آخرین خبرها

دیکتاتوری درون

wبارها اتفاق افتاده چرخ گردون بدور آرزوهای اشخاص بگردد، و ناداری ناکس شود دارا و همه کس ..
شاهین شانس بر شانه‫ گدایی گمنام نشیند و او شود پادشاهی با دو من تاج بر سر…
بیماری از لب گور بازگردد و شود جوانی رعنا..
بخت سیاه خانمی برگردد؛ خزان زندگیش یکباره شکوفه بهار ‫دهد و شود خوشبخت زمانه..
ملایی تعویذ نویس بنشیند بر عرش شاهی..
اما پس از آن چه افتاق می‫افتد؟!
برخی در این تصویر قرآنی می‫گنجند:
« وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّـهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ﴿٧۵﴾ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ﴿٧۶﴾ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّـهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ ﴿٧٧﴾» (التوبه/۷۵-۷۷)
{در میان (منافقان) کسانی هستند که (سوگند می‌خورند و) با خدا پیمان می‌بندند که اگر از فضل خود ما را بی‌نیاز کند (و به نعمت و نوائی برساند) بدون شکّ به صدقه و احسان می‌پردازیم و از زمره‌ی شایستگان (درگاه یزدان و نیکوکاران) خواهیم بود.* امّا هنگامی که خدا از فضل خود (ثروت و دارائی) بدانان بخشید، بخل ورزیدند (و چیزی نبخشیدند و به عهد خود وفا نکردند، و هم از خدا و هم از خیرات) سرپیچی کردند و روی گرداندند.  * خداوند نفاق را در دلهایشان پدیدار و پایدار ساخت تا آن روزی که خدا را در آن ملاقات می‌کنند. این به خاطر آن است که پیمان خدا را شکستند و همچنین دروغ گفتند.}
بسیار اندکند آن سرلشکرانی که چون خالد بن ولید پس از جهانگشائیهای بسیار به ناگاه از تمامی عهده‫ها خلع لباس گردد و شود سرباز صفری در سپاه اسلام!..
نه دست به شورش زند و نه آتش فتنه بر افروزد.
چرا دست پرورده‫های مکتب رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) عهده و منصب را مسئولیت می‫دانستند نه شرف و مکانت!
امروزه منصب و مقام یعنی؛ بدست آوردن مکاسبی مادی و معنوی..
آنان که منصب را بار مسئولیت می‫شمرند از بیم بازپرسی فردای قیامت از تحمل آن فرار می‫کنند و دیگران که آنرا شرف و راهی بسوی سیراب کردن شهوتهای تشنه خود می‫دانند در پی بچنگ آوردن آن گردن می‫زنند!..
از طاغوتیان تشنه قدرت، یا مسئولین جا طلب، و یا دنیا پرستانی که زرق و برق دنیا به دیدگانشان اجازه نظاره آخرت را نمی‫دهد هیچ گله‫ای نیست..
چه که آنها نفرین شده مولا و سرورم رسول اکرم – جانم فدایش – می‫باشند. آن  الگوی هدایتگران – علیه الصلاه و السلام – می‫فرمایند: “تعس عبد الدینار تعس عبد الدرهم تعس عبد الخمیصه تعس عبد الخمیله إن أعطى رضى وإن لم یعط سخط تعس وانتکس وإذا شیک فلا انتقش”. (به روایت امام بخاری)
(مرگ بر دنیا پرست؛ برده دینار و درهم، غلام لباس و پوشاک، که هرگاه بدو داده شود خشنود گردد و چون چیزی از او بازداشته شود خشم گیرد. الهی که نقش زمین گردد و اگر خاری به پایش رفت خدا کند که برنیاید.. ).
حق داریم گله مند شویم  آنگاه که:
برخی از دعوتگران جنبشهای اسلامی تا پا در رکاب مناصب دولتی می‫نهند، یا به پارلمان راه می‫یابند، و یا کیف وزارتی بدست می‫آورند، دست و پای خود را گم کرده از مسیر دعوت اسلامی فاصله می‫گیرند، و چه بسا که از خط و مشی جنبش اسلامی دوری می‫گزینند.
