم بیفتید و در دادگاه های دادگر محاکمه شوید، و به خاطر جنایت های گسترده ای که مرتکب شده اید به سختی مجازات گردید، با پای خود بروید! آری بروید، زیرا چاره ای جز رفتن ندارید!
برادران و خواهران گرامی! من بنا بر سنت های بدون تغییر و جایگزین خداوند، کشته شدن و گم و گور گشتن خفت بار جنایتکاران را با چشمان خود می بینم! تردیدی ندارم که روزی جنازه آنان را بر سردار و افتاده بر خاک خواری خواهیم دید، تردیدی ندارم. شما نیز مانند من مطمئن باشید و به خود شک و تردید راه ندهید!
خداوند مقتدر و له کننده خودکامگان این پیروان مکتب ابلیسی فرعون در کمین آنان است، و مهلتشان می دهد، اما اهمالشان نمی کند، و تا مدت زمانی طولانی به حال خود رهایشان نمی سازد. آری خداوند در کمین ستمگران خودکامه است:
« أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿۶﴾
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿٧﴾
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿٨﴾
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿٩﴾
وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿١٠﴾
الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿١١﴾
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿١٢﴾
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿١٣﴾
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿١۴﴾»
« آیا ندیدی(و نشنیدی) که پروردگارت با قوم عاد چه کرد. (۶)
(ساکنان شهر) ارم دارای(ساختمان های)ستوندار. (۷)
که مانند آن هیچ جا ساخته نشده بود.(۸)
و با قوم ثمود که در آن دره سنگ ها را تراشیدند. (۹)
و با فرعون صاحب بناهای استوار(میخ مانند اهرام چه کرد؟.) (۱۰)
آنان که در سرزمین(مصر) سرکشی(و خودکامگی) کردند. (۱۱)
در آن بسیار فساد به راه انداختند.(۱۲)
امّا پروردگارت تازیانه عذاب را بر آنان فرود آورد.(۱۳)
به راستی پروردگارت در کمین(ستمگران) است. (۱۴)»
(فراموش نکنید که خداوند إدعای إیمان و دفاع از اسلام و حقوق بشر انسان ها، گروه ها و حکومت ها را به وسیله خیر و شر، مال و مقام و کشش های گوناگون و با أمثال آنچه در عراق، افغانستان، تونس، لیبی، مصر و یمن گذشت و آنچه در سوریه می گذرد، مورد آزمایش قرار می دهد، تا هریک از آنان بنا بر آموزه ها و باورهای خود رویکردی را در پیش گیرند و کارهایی را صورت دهند و با آنها صفحات کارنامه خود را برای روز موعود رقم بزنند، و بر پایه آن کارنامه است که سرنوشت آنان مشخص می گردد. این قانون و کلام بدون شک و گمان آفریدگار انسان و دو جهان است، و قانون و سنّت او تغییر ناپذیر و بدون جایگزین است. همانگونه که می فرماید:
« أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ ﴿٢﴾
وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ ۖ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ ﴿٣﴾
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَن یَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ﴿۴﴾
مَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۵﴾ »
« آیا مردم گمان کرده اند، این که بگویند:(به خدا و پیامبر) ایمان آورده ایم، بدون این که(به وسیله خیر و شر) آزمایش شوند(به حال خود) رها می گردند؟(۲)
به راستی کسانى را که پیش از ایشان بودند، آزمایش نمودیم، قطعاً الله آنان را که راست گفتند(و درست رفتار کردند) و دروغگویان را(از یکدیگر معلوم و) مشخص می نماید.(۳)
آیا کسانى که بدی ها (و گناهانی) را انجام می دهند، گمان کرده اند (می توانند از مجازات) ما بگریزند؟ (به راستی) بد قضاوت می کنند.(۴)
هر که به(جهان بعد از مرگ و) دیدار الله امیدوار است(بداند که) به راستی وعده الله آمدنی(و تحقق یافتنی) است؛ و او شنوای (گفتار) و آگاه (از کردارتان) است.(۵)»(م)
موضوع سوّم: سفر به تونس.
دو هفته پیش همراه با هیئتی بیست نفره از اعضای اتحاد علما از کشورهای: مصر، کویت،پاکستان،قطر و سوریه، دیداری شش روزه از کشور تونس داشتیم.
ضرورت داشت پس از پیروزی خیزش مردمی تونس، که پیشگام دیگر نهضت ها و خیزش ها بود، به آن کشور سفری داشته باشیم. همراه با استاد راشد غنوشی رییس (حرکت النّهضه) حرکتی که بنیانگذار نخستین دولت آزاد و دمکرات در آن کشور است، در اجتماع بزرگ ده ها هزار نفری مردم پایتخت که در استادیوم ورزشی شهر گرد آمده حضور پیدا کردیم.
از شهر قیروان و دانشگاه بزرگ و تاریخی آن دیداری داشتیم، و در نماز جمعه مسجد بزرگ شهر که داخل و خارج آن مملو از جمعیت بود شرکت کردیم.
هنگام دیدار از شهر سوسه نیز با استقبال بسیار پرشور مردم روبه رو شدیم، و سپس در اجتماع گسترده مردم شهر قابس حضور پیدا نمودیم.