افرادی که بر منصب امارت جماعتی فائز می‫شوند، چهار چنگولی بدان کرسی که آنرا مسئولیت می‫نامند چنگ می‫زنند و هرگز نمی‫خواهند از آن فاصله گیرند، و توان شنیدن صفتی غیر از حضرت امیر را ندارند!
گروهی که چون ریاست مؤسسه‫ای کمک رسانی، یا تعلیمی و آموزشی، یا رسانه‫ای و یا مدیریت افرادی چند را در اختیار می‫گیرند، به نام اسلام و خدمت بدان چنان بر نام و نشانها آز و حرص می‫ورزند که گویا مرز ایمان و کفر تنها با کنار رفتن ایشان بر هم خواهد خورد..
این تصاویر و آنچه در این محور می‫چرخد پرده از دلهای بیمار دیکتاتور منشی برمی‫کشد که تنها فرقشان با فرعون و نمرود در این است که اینان توانسته‫اند چون کرم ابریشم پیله سفید و زیبای اسلام را بدور خود برپیچند، اما دم زدن از برحق بودن و با چرب زبانی خود را خیر خواه جامعه معرفی کردن شیوه مشترک آنها با فرعون است:
« وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْیَدْعُ رَبَّهُ ۖ إِنِّی أَخَافُ أَن یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَن یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسَادَ» ﴿غافر/٢۶﴾
{فرعون  گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را  به فریاد خواند. من از این می‌ترسم که آئین شما را تغییر دهد، یا این که در زمین فساد را گسترش دهد و پراکنده سازد}.
«… قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِیکُمْ إِلَّا مَا أَرَىٰ وَمَا أَهْدِیکُمْ إِلَّا سَبِیلَ الرَّشَادِ» ﴿غافر/٢٩﴾
{… فرعون گفت: من جز آنچه صلاح دیده‌ام و پیشنهاد کرده‌ام صلاح نمی‌بینم و به شما پیشنهاد نمی‌کنم، و من جز به راه هدایت و منتهی به سعادت، شما را رهنمود نمی‌کنم}.
تنها چیزی که باعث می‫شود یک شخصیت اسلامی خود را به یک منصب اداری دولتی بفروشد؛ یک راننده و ماشین، یکی دو نگهبان و نوکر وچاکر، و خانه بالا شهر و فرصتهای بدست آوردن پشیزی از دنیای فانی چه می‫تواند باشد؟!
و مسئولی در جنبش اسلامی به بیش از احترامهایی گذرا و فرصتهای آشنایی با شخصیتهای درشت در گوشه و کنار جهان، و مسافرتها و مشارکتها در کنفرانسها و مجالس از ما بهتران، و گه گداری فرصتهای بازرگانی چه می‫تواند باشد؟!
پرسش اینجاست که؛ تربیت ایمانی، و اینهمه دم از اسلام و مسلمانی زدن کجا رفت؟!
اگر از اسلامگرایانی که فعالیتهایشان به نقطه صفر منتهی شده از علت عدم پیشرفت دعوت جویا شویم فورا از تحمل بار مسئولیت فرار کرده، دم از سد راهها می‫زنند؛
حکومت و طاغوت ظالم و مستبد، ارگانهای جاسوسی و نقشه و نیرنگهای پلید آنها، سایر نهادهای اسلامی و احزاب سیاسی که با آنها در تضاد و یا رقابتند، آمریکا و اسرائیل و استعمارگران و شرکتهای قاره پیما و … خلاصه همه گناهان بر گردن خصم است و بشکرانه حق از اسلامگرایان هیچ کوتاهی صورت نگرفته است (!)
این نگرشهای سطحی، و این باورهای پوچ خلاف معیار قرآن است.
هرگز قرآن کریم مسئولیت عدم موفقیتها و شکستها را بر گردن دشمن آویزان نکرده است.
« أَوَلَمَّا أَصَابَتْکُم مُّصِیبَهٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَیْهَا قُلْتُمْ أَنَّىٰ هَـٰذَا ۖ قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِکُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» ﴿آل عمران/١۶۵
{آیا (به ناله و افغان افتاده‌اید و بی‌حال و زبون شده‌اید) هنگامی که مصیبتی (در جنگ احد) به شما دست داده است (و می‌گوئید:) این (کشتار و فرار) از کجا است؟! و حال آن که (در جنگ بدر) دو برابر آن، (پیروزی) کسب کرده‌اید (و از طرف کشته و اسیر گرفته‌اید؟!) بگو: این (شکست خوردن و کشته‌شدن) از ناحیه‌ی خودتان (و نتیجه‌ی مخالفت با رهنمودهای رسول خدا و پیروی از حرص و آزتان) است. بیگمان خداوند بر هر چیزی توانا است (و پیروزی و شکست در حیطه‌ی اختیار او است).}
«وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ» ﴿الشوری/٣٠
{آنچه از مصائب و بلا به شما می‌رسد، به خاطر کارهائی است که خود کرده‌اید. تازه خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت می‌کند (که شما از آنها توبه نموده‌اید و یا با کارهای نیک آنها را از نامه‌ی اعمال زدوده و پاک کرده‌اید).}
مسلمان و تنها او مسئول تمامی شکستها و عدم پیشرفت است:
مسلمان یعنی آن نابغه‫‫ای که با کمترین امکانات بزرگترین پیروزیها و بیشترین مکاسب را بدست می‫آورد.
مسلمان یعنی جعفر بن ابی طالب نوزده ساله که در مقابل پادشاه حبشه بزرگترین نابغه عرب؛ عمرو بن العاص را خلع سلاح نمود.
اسلام یعنی آن دینی که قابلیتها را شناخت و افراد را بر آن پرورش داد، دینی که نابغه عرب عمرو بن العاص را پس از چند روز از اسلام آوردنش بر سپاهی که در آن شاگردان اول مکتب رسالت بودند گماشت، بدون اینکه جایگاه ابوبکرها و عمر و عثمان وعلی‫ها ضایع گردد.
مؤمن یعنی ابوبکری که چون فتنه ردت از اسلام صورت گرفت و برخی از پرداخت زکات سر باز زدند فرمود: «أینقص الإسلام و أنا حی؟!» ؛ تا من زنده‫ام اجازه نخواهم داد تار مویی از اسلام کاسته شود.
ثبات و پایداری یعنی یاسر و سمیه، یعنی بلال و سلمان، یعنی عبدالله بن حذافه سهمی و خباب بن الأرت، و یعنی هزاران شاگرد مکتب رسالت که قرآن در مدح آنها چنین تلاوت نمود: «مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّـهَ عَلَیْهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا »﴿الأحزاب/٢٣
{در میان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بوده‌اند در پیمانی که با او بسته‌اند. برخی پیمان خود را بسر برده‌اند (و شربت شهادت سرکشیده‌اند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق می‌گردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد). آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده‌اند (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکرده‌اند).}
شاید فتنه و آزمایش رفاه و آسایش بر افرادی که اسلام در تار و پود و خمیره‫شان بدرستی وارد نشده از فتنه فقر و سختی به مراتب خطرناکتر باشد. چرا که اینگونه افراد مسلمانان شناسنامه‫ای بیش نیستند:
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّـهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَهٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهَ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ» ﴿الحج/١١