الحمد لله اسلام در میان مردم تونس بسیار استوار و ریشه دار است، و حاکمیت ده ها ساله سکولار ها نتوانسته ریشه و روح دینداری و محبت اسلام را از دل مردم آن کشور بیرون بیاورد. طاغوت و حامیان و بردگانش همراه با کارنامه سیاه و پر از جرم و جنایتشان رفتند، و انشاء الله رفتنی است بدون باز گشت. اما مردم و اسلام و کشور همچنان استوار و پا برجا باقی ماندند.
بنا بر پیشنهاد «اتحاد علما» و همکاری دولت تونس گنگره(فقه سیاسی پویا و پاسخگو) در پایتخت به مدت دو روز بر گزار شد، و الحمد لله گنگره ای بسیار پربار و تاریخی بود.
شاخه ای از «اتحاد جهانی علما» در تونس تأسیس شد و فعالیت های خود را آغاز کرد.
لازم به یا آوری است که: مرکز اصلی اتحاد علما در کشور قطر قرار دارد، و شاخه هایی از آن تا کنون در کشورهای: مصر، لبنان، مالزی، پاکستان، ترکیه و… فعالیت خود را آغاز نموده، و برای تأسیس و آغاز فعالیت شاخه هایی از آن در دیگر کشور ها مشغول تلاش و برنامه ریزی هستیم.
موضوع چهام: پروژه برج تجاری و إداری وقف برای اتحاد علما.
هفته گذشته دو إجتماع مردمی با حضور صدها نفر از شخصیت ها و صاحبان سرمایه برخی از کشورهای خلیج در دوحه پایتخت قطر برگزار گردیدند، و در آنها ضمن تأکید بر إحیای فرهنگ «وقف اسلامی» و نقش آن در گسترش و حمایت از مراکز دینی و علمی، از حاضران برای ساخت پروژه اقتصادی ساخت برج چهل طبقه اتحاد علما در خواست کمک شد، که الحمد لله درآن دو مراسم بیش از چهل میلیون ریال قطری (۱۸حدود میلیارد تومان)جمع آوری شد. و بسیاری از تجار و اصحاب سرمایه کشورهای خلیج وعده کمک بیشتر دادند. من در اینجا از تمامی آنان تشکر می نمایم. و دیگر مردم را به همکاری در این کار خیر تشویق می نمایم.
موضوع پنجم: انتخابات ریاست جمهوری مصر.
برادران و خواهران محترم! همانگونه که در جریان هستید، روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفته آینده، انتخابات ریاست جمهوری در مصر پس از نظام وابسته حسنی مبارک برگزار می شود. کشور مصر پر جمعیت ترین کشور عربی است، و رییس جمهور آن رییس جمهور بزرگترین کشورعربی خواهد بود.
از مردم مصر می خواهم که در مورد رویداد مهم انتخابات کشورشان بی تفاوت نباشند، و از رأی دادن -که نوعی شهادت و گواهی است- به کسی که برای ریاست جمهوری او را شایسته تر می دانند، کتمان شهادت نکنند. زیرا خداوند می فرمایند:
«إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ» ﴿٢۶﴾ سوره ۲۸
«به راستی بهترین کسی را که بکار می گیری آن کسی است که توانا و أمانت دار باشد.»
من بر این باورم که حضور و مشارکت در انتخاباتی آزاد و شفاف و رأی دادن به کسی که «توانا و امانت دار» است، فریضه ای شرعی و مسئولیتی ملی است. زیرا خداوند متعال می فرماید:
«…وَلَا یَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا..»۲۸۲ القره
«هرگاه از شاهدان خواسته شد شهادت بدهند خودداری نکنند.»
از میان کاندیدهای اسلامگرا که عبارتند از: دکتر عبدالمنعم ابوالفتوح، دکتر محمد مُرسی و دکتر سلیم العوا، به هر یک که او را شایسته تر می دانید برای پاسداری از دین، کرامت، و مصالح کشور خود رأی بدهید.
در ضمن از دادن رأی به بازماندان رژیم سابق خودداری کنید، آنان را ده ها سال است آزموده ایم، و جز عقب ماندگی اقتصادی و وابستگی سیاسی و فرهنگی چیز دیگری را در کارنامه آنان ندیده ایم.
تلخیص و ترجمه:عبدالعزیزسلیمی(۰۳/۰۳/۹۱ش)
بسم الله
در این که بشار دیکتاتور است شکی نیست. اما باید گفت در موقعی که اسراییل آماده است تا با یک عقب نشینی اسد به سوریه حمله کند و خاطره جنگ صدام را با انقلاب ایران زنده سازد. آیا بهتر نیست که مردم سوریه در حالتی بهتر و از راه دیپلماتک تری به شکلی که به استقلال سوریه و عزت و عظمت اسلام صدمه وارد نشود این کار را بکنند؟
بسم الله
در این که بشار دیکتاتور است شکی نیست. اما باید گفت در موقعی که اسراییل آماده است تا با یک عقب نشینی اسد به سوریه حمله کند و خاطره جنگ صدام را با انقلاب ایران زنده سازد. آیا بهتر نیست که مردم سوریه در حالتی بهتر و از راه دیپلماتک تری به شکلی که به استقلال سوریه و عزت و عظمت اسلام صدمه وارد نشود این کار را بکنند؟