{ بعضی از مردم هم، خدا را در حاشیه و کناره می‌پرستند (و دارای عقیده‌ی سستی هستند. ایمانشان بر پایه‌ی مصالحشان استوار است، و لذا) اگر خیر و خوبی بدیشان برسد، به سبب آن شاد و آسوده خاطر و (بر دین) استوار و ماندگار می‌شوند، و اگر بلا و مصیبتی بدیشان برسد، (به سوی کفر برمی‌گردند و) عقب‌گرد می‌کنند. بدین ترتیب هم (آرامش ایمان به قضا و قدر و مدد و یاری خداوند را در) دنیا و هم (نعمت و سعادت) آخرت را از دست می‌دهند، و مسلّماً این زیان روشن و آشکاری است (که انسان هم دنیا و هم آخرتش بر باد فنا رود).}
ثبات و پایداری بر دین مجموعه‫ای از دانستنیها و فلسفه و سفسطه‫گری نیست، بلکه معانی و مفاهیمی است که فرد باید با آنها دست و پنجه نرم کند.
شاید نیاز باشد دعوتگران ومؤمنان واقعی بیش از پیش با زهد و پارسایی خود را انس دهند و با قبرستان خو گیرند.
همچنین با گذاشتن اساسنامه‫ها و قوانینی شفاف راه را بر رشد دیکتاتوریت در افراد ببندند.
وای کاش مدت زمان امارت بر جماعتهای اسلامی از یک دوره سه یا چهار ساله به هیچ وجه تجاوز نمی‫کرد، تا اندیشه‫ها فرصت پویایی بیشتر داشته باشند و مسئولین قبل از اینکه دچار بیماریهای مهلک نفسانی شوند، و اولویتهای خویش و تباری یا پارتی بازیها و یا فضا دادن به پاتقی که بتواند در انتخاباتها و مجالس شورا کفه میزان را به یک طرف مایل کند، بروز کنند و توانمندیها پژمرده شوند ریسمان مدیریت به نیروی جدید تحویل گردد.
امیر و یا رئیس جماعتی که نتواند طی چهار سال بهتر از خود را برای کاندیداتوری آماده سازد هرگز نباید در مهام اداری از او استفاده و یا حتی مشوره گرفت. و اگر باز خود را کاندید کرد باید در نیتش شک نمود و در پی علاج و درمان او برآمد..
اسلامگرایی که توان انتقاد پذیری ندارد، در خود دیکتاتوری خفته دارد که بایستی قبل از آنکه بر او چیره گردد و شخصیتش را دگرگون سازد نفس خود را علاج و درمان کند.
آیا پس از این می‫توان گفت شاید نیاز باشد اسلامگرایان و حرکتهای اسلامی با تلنگری بر خود برنامه تربیتی خود را وارسی کنند و بر ساختار شخصیتی و بنای مسلمانی که بر تعالیم والای دینش افتخار می‫ورزد و در گرداب حوادث روزگار نه تنها عزت و کرامت اسلامیش کمرنگتر نمی‫شود بلکه قوت شخصیتیش سایرین را شیفته او می‫گرداند.. بیشتر سرمایه گذاری نمایند.

دکتر مهاجر

سنی نیوز

درباره‌ی سـلیمی

نویسنده و مترجم

همچنین ببینید

برنامه (فرهنگ و تمدن اسلامی)

https://www.aparat.com/v/9bmzX/ فصل اول: قسمت ا https://www.aparat.com/v/9bmzX/ برنامه (فرهنگ و تمدن اسلامی) پخش شده از شبکه …

قطر ۱۰هزار خانه سیار به زلزله زدگان ترکیه و سوریه هدیه می دهد

وزارت خارجه قطر از ارسال ۱۰ هزار خانه سیار به مناطق زلزله زده ترکیه و …

اسلام سیاسی، آری یا نه؟

اخیرا در ارتباط با اصطلاح «اسلام سیاسی» بگو مگوها و اظهار نظرهایی میان اهل دین …

گفت‌وگوی اختصاصی اصلاح وب با دکتر محمّد جهانگیری‌اصل درباب ترجمه‌های قرآن کریم توسّط دکتر عبدالرّحمن پیرانی و استاد عبدالعزیزسلیمی

اشاره: «محمّد جهانگیری اصل» متولّد ١٣۶۵ شهرستان اشنویه در نوار مرزی عراق و ترکیه، در سال …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *