متن کامل مصاحبه با روزنامه الحیات؛
ارزیابی همهجانبه بارزانی از جنگ با داعش
خبرنگار روزنامه «الحیات» لندن با حضور در یکی از اتاق های جنگ در نزدیک مرزهای طولانی اقلیم کردستان با داعش، مصاحبه ای با مسعود بارزانی انجام داده و رئیس اقلیم کردستان قصه هایی از این جنگ را که به گفته وی جنگی شدیدتر از جنگ با ارتش صدام حسین است، روایت کرده است.
ارزیابی همهجانبه بارزانی از جنگ با داعش
خبرنگار روزنامه «الحیات» لندن با حضور در یکی از اتاق های جنگ در نزدیک مرزهای طولانی اقلیم کردستان با داعش، مصاحبه ای با مسعود بارزانی انجام داده و رئیس اقلیم کردستان قصه هایی از این جنگ را که به گفته وی جنگی شدیدتر از جنگ با ارتش صدام حسین است، روایت کرده است.
به گزارش خبرگزاری کردپرس خبرنگار روزنامه «الحیات» پیش از آغاز این مصاحبه می گوید: رئیس اقلیم کردستان که فرمانده کل نیروهای پیشمرگ نیز هست و اکثر اوقات خود را در جبهه جنگ و دیدار با فرماندهان نظامی در محورهای جبهه ها می گذراند و گاهی یگان های خطوط مقدم را با دیدارهای خود غافلگیر می کند، جنگ با داعش را جنگ سرنوشت می داند.
متن کامل نخستین بخش از این مصاحبه به این شهر است:
* در ۱۳ ژانویه گذشته سفر خود را به خارج ناتمام گذاشتید و به اربیل بازگشتید. اقلیم کردستان را سه روز پس از ورود «داعش» به موصل چگونه دیدید؟
– وضعیت اقلیم کردستان را جدید و حساس دیدم. متأسفانه اقلیم با همسایه جدیدش به نام «داعش» مرزهایی به طول ۱۰۵۰ کیلومتر داشت. زمانی که داعش وارد موصل شد، ارتش «مالکی» (نخست وزیر سابق) فروپاشید و داعش ظرف ۲۴ ساعت به آستانه بغداد رسید و از شرق به نزدیک مرزهای ایران رفت که این وضعیت جدید و خطرناکی برای اقلیم کردستان بود.
داعش با استفاده از زرادخانه ای که هنگام تهاجم به دو ارتش عراق و سوریه به غنیمت گرفته بود موفق به پیشروی هایی در خاک عراق شد و اقلیم کردستان نیز از دو راهبرد؛ یعنی مقابله با این تهاجم و انتقال به وضعیت تهاجمی پیروی کرد و در مدت دو هفته موفق به دفع تهاجم داعش و متوقف کردن آن شد. ما در مرحله دوم یعنی وضعیت تهاجمی موفق به بازپس گیری سد موصل که هدفی راهبردی به شمار می رفت شدیم و سپس این جنگ را ادامه دادیم و پیروزی های کنونی به دست آوردیم. من به جرات می توانم بگویم که نیروهای پیشمرگ موفق به شکستن شوکت و ابهت داعش و تحقق پیروزی های بزرگی شده اند.
*تعداد قربانیان نیروهای پیشمرگ چقدر است ؟
– حدود ۸۰۰ شهید که ۳۰۰ نفر آنان افسر و نظامیان ستادی هستند. همچنین چهار هزار مجروح.
* تعداد فرماندهانی که به شهادت رسیده اند، چند نفر است؟
– فرماندهان ما از دیگر نیروها پیشتازترند. دو افسر با درجه سرتیپی و ۱۰ افسر با درجه سرهنگی به اضافه تعدادی سرگرد و سروان و دیگران به شهادت رسیدند.
* هنگامیکه خبرهای کشته شدن یک سرتیپ یا سرهنگ یا سروان رامی شنوید، چه احساسی دارید؟
– اینها عزیزترین کسان در قلب من هستند. بارها اتفاق افتاده که با یکی از آنها در بامدادان دیدار کردم، ولی شامگاهان خبر شهادت او را به من دادند. تعدادی زیادی از آنها را می شناسم. در بین آنها پسر شهید یا نوه شهید قرار دارد. هرقطره خون غم انگیز است.
*تاکنون مهمترین درگیری نیروی پیشمرک چه بوده است؟
– جنگ بازپسگیری سد موصل و «مخمور» و گذرگاه مرزی «ربیعه»، آزادسازی «زومار» و کوههای «شنگال»، جنگ در جنوب سد موصل و آزادسازی «جلولاء» و «السعدیه» و جنگ «تل الورد» بسیار دشوار بود.
* آیا نیروهای پیشمرگ به طور انفرادی نیز جنگیده اند؟
– بله، ولی با پشتیبانی هوایی نیروهای ائتلاف که این حملات هوایی فعال و دقیق بود.
* آیا این جنگ هزینه مالی سنگینی داشت؟
– این جنگ هزینه سنگینی دارد و بیش از توان دولت اقلیم کردستان است، اما ملت کُرد به وظیفه خود عمل کرد و جرمی را که نوری مالکی با قطع بودجه اقلیم و توطئه شوم خود مرتکب شده بود، تحمل کرد و افراد توانمند و فقراء در حد توان خود کمک کردند و تعدادی از ثروتمندان هزینه چندین محور نظامی را از حساب خاص خود پرداختند.
* تعداد نیروهای پیشمرگ که در جنگ با داعش شرکت دارند، چند نفر است؟
– نیروهایی که از سوی ما در این جنگ شرکت دارند، به ۷۰ هزار نفر می رسد، ولی مرزها طولانی است. از این رو با نبود امکانات سریع و پیشرفته برای انتقال نیرو، گاهی عملیات غافلگیرکننده نیز صورت می گیرد.
* چه کسانی سلاح دادند که عملا تأثیر گذار بود؟
-بدون شک باید از تمامی کشورهایی که کمک کردند، تشکر کنم، حقیقتا حمایت آمریکایی ها بسیار زیاد بود. رئیس جمهور فرانسه نیز فورا تماس گرفت و از آمادگی فرانسه برای ارسال کمکها خبر داد. فرانسوی ها مسلسل های خوبی به ما دادند. آلمان ها در خنثی سازی بسیاری از خودروهای بمب گذاری شده شرکت کردند و موشک های میلان ایتالیا نیز قابلیت خود را به طورکامل به اثبات رساندند. کشورهای اروپای شرقی مهمات در اختیار ما قرار دادند. صدراعظم آلمان نیز تماس گرفت، نخستوزیر انگلیس و وزرای خارجه بسیاری از کشورها با من تماس گرفتند و اعلام آمادگی کردند. لازم است تا به حمایت هوایی فرانسه، انگلیس، کانادا، هلند و بلژیک، بلغارستان، چک، کرواتی و آلبانی نیز اشاره کنم. در حقیقت حمایت وجود داشت.
* شما به سلاح سنگین دست یافتید؟
– تاکنون به سلاح سنگینی که بتوانیم جنگ را به نفع خود خاتمه دهیم دست نیافتیم. نیروهای پیشمرگ کاملا” به خود اطمینان دارند و اگر سلاح را که نیاز دارند به دست آورند نه تنها داعش بلکه هیچ کس نمی تواند در مقابل حمله گسترده آنها مقاومت کند. داعش به اقداماتی از جمله حمله با خودروهای بمب گذاری شده و عملیات انتحاری دست می زند که ۷۰ در صد از خسارات ما ناشی از انفجار خودروهای بمب گذاری شده و بمب ها بوده است.
* آیا داعش تا این حد در این زمینه فعال بوده؟
-بله
* این توانایی را از کجا به دست آورده ؟
– آنها دارای کارشناسانی از همه کشورهای جهان هستند . افسران بازنشسته را از ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق، ازبکستان، قزاقستان، تاتارستان، چچن به کار گرفته اند و شماری از پاکستانی ها که در تک تیراندازی مهارت دارند با آنها همکاری می کنند.
* نقطه قوت داعش چیست؟
– خودروهای بمبگذاری شده که افراد انتخاری آن را هدایت میکنند و همچنین بستههای انفجاری و تکتیراندازهایشان و دقت در استفاده از توپخانه به دلیل افسران حرفهای که در کنار آنان هستند.
* و البته شوق رسیدن به بهشت؟
-بله، (عناصر داعش) اینچنین فکر و عمل میکنند، داعشیها گروهی دارند به نام «ارتش خلافت» یا همان مهاجرین و خارجیهایی که به شدت میجنگند. من اعتقاد دارم که بیشتر آنها چچنی و از ملیت های دیگر هستند و همچنین تعدادی آفریقایی، اروپایی و آسیایی بین آنها وجود دارد. تعدادی از عناصر شبکه القاعده نیز پس از سیطره بر مناطقی در عراق و کسانی که می خواستند خود را از شر آنها حفظ کنند نیز به آنها پیوسته اند.
* شما تعداد کسانی را که در زیر پرچم داعش می جنگند را چند نفر برآورد می کنید ؟
– مجموعا” در عراق و سوریه ۵۰ هزار نفر .
* این ارتش بزرگی است؟
-طبعا” همینطور است.
* و همچنین تجهیزات و زرادخانه های نظامی؟
– آنها سلاح های خود را از دو ارتش عراق و سوریه به غنیمت گرفتهاند. در بیجی به سلاح و مهمات راهبردی دست یافتند که میتوانست تا دو سال نیاز آنها را برآورده کند؛ همچنین در «رقه» سوریه نیز مقادیر زیادی سلاح را به دست آوردند. داعشی ها ۱۷۰۰ خودروی آمریکایی «هامر» که گلوله کلاشنیکف و گرینوف از آن عبور نمی کند و همچنین خودروهای زرهی را به غنیمت گرفته اند، اما باید بگویم که آنها در حال شکست و عقبنشینی هستند.
* آیا موجودیت اقلیم کردستان در معرض تهدید داعش قرار دارد؟
– طبعا” بله و تهدید بزرگی نیز متوجه ما است.
* ایران اولین کشوری بود که مهمات برایتان ارسال کرد. چه کسانی از ایرانیها با شما دیدار کردند؟
– با وزیر خارجه و یک گروه پارلمانی ایرانی دیدار کردم.
* قاسم سلیمانی، فرمانده «سپاه قدس» اولین کسی بود که با شما دیدار کرد؟
– بدون تردید ایران آمادگی ارائه کمک داشت و این کمکها از طریق دو هواپیما به اربیل رسید.
* آیا این کمکها را ادامه هم دادند؟
– هرازگاهی.
* طرف دیگری که به حمایت از شما مبادرت کرد چه کشوری بود؟ آمریکا؟
– بله، «جو بایدن» معاون رئیسجمهور و «جان کری» وزیر خارجه با من تماس گرفتند و پس از آن نیز حمایتهای هوایی و دیگر کمکهای آمریکا بسیار موثر بود.
* ایا پشتیبانی هوایی از شما تلفات جانی هم داشت یا اینکه از شکستتان در جنگ جلوگیری کرد؟
– شکی نیست که بدون پشتیبانی هوایی جنگ دشوارتر و خسارات بیشتر و سنگینتر می شد.
* اگر نیروهای پیشمرگ در مواضع کنونی خود متوقف شوند، فکر می کنید که در جنگ پیروز شده اید؟
– ما حد و مرزی در حمله به داعش قایل نشده ایم و اگر بتوانیم در هر مکانی به آن حمله می کنیم. آنها جنایتکار و وحشی هستند که مرتکب جنایاتی نابخشودنی شده اند. نیروهای ما اکنون در مرزهای اقلیم کردستان قرار دارند. گام های بعدی ما به آمادگی ارتش عراق و همکاری اهالی مناطق مختلف با ما بستگی دارد. پیشروی نیروهای ما از این مواضع خود به بررسی و اندیشیدن نیاز دارد.
* آیا روسیه هم به شما کمک کرده است؟
– تصور می کنم که یک هواپیمای حامل کمک های انساندوستانه برایمان فرستاد. من یک هفته پیش نیز با «بوگدانف» دیدار کردم و او آمادگی خود را برای همکاری با ما اعلام کرد، ولی عملا” چیزی را مطرح نکرد.
*اکنون از مشکلاتی در قرارداد سلاح روسی با بغداد سخن گفته می شود؟
– بله دلیل آن تحریم های غرب علیه روسیه است.
*اگر از شما بپرسند، داعش کیست، چه جوابی میدهید؟
-داعش یک سازمان تندرو است که تعصب دینی و قومی در آن جمع شده است، در داعش تفکر تکفیری و شوونیسم عربی به یکدیگر آمیخته است. تمام جنایات و خطرات و ظلمهای این گروه براساس این دو عامل صورت می گیرد.
* آیا امکان دارد اقلیم کردستان با حضور همیشگی داعش در مرزهای خود به حیات خود ادامه دهد؟
– واقعا سخت است؛ بلکه محال است، هیچ کسی نمیتواند با این وحشیها همزیستی داشته باشد، علاوه بر این، آنها به همزیستی با دیگران اعتقادی ندارند.
*نقش بعثیها در عملیاتهای داعش چیست؟
– در آغاز کسانی که پس از سقوط صدام حسین بر ضد پروسه سیاسی عراق اقدام کردند، در کنار این گروه قرار گرفتند. در حال حاضر معتقدم که نقش بعثیها و افراد شبیه آنها در داعش کمرنگ شده است.
* آیا تعداد افسران بعثی درون داعش زیاد است؟
-بله بسیار زیاد هستند، آنها در حال حاضر فرماندهی یگانهای نظامی داعش را بر عهده دارند.
* آیا این موضوع توان داعش برای نبرد با کردها در فاصله صدها کیلومتر با مرزهایی اقلیم را نشان می دهد؟
– گروه داعش قوی و خطرناک است. دارای تعصب و تجریه و مال و خشونت بی حد و مرز است. همچنین دارای عناصر آماده برای انتحار است و افتخار بزرگی برای کردها است که داعش را در جبهه ها شکست داده اند.
* آیا شما می توانید بگویید که داعش شکست خورده است؟
– می توانم بگویم بله، در آستانه شکست است.
*سطح هماهنگی بین شما و ارتش عراق درچه حد است؟
– اکنون پس از انتخاب برادرم دکتر حیدر العبادی به نخست وزیری عراق، زمینه های زیادی برای هماهنگی بوجود آمده و هماهنگی وجود دارد.
* آیا نیروی هوایی عراق از نیروی پیشمرگ پشتیبانی می کند؟
– واقعیت این است که این پشتیبانی ضعیف است، اما هماهنگی بین ما وجود دارد. ما از اوضاع ارتش عراق آگاهیم ، و اگر بهبود یابد هماهنگی ها نتایج بهتری خواهد داد. ما برای همکاری آماده ایم.
* برخی می گویند جنگ با داعش سالها طول می کشد؟
– پیش بینی مدت زمان جنگ دشوار است، زیرا نبرد با داعش تنها منحصر به بُعد نظامی نیست، بلکه نبرد باید در جبهه های مختلف و در ابعاد نظامی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انجام گیرد.
اکنون داعش تنها در عراق حضور ندارد، بلکه در سوریه، مصر، لیبی و لبنان نیز حضور دارد و تقریبا” جایگزین «القاعده» شده است.
* چرا جوانان موصل جذب گروه داعش می شوند؟
– به نظر من عوامل زیادی وجود دارد. آنها جوانان را فریب و به آنها وعده بهشت و حوریان می دهند. همچنین کشمکش های مذهبی نیر برخی از جوانان را به سوی داعش به عنوان منبع قدرت و نجات دهنده آنها می کشاند. برخی از قوم گرایان افراطی، از داعش علیه کردها استفاده کردند و تصور کردند که داعش بر کردها سیطره یافته است و کردها را مجبور به بازگشت به کوهستان کرده است. اینان تصور می کنند که با این اقدامات داستان ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق و مناطق مورد مناقشه پایان می یابد. احتمالا” در سوریه، مصر و لیبی هم عواملی وجود دارد که به اوضاع سیاسی و ماهیت این کشورها مربوط می شود.
* شما اسرایی نزد داعش دارید؟
– بله.
* آیا از طریق آنها اطلاعاتی در خصوص داعش دریافت کرده اید؟
– طبعا” برخی با ما همکاری می کنند و برخی حتی یک کلمه هم سخن نمی گویند.
*چه کسانی همکاری می کنند؟
بله، برخی اطلاعاتی خوبی می دهند.
* آیا هسته های خاموش در اقلیم کردستان کشف کرده اید؟
– نمی توانم بگویم که داعش اصلا” در اقلیم حضور ندارد، ولی بدون تردید هسته های اندک و محدودی دارد. ایجاد پایگاههایی ثابت و دائمی برای داعش در اقلیم کردستان دشوار است. عملیات نفوذی تاکنون در اقلیم روی داده است، ولی پس از گسترش عملیات در جبهه ها این عملیات نفوذی دشوارتر شده است. بدون تردید در کرکوک که شاهد عملیات عربی سازی اجباری بوده ایم، هسته های خاموش وجود دارد. متاسفانه برخی از پیروزی های داعش شادمان شدند و فراموش کردند که آنها میهمانان اقلیم کردستان هستند و از نعمت های امنیت و خدمات آن برخوردارند.
*آیا شما به وجود اجماعی بین کردها برای نبرد با داعش اذعان دارید؟
-اکنون اجماعی در این خصوص وجود دارد. اکنون وحدت ملی بی سابقه ای بین کردها موجود است و آنها در برابر این خطر متحد هستند.
* آیا جنگ با داعش دشوار تر از جنگ علیه نیروهای صدام حسین است؟
– بله دشوارتر است. ما اکنون یک نیروی نظامی هستیم که با مجموعه ای غیرنظامی مواجه می باشیم. همچنین دورههایی با موضوعیت شیوه های مختلف جهت رویارویی با عملیات بمب گذاری و مین گذاری برگزار کردیم و موفقیت های خوبی در این زمینه به دست آوردیم. دوباره من تکرار می کنم داعش اسطوره ای شکست ناپذیر نیست. اکنون نیروی پیشمرگ به داعش که قبلا” اسطوره ای تلقی می شد، آسیب رسانده است.
* بسیار میشنویم که میگویند، مرزهای سایکس پیکو قدیمی شده اند. نظر شما چیست؟
– در حقیقت مرزهای سایکس پیکو همه ساختگی هستند.
* بعثیها هم همین را می گفتند؟
-هر گروهی بر اساس منطق و برداشت های خود سخن میگوید، اما فعلا این مرزها ساختگی است. هر تقسیم مرزی اجباری تا آخر دوام نمی آورد، مرزهایی که اکنون به جای مرزهای سایکس پیکو در حال به وجود آمدن است، با خون ترسیم می شوند.
* منظور شما این است که امکان بازگشت به عراق سابق وجود ندارد؟
– به ناچار باید با عراقی جدید روبرو شویم، عراق سابق ناموفق بوده است، کردستان اکنون به پناهگاهی از مسیحیها، ترکمانها و عربهایی که سیاستهای داعش را نپذیرفتهاند، تبدیل شده است. اگر یک همهپرسی برگزار کنیم، احتمالا” برخی از اهالی خارج از اقلیم کردستان نیز خواهان آن هستند که مناطقشان جزیی از اقلیم باشد. اقلیم کردستان اکنون پذیرای یک الی یک و نیم میلیون آواره عراقی به اضافه ۲۵۰ هزار پناهنده سوری است که پیش از این به اینجا آمده بودند.
* روابط شیعه و سنی را در عراق چگونه توصیف میکنید؟
-با تأسف شدید، آرزو میکنم که خوب شود و اگر بتوانیم کاری کنیم که بهتر شود، تردیدی نخواهیم کرد، اگر حقیقت را بخواهید، میگویم که روابط بین شیعه و سنی بسیار بد است.
-با تأسف شدید، آرزو میکنم که خوب شود و اگر بتوانیم کاری کنیم که بهتر شود، تردیدی نخواهیم کرد، اگر حقیقت را بخواهید، میگویم که روابط بین شیعه و سنی بسیار بد است.
* آمریکا اکنون از عراق چه میخواهد؟
– دوست داشتم که جواب این سؤال را میدانستم و کاش که کسی را مییافتم که جواب را میدانست.
* ایران چه میخواهد؟
– ایران میخواهد که دارای نفوذ بیشتری در عراق باشد و به نظر من در حال حاضر این چیزی است که در حال رخ دادن است.
* ترکیه در عراق چه میخواهد؟
– ترکیه نیز میخواهد که در عراق نفوذ داشته باشد، اما ایران با دقت و سرعت بیشتری در عراق نفوذ و فعالیت دارد.
*آیا کشورهای عربی نیز در مقابله با داعش به شما کمک کردند؟
– بله، کشورهای عربی نیز بودند، از این کشورها تشکر میکنم و عذرخواهی میکنم، زیرا ممکن است تمایل نداشته باشند نامشان را ذکر کنم.
* آیا آنچه در موصل اتفاق افتاد، غافلگیر کننده بود؟
– مدتی قبل از ورود داعش به موصل، اطلاعاتی از اینکه آنها در نزدیکی مرز سوریه در جنوب غربی موصل، پایگاههایی را برپا کردهاند در اختیار داشتیم، از طریق سید عمار حکیم، دکتر «روژ شاویس» معاون کنونی نخست وزیر عراق و از طریق د«استیو بیکرافت» سفیر وقت آمریکا در عراق که اکنون در قاهره است، به نوری مالکی که مشغول اوضاع استان الانبار بود و از موصل غافل شده بود، پیشنهاد کردیم که عملیات مشترکی برای مقابله با افراط گرایان در موصل و اطراف آن انجام دهیم.
* این اتفاق چه زمانی بود؟
– در دسامبر ۲۰۱۲ هفت ماه قبل از سقوط موصل به دست داعش این اتفاق روی داد، اما مالکی توجهی نکرد، در ابتدای سال ۲۰۱۴ تلفنی با وی صحبت کردم و به او گفتم که اوضاع موصل خطرناک است؛ باید عملیات مشترکی در انجام دهیم. من مجاز نیستم که نیروهای پیشمرگ را به تنهایی به آنجا بفرستم؛ چرا که موجب ایجاد حساسیت هایی بین اعراب و کردها میشود. علاوه بر این نیروهای دولتی از لشگر دوم ارتش عراق و پلیس نیز در منطقه حضور دارند. ما آماده هستیم تا این بار سنگین را بر دوش بکشیم، اما باید عملیات مشترکی انجام دهیم، ولی نوری مالکی به من پاسخ داد: برادر؛ ابو مسرور، تو به اقلیم توجه کن و نگران خارج از آن نباش، اوضاع تحت کنترل است.
* شنیده ام که مالکی این پیامها و گفتگوها را تکذیب کرده؟
-افراد زنده هستند و میتوانید از آنها سؤال کنید.
* پس از آن چه اتفاقی افتاد؟
– گروه داعش به پیشروی خود ادامه داد. واقعیت این است که داعش حتی خواب سیطره بر موصل را هم نمی دید و انتظار آن را نداشت. اطلاعات ما نشان می دهد که عناصر داعش با زندانبانان زندان بادوش تماس داشتند و می خواستند زندانیان خود را از آن آزاد کنند. مالکی فرمانده نیروی زمینی و معاون رئیس ستاد ارتش را برای مقابله با این اقدام داعش اعزام کرد.
داعش با هدف پوشش عملیات آزادسازی زندانیان خود چندین خمپاره به سوی پادگان «الغزلانی» شلیک کرد و دو افسر اعزامی مالکی نیز از منطقه گریختند. نوعی احساس شکست و ناامیدی در پادگان بوجود آمد. در موصل نیز نیروهای مخالف پروسه سیاسی در عراق و سیاست مالکی، به اضافه هسته های خاموش به داعش پیوستند و ارتش عراق از هم فرو پاشید و کل شهر موصل به کنترل داعشی ها در آمد.
* آیا به نظر شما داعش تصور نمی کرد که موصل به دستش سقوط کند؟
– هرگز تصورش را نمی کرد. این یک موضوع و فاجعه ای بزرگ بود. ارتش مقاومت نکرد. افسران به مواضع پیشمرگ ها پناه بردند. ما آنها را نجات دادیم و بنا به درخواست خودشان آنها را به بغداد فرستادیم. ما از مناطقی همچون جنوب کرکوک و مناطق نزدیک به سد موصل محافظت کردیم. برخی ما را به خاطر ورود به این مناطق سرزنش می کنند. موضوعی تعجب آور است، آیا آنها ترجیح می دادند ما این مناطق را ترک کنیم.
موضوع عجیب تر این است که پس از سقوط موصل، مالکی و اطرافیان او از دست داشتن ما در توطئه سقوط موصل سخن می گفتند و این دروغپردازی و اتهامات را تا حد تشکیل یک اتاق جنگ مشترک بین نیروهای پیشمرگ و داعش رساندند. این دریایی از افترا زدن ها و دروغ پردازی ها برای سرپوش گذاشتن بر روی رسوائی هایشان صورت گرفت. پس از سقوط موصل از ما خواستند که نیروهایمان را به این شهر اعزام کنیم. به آنها گفتیم که دیر شده است؛ چرا که غیرممکن است ما عاملی برای برانگیختن جنگ بین عرب ها و کردها شویم. اگر مالکی در زمان مناسب به حرف ما گوش می داد، هرگز آنچه را که اکنون می بینم، روی نمی داد. احزاب کردستانی پس از این رویدادها گردهم آمدند و ما گفتیم باید مراقب اوضاع و دفاع از مرزهایمان در صورت تعرض به اقلیم باشیم. شکر خدا اوضاع به زودی تغییر کرد و دولت جدید عراق سرکار آمد و فرصتی برای هماهنگی به دست آوردیم.
* چرا داعش هر آنچه را که می خواست انجام داد؟
– به نظر من داعش وادار به تحقق دو هدف شده بود: اول محدود کردن مسئله کردها که در موضوع برگزاری همه پرسی و استقلال به مرحله پیشرفته ای رسیده بود. من در اینجا باید بگویم که نه داعش و نه بزرگتر از آن هرگز نمی توانند اراده و گزینه های ملت کُرد را بشکنند. این روند همچنان ادامه دارد. دوم عرب های شوونیستی بودند که با هدف تعیین سرنوشت مناطق مورد مناقشه به داعش پیوستند و از آن حمایت کردند، اما آنها در محاسبات خود دچار اشتباه شدند؛ چرا که انتظار نداشتند آمریکا و کشورهای اروپایی به سرعت علیه آنان وارد عمل شوند و به خوبی توانایی نیروی پیشمرگ و ملت کرد و مقاومت آنها را ارزیابی نکرده بودند.
* هنگامی که احزاب کُرد گفتند از مناطقمان دفاع می کنیم ، آیا این دفاع شامل مناطق مورد مناقشه نمی شد؟
– در آن هنگام ما به داعش اجازه ندادیم کنترل برخی از مناطق مثل کرکوک، دوز خورماتو، زومار و شنگال را در دست بگیرد.
* مساحت مناطقی که اکنون نیروهای پیشمرگ از آنها دفاع می کنند، چقدر است؟
-بیش از ۶۰ هزار کیلو متر مربع.
*منطقه بزرگی است.
– و ثروتمند است (می خندد).
* آیا «عزت الدوری» (معاون صدام) در این جنگ، نقشی داشت؟
-در ابتدا بعثیها با داعش همکاری میکردند و رهبری گروه های سنی مخالف با روند سیاسی فعلی را بر عهده داشتند، اما اکنون داعش به طور کامل بر مناطقی که اشغال کرده مسلط شده و تصور نمی کنم که دیگران در داعش نقشی را ایفاء کنند؛ چرا که داعش به هم پیمان و شریک اعتقادی ندارد، داعش کسانی را میخواهد که با آن بیعت کنند.
*آیا این مسئله به معنای این است که حمله به کردها بخش اساسی تحرک داعش علیه آنها است؟
-بله ، حمله علیه کردها برنامه ریزی شده بود ، بزرگ و خطرناک بود.
*آیا این عجیب نیست که شما تاکنون با حیدر العبادی نخست وزیر عراق دیدار نکرده اید؟
– واقعیت است که من خیلی گرفتار اوضاع اقلیم کردستان و جنگ و جبهه ها هستم. فرصتی برای دیدار از بغداد نیافتیم. او (العبادی) نیز مشغول است. مایل بودم که دیداری در بغداد یا اربیل با هم داشته باشیم. امیدوارم این اتفاق در آینده بیافتد.
* از اتفاقاتی که برای ایزدی ها رخ داده چگونه باخبر شدید و آیا سرنوشتی ایچنینی را نیز برای کردها تصور کردید؟
-از این رویدادها با ناراحتی و خشم با خبر شدم. ایزدی ها اصالتا” کُرد هستند ، ولی دیانت آنها متفاوت است. اقدام داعش به قتل کردها را بعید نمی دانستم، ولی هرگز تصور نمی کردم گروهی هر چند وحشی و جنایتکار زنان را به اسارت بگیرد. این مسئله زخم بزرگ و بهبود ناپذیری را بین این جنایتکاران و کردها ایجاد کرد و ما آنها را نخواهیم بخشید و در برابر آنها ساکت نخواهیم شد.
*آیا اینگونه اقدامات به دست افراد خارجی عضو داعش صورت گرفته است؟
– این اقدامات توسط افراد مسلح خارجی و محلی صورت گرفت. افراد محلی از صحنه جنایت گریخته اند، اما آنها را می شناسیم. ما به هیچگونه اقدام انتقامجویانه علیه آنها دست نخواهیم زد، آنان را به دادگاه ها تسلیم خواهیم کرد تا عدالت را مراعات کرده باشیم. غیر ممکن است کسی را که زنان را به اسارت گرفته و به آنان تعرض کرده ببخشیم.
* آیا حوادث تعرض به این زنان صحت دارد؟
– این حوادث از واقعی هم واقعی ترند. شما تصور کنید در عصر کنونی افراد مسلح به روستایی حمله می کنند و مردان این روستا را می کشند و زنان آنها را به اسارت می گیرند و به آنها تجاوز می کنند. بعد از اسارت این زنان خبر می دهند. این یک فاجعه است. در جنگ یا می کشید و یا کشته می شوید، اسیر می گیرید و یا به اسارت گرفته می شوید. بگذارید به صراحت بگویم ما در گذشته در معرض حملات «انفال» و سلاح شیمیایی و گورهای دسته جمعی قرار گرفتیم، ولی در همه آن حوادث زنان به اسارت گرفته نشدند و به آنها تعرض نشد.
* وقتی این خبر را شنیدید چه احساسی داشتید؟
-قلبم نزدیک بود منفجر شود.
* چه تصمیمی گرفتید؟
– تصمیم گرفتم به جبهه جنگ با داعش بروم و تا آخر در آنجا بمانم و دلیل آن هم این است که من امروز با شما ( خبرنگار) در جبهه دیدار می کنم و نه در اربیل. این جنگ سرنوشت است. آنها می خواستند کردها را از بین ببرند.
* آیا کارشناسان ایرانی در اقلیم کردستان حضور دارند؟
-نه. کارشناسان غربی و افسران هماهنگ کننده با نیروهای هوایی در اقلیم حضور دارند.
* مهمترین جنگی که نیروی پیشمرگ در آن وارد شده، کدام است؟
– از نظر افزایش روحیه، آزادسازی «شنگال» و از لحاظ نظامی «الکسک»
* آیا جنگ « الکسک» جنگ شدیدی بود؟
– واقعا داعش مقاومت وحشیانه ای در منطقه ای که در نیمه راه بین موصل و تلعفر قرار داشت از خود نشان داد. نیروهای پیشمرگ پس از درگیری های شدید در محورهای غرب و شرق رود دجله ومحور حسن جلاد، این منطقه را بازپس گرفتند. نبرد با بسته شدن جاده بین موصل و تلعفر و آزادسازی جنوب سد موصل تا رود دجله پایان یافت. داعش در این نبرد تا حد بسیار زیادی از خودروهای بمب گذاری شده و عناصر انتحاری استفاده کرد.
*مساحت مناطقی را که نیروهای پیشمرگ در این جنگ آزاد کرده اند، چه میزان برآورد می کنید؟
–من نمی توانم رقم دقیقی به شما بدهم، ولی حدود ۱۷ هزار کیلومتر.
* چگونه میتوان از این جنگ خارج شد؟
-باید کمر داعش را در جنگ نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فکری بشکنیم. به افغانستان نگاه کنید، ۱۴ سال است که ارتش هایی قوی و پیشرفته در آن کشور جنگیده اند. همچنین به تجربه الجزایر توجه کنید. من تصور نمی کنم که این جنگ به سرعت پایان یابد، اما می توانم بگویم که سیطره داعش بر برخی از مناطق و جبهه های جنگ دوام نخواهد یافت و عذرخواهی می کنم که بیشتر از این وارد این موضوع نمی شوم.
* آیا اگر نیروهای نظامی مناسبی در اختیارتان قرار داده شود، می توانید به جنگ علیه داعش پایان دهید؟
– از نظر نظامی اگر به سلاح سنگین پیشرفته دست یابیم با سرعت بسیار زیادی به این جنگ پایان خواهیم داد.
* شما از کجا ممکن است به این سلاح دست یابید؟
– از داخل عراق و از طریق عراق یا مستقیما”. اگر از ما می خواهند که نقش سرنوشت سازی را در جنگ با داعش ایفا کنیم ،باید سلاح مناسبی داشته باشیم.
* این چه نوع سلاحی است؟
– تانک و هلی کوپتر نظامی. گاهی هلی کوپترها در چنین جنگ هایی کارایی بیشتری از هواپیماهای جنگنده دارند. تانک ها و نفربرهای زرهی نیز از نیازهای اساسی هستند.
*پس از این گفته شما مبنی بر اینکه مرزها با خون ترسیم می شوند، غیر ممکن است بغداد چنین سلاحی را در اختیار شما قرار دهد؟
– بگذار موضوع مرزها را برایت توضیح دهم. باید واقع نگر باشیم. مرزهای جدید بین کشورها و گاهی در داخل کشورها با خون ترسیم میشود، این مرزها از ایفای نقش ها، نگرانی ها و آرمان ها و ضمانت ها بوجود خواهد آمد. بحران هایی که اکثر کشورها با آنها مواجه هستند، بحرانهای قومیت ها و هویت ها است. شما به حوادث یمن و رویدادهای سوریه و دیگر کشورها بنگرید، برخی مثل لیبی دارای مشکلات قبیله ای و منطقهای هستند. معادلات و چارچوبهایی که از جنگ اول جهانی ناشی شده و زمان زیادی استمرار دارد، اکنون با نزاعات به هم خورده است.
به سئوال شما، یعنی اگر دولت عراق با دادن چنین سلاحی موافقت نکند، باز می گردم. برای هر اتفاقی سخنی خواهد بود. اکنون عراق دارای چنین امکاناتی نیست، ولی اگر این امکانات به دست آمد، باید توافقات فی مابین اجرا شود و نیروی پیشمرگ سهمی از تجهیزات نظامی که بغداد به دست می آورد تحویل بگیرد. ما هرگز نمی پذیریم آنچه که میان ما و مالکی اتفاق افتاد که سهم سلاح و تجهیزات نظامی ما را مصادره کرد، تکرار شود. ما از این به بعد در برابر اینگونه اقدامات سکوت نخواهیم کرد. باید سهم خود را دریافت کنیم. اگر عراق ۳۰۰ تانک تحویل بگیرد، باید سهم ما را نیز از این تانک ها بدهد.
*اگر عراق هلی کوپتر تحویل بگیرد، چه؟
– بله، مادامیکه نیروی پیشمرگ جزء منظومه دفاعی عراق است، چرا باید از اینگونه سلاح مستثنی شود؟
تن کامل بخش دوم مصاحبه مسعود بارزانی با الحیات
اهل سنت عراق بازندە بزرگ جنگ کنونی هستند
خبرنگار روزنامه «الحیات» لندن پیش از انتشار بخش دوم مصاحبه خود با مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان می نویسد: اگر اشتباهات در تعامل با عرب های اهل سنت در عراق موجب تسهیل ظهور گروه داعش در این کشور شده، مسعود بارزانی از آن نگران است که عرب های سُنی بزرگترین بازنده جنگی باشند که این گروه آغاز کرده است.
اهل سنت عراق بازندە بزرگ جنگ کنونی هستند
خبرنگار روزنامه «الحیات» لندن پیش از انتشار بخش دوم مصاحبه خود با مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان می نویسد: اگر اشتباهات در تعامل با عرب های اهل سنت در عراق موجب تسهیل ظهور گروه داعش در این کشور شده، مسعود بارزانی از آن نگران است که عرب های سُنی بزرگترین بازنده جنگی باشند که این گروه آغاز کرده است.
به گزارش خبرگزاری کردپرس، مسعود بارزانی در بخش دوم مصاحبه خود با روزنامه «الحیات» می گوید: هر روزنامه نگاری که از بغداد یا اربیل دیدار کند، احساس می کند که ظهور داعش در عراق به فروپاشی عراق عمق بیشتری داده و تلاش هایی که اخیرا” حیدر العبادی برای جلوگیری از آن (فروپاشی عراق) انجام می دهد تنها با توافق تشکل های عراقی با سامان دادن مجدد اوضاع عراق می تواند مثمر ثمر باشد.
متن کامل بخش دوم این مصاحبه به این شرح است:
* آیا بیرون راندن داعش از کوههای کردستان که اگر موفق به رسیدن به آنها می شد، دشوار بود؟
– بدون تردید این مسئله بر ثبات و اقتصادی که بوجود آورده ایم، تاثیر می گذاشت. اما اینکه داعش بیاید و در کردستان مستقر شود، غیرممکن است. از دوران «زینفون»* هیچ اشغالگری نتوانسته است در کردستان مستقر شود. نه بعث توانست و نه در دوران پادشاهی عراق توانستند و نه عثمانیها و نه عباسیان و نه اموی ها. نه کسی توانست و نه کسی می تواند. من این را از روی غرور نمی گویم، بلکه به تجربیاتم استناد می کنم. کردها به تنهایی قادر به تحقق ثبات در کردستان هستند.
من منکر این نیستم که آنچه در ماههای گذشته روی داده بر اوضاع اقتصادی و روند توسعه و معیشتی تاثیر گذاشته است. هیچ اشغالگری نمی تواند در کردستان دوام بیاورد، مگر اینکه ملت کُرد نابود شود و این غیرممکن است.
*شما در مصاحبه های قبلی از وجود ثبات و نشانه هایی از پیشرفت خوشحال بودید، آیا انتظار بازگشت دوباره به مدیریت جنگ را داشتید؟
– یک احساس دوگانه است. من اگر احساس کنم که خطری کردها را تهدید می کند، آمادگی همیشگی برای بازگشت به میدان های جنگ را دارم. این تصمیم من و این وظیفه من است. ولی آرزو می کردم به روزهای جنگ باز نگردیم. ملت ما جنگ ها را تجربه کرده و از بهای آن آگاهیم. من صادقانه می گویم که برای اینکه به اینجا نرسیم، بسیار تلاش کردم ،ولی متاسفانه کسانی بودند که گوش ندادند.
ما در طول قرن ها فجایعی را پشت سرگذاشتیم و هدف ما بهبود شرایط زندگی مردم و پایه گذاری اقتصادمان و همکاری با همسایگانمان و قرار گرفتن به عنوان نقطه تماس و ترقی و پیشرفت بود، ولی به نظر می رسد که دشمنان ما همچنان اسیر سوء نیت ها هستند و باید با آنها مقابله کرد.
* آیا مجددا” به ایفای نقش ژنرال بازگشتید؟
– )می خندد) من ژنرال نیستم، من سربازی در نیروی پیشمرگ هستم.
* اما بیشتر وقتتان را در رفت و آمد بین جبهه ها و دیدار با نظامیان می گذرانید؟
– رئیس اقلیم فرمانده کل نیروهای پیشمرگ هم هست. این جایگاه و این وظیفه من است.
به حکم تجربیات گذشته ام نوعی توانایی دارم. به همین دلیل با فرماندهان محورها و افسران ارشد، دیدار می کنم. اوضاع را پی گیری و برنامه هایی را تهیه می کنیم. برخی چیزها را حذف، اصلاح و اضافه می کنیم، سپس به مرحله اجرا می گذاریم. امانتی که بر دوش فرماندهان پیشمرگ است، آموزش، انضباط و تجربه و آمادگی نامحدود برای جانفشانی است.
* اکنون از تجربه های خارجی هم بهره می برید؟
– بله برخی از کارشناسان و مشاوران از کشورهای مختلف هستند. آنها گاهی نظرات مفیدی می دهند. همچنین هماهنگی خوبی با نیروی هوایی ائتلاف داریم. یک مسئله مهمی که وجود دارد. تا این لحظه حتی به یک هدف غیرنظامی حمله نشده است. البته اشتباهاتی در جنگها روی می دهد، اما ائتلاف حملات خود را به دقت و احتیاط شدید انجام می دهد تا خساراتی به صفوف غیرنظامیان وارد نشود. ائتلاف گاهی هم از حمله به داعش اگر در بین غیرنظامیان پناه گرفته باشد، امتناع می کند.
* آیا شما هم زمان می توانید دوست جوبایدن و قاسم سلیمانی باشید؟
– من مسئله ملتم را دارم، دوستی من با دیگران بر اساس موافقت آنها با این مسئله انجام می گیرد. این هرگز مسئله ای شخصی نیست. برای من مسئله ام مهم است و هرگز بخشی از مشکل آمریکا با ایران یا مشکل ایران و آمریکا نیستم. من درحال جنگی سرنوشت ساز با دشمنی سرسخت به نام داعش هستم. اگر سلیمانی یا بایدن به من کمک کنند، لازم است از آنها تشکر کنم.
* آیا اسرائیلی ها پیشنهادی برای کمک به اقلیم کردستان ارائه نداده اند؟
– نه آنها پیشنهاد کردند و نه ما درخواست کردیم. هیچ رویدادی از این نوع رخ نداده است. اگر چیزی از این نوع روی داده بود، شما از سواستفادە هایی در این خصوص مخصوصا” از کسانی که با اسرائیل مخفیانه در تماس هستند و آشکارا به کسانیکه با اسرائیل تماس می گیرند، حمله می کنند، با خبر می شدید.
* تعداد کشته شدگان داعش در جنگ با نیروی پیشمرگ را چند نفر برآورد می کنید؟
– فکر می کنم کمتر از سه هزار کشته نباشد. شاید هم بیشتر.
* نبرد ارتش عراق با داعش را چگونه ارزیابی می کنید؟
– متاسفانه ارتش متحمل خسارات زیادی در الانبار شد، زیرا مالکی بدون برنامه ریزی جدی و مطالعه شده نیروهای ارتش را به جنگ می فرستاد. واقعیت ها مشخص است. تعدادی از لشکرها در معرض کشتار قرار گرفته و در دام تروریست ها گرفتار شدند و ستون هایی در ارتش موردحمله قرار گرفته و آسیب های زیادی به آنها رسید. ارتش عراق با فاجعه روبرو شد و شش لشکر نظامی آن هنگام ورود داعش به موصل و گسترش و استقرار در آن از هم فروپاشیدند.
* گفته می شود که چهار لشکر بودند؟
– نه، شش تا، لشکرهای دوم، سوم، چهارم، پنجم و لشکر پلیس فدرال. همچنین ارتشی که آمریکا آن را آموزش داده بود و میلیاردها دلار برای آن هزینه کرده بود، فروپاشید. الان یادم آمد شش بیلیون دلار. سالها تلاش در ۲۴ ساعت پایان یافت. به نظرم فقط دو لشکر برای محافظت از بغداد باقی ماندند. واقعیت این است که در اکثر عملیات نظامی نیروهای داوطلب مردمی یا شبه نظامیان به عنوان پشتیبان مشارکت می کنند.
*ولی مشارکت نیروهای داوطلب مردمی با اشکالاتی روبرو است و آنها به عملیات نسل کشی مذهبی در دیالی و دیگر مناطق متهم می شوند.
– مشکلاتی هست، ولی ارتش عراق تاکنون به تنهایی قادر به تحرک نیست و به بازسازی و سازماندهی نیاز دارد. در عملیات کنونی یگان های کوچکی از ارتش در کنار داوطلبان مردمی مشارکت می کنند.
*به نظر شما چه کسی بغداد را از سقوط نجات داد، پیام آیت الله سیستانی؟
– بدون شک (این پیام) تاثیر زیادی داشت. ارتش در آستانه فروپاشی کامل قرار داشت. پیام آیت الله سیستانی نقش بزرگی را ایفاء کرد. سپس ایرانی ها حمایت زیاد و سریعی از ارتش عراق و داوطلبان مردمی و کارشناسان و مشاوران به عمل آوردند. اطلاعاتی در خصوص مداخله یگان های رزمی ندارم.
* احساس می شود که کردها می خواهند بالاترین امتیاز ممکن را از عراق جهت آماده شدن برای جدا شدن دریافت کنند؟
– اگر تصمیمی در خصوص جدا شدن از عراق اتخاذ شود، نخستین طرفی که با آن گفتگو می کنیم عراق خواهد بود و بهتر است که این موضوع از طریق تفاهم صورت گیرد.
*طلاق مخملی در این بخش از جهان رایج نیست؟
– دنیا تغییر کرده و همه چیز امکان پذیر است. چرا خودمان را فریب دهیم؟ عراق عملا” تجزیه شده و وظیفه ما این است که یا باید شیوه جدیدی را که در آن همزیستی اختیاری باشد، بر اساس پذیرش دیگران و مساوات جستجو کنیم، یا همچنان به انکار واقعیت ها از جمله اینکه عراق عملا” تجزیه شده، ادامه دهیم. ما برای تفاهم با دولت جدید عراق از خود نرمش نشان داده و نشان خواهیم داد، اما غیرممکن است که تا ابد منتظر بمانیم. ما باید ثبات را پایه ریزی کرده و به حل مشکلات توسعه و آموزش و رفاه بپردازیم و امکان ندارد همچنان اسیر کشمکش های بی پایان باقی بمانیم.
* آیا ممکن است عراق پس از این فروپاشی متحد باقی بماند؟
– این مسئله ساده ای نیست، اما اگر شیوه جدیدی برای سامان دادن به اوضاع عراق یافت شود، این مسئله امکانپذیر خواهد بود. عراق برای اینکه متحد باقی بماند به این شیوه جدید نیاز دارد.
* در بغداد شنیدم که عرب های سُنی بازنده بزرگ جنگ کنونی که در مناطق آنها جریان دارد خواهند بود؟
– بله و به صراحت می گویم بازنده بزرگ در این جنگ عرب های اهل سنت هستند. همه این درگیری ها در مناطق آنها روی می دهد. مناطق زیادی ویران شده اند. بدون تردید بازنده بزرگ آنان هستند.
آنها باید برای وحدت و تصمیم گیری صریح شتاب کنند و اجازه ندهند به هیچ بهایی مناطق آنها به عنوان پناهگاهی برای تروریست ها قرار گیرد.
واقعیت این است که سیاستمداران عرب اهل سنت پس از سقوط موصل با ایستادگی در برابر پروسه سیاسی عراق دچار اشتباه شدند. اکنون داعش آمده و سنی ها را بیش از دیگران کشته است. به نظر من (داعش) در اعدامها و کشتار جمعی در الرمادی، موصل و همچنین سوریه از سنی ها بیش از شیعیان و کردها کشته است.
*شما چه توصیه هایی برای عرب های اهل سنت عراق دارید؟
– واقع نگر باشند و مشارکت را بپذیرند و برای مشارکت واقعی تلاش کنندو تصمیم نهایی خود را برای جنگ با تروریسم بگیرند و در نظامی که برای اساس منافع متقابل و قبول دیگران پایه گذاری شده بتوانند مشارکت داشته باشند. من تنها یک طرف را مسئول اشتباهات گذشته نمی دانم و دیدگاهم در خصوص دولت مالکی و سیاست آن مشخص است. مشکل بزرگ اهل سنت مربوط به طیفی از آنها است که همچنان نگاهی مخالف به تحولات، موازنه های قدرت و نیازهای زندگی و ثبات دارند. تصور کنید هنوز گروهی هستند که کمترین حقوق کردها را انکار می کنند. این نوعی تعصب کشنده است. آنها ( اهل سنت) باید دیدگاه جامعی داشته باشند که به طور کلی و قاطعانه آنان را از تکفیری ها و تروریست ها دور کند و باید یک رهبری واحدی داشته باشند که افکار و تصورات آنها را بیان کند. من از سالها پیش این مسایل را به آنان توصیه کرده ام.
با تاسف بسیار می گویم که ما با خیانت بزرگی از سوی عشایر عربی که آنها را نه تنها همپیمان، بلکه برادر می دانستیم و با آنها دوستی قدیمی داشتیم مواجه شدیم. متاسفانه برخی از آنها از پشت به ما خنجر زدند. طبعا” وجود عشایری که دارای مردمی خوب هستند و عشایری را که ارزش دوستی و همزیستی را حفظ کردند، انکار نمی کنم. همچنین کسانی هم بر این باور بودند که دوران «داعش» دوام می آورد و چه کارهایی را که نکردند.
* آیا نظام سوریه هیچگونه پیشنهادی در خصوص کمک یا هماهنگی علیه داعش به شما پیشنهاد نکرد؟
– نه.
*آیا تماسهایی با آن ندارید؟
– نه. از ولید المعلم وزیر خارجه سوریه نقل قول شده که آنها به طرفهایی در کوبانی برای شکستن شوکت مسعود بارزانی کمک خواهند کرد. اگر این نقل قول صحیح یا دقیق باشد، پاسخ من این است که او (ولید المعلم) کوچکتر از آن است که بتواند شوکت مسعود بارزانی را بشکند.
* قصه کوبانی با توجه به موقعیت و طرفهای آن پیچیده است؟
– فعلا” قصه ای پیچیده، دردناک، زیبا، غم انگیز و خوشحال کننده است. کوبانی شهری کاملا” کردنشین است. اسم آن را به «عین العرب» تغییر دادند. می خواهند همه آثار کُردی آن را از بین ببرند. آیا این یک اقدام متعصبانه نیست؟ کوبانی از مرزهای ما نزدیک به ۳۰۰ کیلومتر فاصله دارد و مانند «سنجار» منطقه ای جدا است. مناطق دیگری مانند «قامشلی» و «حسکه» وجود دارند که عربی سازی آنها به جدایی کوبانی از این دو منطقه انجامید و همچنین موجب جدایی کوبانی از منطقه «عفرین» شد. هنگامیکه کوبانی با تهاجم وحشیانه داعش روبرو شد ما بسیار متاثر شدیم، اما نمی توانستیم از راههای زمینی خود را به آن برسانیم و امکاناتی برای رفتن به آن از راههای هوایی نداشتیم. همه راهها دربرابرمان بسته بود و تنها پیامهای کمک دریافت می کردیم.
با دوستان آمریکایی خود تماس گرفتیم. آمریکایی ها از طرف ما و از طریق هوا سلاح در اختیار آنها (کردهای کوبانی) قرار دادند. سپس تماسهایی بین من و جان کری وزیر خارجه آمریکا صورت گرفت. او (کری) از من سئوال کرد آیا ممکن است نیروهای پیشمرگ را به کوبانی اعزام کنید؟ من به او پاسخ دادم اگر زمینه هموار شود ما این آمادگی را داریم. او قول داد برای یافتن راه حلی در این خصوص با طرف ترکیه ای تماس خواهد گرفت. ترک ها با ما تماس گرفتند و به ما گفتند اگر مایل به اعزام نیرو هستید تسهیلاتی در اختیار تان قرار خواهیم داد.
واقعیت این است که من هرگز انتظار نداشتم که ترک ها به ما اجازه دهند از طریق خاکشان خودمان را به کوبانی برسانیم. موافقت ترکیه به مثابه یک مژده بود. بر اساس قانون اساسی نمی توانستم بدون موافقت مجلس به خارج نیرو بفرستم. پارلمان تشکیل جلسه داد و این اجازه را به من داد. با برادرانم در کوبانی تماس گرفتم. پیش از آن نشستی از سوی طرف های کُرد های کوبانی در دهوک برگزار شد و آنها گفتند: ما به نیرو برای مشارکت در جنگ نیاز نداریم، بلکه به پشتیبانی نیازمندیم. به آمریکایی ها و ترک ها اطلاع دادیم که برای اعزام سه هزار نفر از نیروهای پیشمرگ به کوبانی آمادگی داریم، ولی مسئولان کوبانی می گویند تنها نیروهای پیشتیبانی می خواهند. ما یک یگان پشتیبانی مجهز به توپخانه را اعزام کردیم که با همکاری هواپیماهای ائتلاف پشتیبانی آتش خوبی ارائه دادند.
الحمدلله داعش در اشغال کوبانی ناکام ماند و شکست بزرگی خورد. از نیروهای پیشمرگ هنگام حرکت به سوی کوبانی استقبال گرم و دوستانه ای به عمل آمد. تصور کنید جوانانی مبادرت به بوسیدن خودروهای حامل نیروهای پیشمرگ می کردند و در بین آنها کسانی بودند که زمینی را که این خودروها از آن عبور می کردند، می بوسیدند.
* اوضاع کردهای سوریه را در بحران کنونی چگونه ارزیابی می کنید؟
– اوضاعی بسیار پیچیده است. در حد توان خود برای کمک به آنها با کسب امتیازاتی و لااقل بدون متحمل شدن خساراتی برای برون رفت از این بحران تلاش خواهیم کرد.
* به اعتقاد شما سوریه به کجا خواهد رفت؟
– به نظر من راه حل نظامی بسیار دشوار و راه حل سیاسی دشوار تر است. متاسفانه به نظر می رسد که اوضاع کنونی در سوریه که کشوری دارای مرزهایی با ما است، همچنان به این منوال پیش می رود.
* بارزترین مسئله در پیچیدگی اوضاع کردهای سوریه چیست؟
– اصل این مسئله خود سئوال برانگیز است، آیا نظام سوریه برای به رسمیت شناختن موجودیت کردها در سوریه آمادگی دارد؟ آیا اپوزسیون سوریه نیز برای چنین کاری آمادگی دارد؟ اما طرفین تاکنون آمادگی خود را برای اعتراف به موجودیت ملت کرد، اعلام نکرده اند.
* آیا به نظر شما کردهای سوریه بازگشت به وضعیت قبل از وقوع انقلاب سوریه را می پذیرند؟
-خیلی سخت است که بپذیرند. واقعیت این است که نمی دانم اوضاع به کجا پیش خواهد رفت.
* آیا تماسهایی بین شما با عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان که در ترکیه زندانی است، وجود دارد؟
– بله گاهی تماسهایی وجود دارد. از طریق خواهر مبارزمان لیلا زانا نماینده پارلمان ترکیه پیام هایی را مبادله کردیم و او (اوجالان) تمایل خود را برای همکاری در همه مسایل اعلام کرده است. طبعا” توافقی کلی در خصوص برگزاری کنفرانس فراگیر نیروهای کُردی در همه بخش های کردستان در منطقه وجود دارد. این کنفرانس به تدارک خوب نیاز دارد. درآن کردهایی از ایران، سوریه، ترکیه و عراق شرکت خواهند کرد و هدف از برگزاری آن رساندن پیام صلح و همزیستی و محبت است نه پیامهای تحریک آمیز.
* آیا حوادث کوبانی روابط شما را با ترکیه پیچیده تر کرد؟
– اگر موافقت ترکیه نبود نمی توانستیم به کوبانی برسیم.
*آیا عناصری از داعش همراه شما از مرزهای ترکیه می گذرند؟
– چنین اتفاقی دشوار است.
* اوضاع در مرزهای ترکیه – سوریه متفاوت است؟
– روزی یک ایتالیایی برای ورود به اقلیم از طریق ترکیه تلاش کرد. او به طور قانونی و با گذرنامه می خواست وارد شود. سیستم امنیتی کردستان متوجه شد که او با هدف پیوستن به داعش قصد ورود به اقلیم کردستان را داشت. او که تابعیت ایتالیائی داشت بازداشت شد. داستان عجیبی بود. همراه با ویزای ورود آمده بود.
* کردها به جدایی و متفرق شدن در برابر خطرات بزرگ شهرت دارند. آیا شما هم چنین مشکلی دارید؟
– اگر برخی سیاستمداران چنین تفکرهای دارند من مطمئن هستم که ملت آنها را از حرکت در چنین مسیری منع خواهد کرد. هر سیاستمداری که این راه را طی کند، اعتبار مردمی خود را از دست می دهد و همه چیز را ازدست خواهد داد.
* آیا شما توانایی تحمل هزینه این جنگ را دارید. آیا اکنون از چاههای نفت موجود در مناطق مورد مناقشه بهره برداری می کنید؟
– اکنون توافقی با بغداد در خصوص نحوه تعامل با این موضوع وجود دارد. واقعیت این است که اگر کمک های ملت کُرد نبود، فاجعه ای روی می داد. الحمدلله برغم قطع بودجه اقلیم مردم تاخیر در پرداخت حقوق و مشکلات را تحمل کردند. کمک ها ادامه دارد و ملت کُرد از هرگونه جانفشانی دریغ نمی کند.
*آیا روند رسیدن حقوق ها (بودجه از سوی بغداد) آغاز شده؟
– فکر می کنم دو مرحله دریافت کردیم و انتظار می رود که این روند ادامه یابد.
* توافق جدید با دولت حیدر العبادی را چگونه خلاصه می کنید؟
– شامل صدور مقداری نفت از اقلیم و چاههای قدیمی کرکوک در حدود ۵۵۰ هزار بشکە در روز است. درآمدهای آن به شرط دریافت سهم ۱۷ درصدی اقلیم از بودجه عراق به بغداد تحویل می شود.
واقعیت این است که عراق از بحران مالی سختی بویژه پس از کاهش بهای نفت، رنج می برد. دولت قبلی در وضعیتی ورشکسته کنار رفت و دولت جدید با خزانه ای خالی روبرو شد.
* گفته می شود میلیاردها دلار در پیچ و خم ها (ی اداری) گم شده است؟
– میلیاردها هدر رفته و هیچ مشکلی وجود ندارد.
*آیا ممکن است در کشوری میلیاردها (دلار) گم شود؟
– بله. برخی سیاست ها به گم شدن میلیون انسان و میلیاردها دلار می انجامد. ما انسان ها را ارزشمندتر می دانیم، اما میلیاردها دلار متعلق به ملت است. متاسفانه اوضاع عراق فاجعه آمیز است.
* شما جنگ های سختی را علیه نیروهای صدام حسین فرماندهی کردید و اکنون نیز بر ضد داعش فرماندهی می کنید، درباره انتقال از جنگی به جنگ دیگر چه می گویید؟
– احتمالا” منظور شما جنگی است که در «خواکورک» در سال ۱۹۸۸ و جنگ دیگری که در ماه آوریل ۱۹۹۱ روی داده که سرنوشت ساز بودند. این جنگ در تنگه «کوری» بین شقلاوه و صلاح الدین روی داد و بقایای تانک های منهدم شده هنوز وجود دارد.
طبعا” من ترجیح می دهم که تلاشهایمان را روی روند توسعه و آینده فرزندان و نوه هایمان متمرکز کنیم، اما منطقه بحرانی است. گاهی احساس می کنم که این مسئله به قسمت و سرنوشت کردها و قسمت من به عنوان یکی از فرزندان ملت کُرد مربوط می شود.
ما امیدوار بودیم که بستن صفحه رژیم صدام به بستن صفحه قتل و آوارگی و تهدید و سیاست های نامناسب و گزینه های ویران کننده بیانجامد، اما متاسفانه خیلی ها از حوادثی که در عراق روی داد و بهایی که عراقی ها پرداخته اند، درس نگرفته اند.
من اصلا” یک جنگجوی پیشمرگ هستم. نمی توانم وقتی می بینم خطرهایی ملتم را تهدید می کنند، از آن دور شوم. این وظیفه من است. با جنگ آشنایی دارم و حال و هوای آن را تجربه کرده ام. اجساد، خانه های سوخته، گازهای سمی، آوارگی و درخواست های کمک. اما هنگامیکه موجودیت تهدید می شود، گزینه ای غیر از رویارویی با دشمنان به هر بهایی که باشد، ندارید.
من نمی توانم میزان دردی را که هنگام دریافت خبر شهادت نظامیان را به من می دهند، توصیف کنم. تنها می توانم به حسرت های مادرانشان و فاجعه ای که برای همسران و کودکان آنها روی داده بیاندیشم. متاسفانه همچنان فرهنگ حذف، ابطال، تروریسم و نفرت از دیگران پابرجا است.
ما برای توسعه بیشتر و ساخت مدرسه ها و دانشگاهها و پیشرفت اقتصادی تلاش می کردیم، ولی گمراهانی که برای نابودی همه چیز تلاش می کنند، آمدند و اگر این افرادی که به شهادت رسیده اند نبودند، ملت کُرد با فاجعه جدیدی روبرو می شد.
*شما به این همه ایثارگری برای رویارویی با رژیم صدام دست زدید و امروز هم با داعش چنین می کنید، آیا می توانید بپذیرید که روزی فرا خواهد رسید که شما دیگر رئیس اقلیم کردستان نخواهید بود؟
– با آغوش باز می پذیرم.
*آقای رئیس من پاسخ دیپلماتیک نمی خواهم.
– این احساس واقعی من است. دوست دارم این امانت را به شخص دیگری واگذار کنم. غیرممکن است که من مادام العمر رئیس باشم. ممکن نیست به خودم اجازه دهم تجربیات دیگران در مورد من تکرار شود.
می خواهم پیش از آنکه مردم از من بخواهند، (ریاست) را ترک کنم. متواضعانه می گویم تاریخ مبارزاتی و اعتبار من خیلی بالاتر از تختی است که برآن تکیه کرده ام.
* آیا این نخستین بار در تاریخ کردها است که آنها سالها در پرتو علم و دانش و نهادهای خود زندگی می کنند؟
– بله.
*چه اهداف و آرمانهایی برایتان باقی می ماند؟
من آرمانهای شخصی ندارم. آرزویم این است که کردستان را کشوری مستقل ببینم.
* کردستان عراق یا همه بخش های کردستان که بین چهار کشور توزیع شده اند؟
– من الآن از کردستان عراق سخن می گویم.
* آیا شما مشکلات همزیستی در این منطقه و دشواری آن را بین اقوام و مذاهب احساس می کنید؟
– این موضوع برغم برخی دشواری ها پیش از ( تهاجم) داعش ساده تر بود. ظهور داعش اکنون حادثه ای گذرا نیست، بلکه نمایانگر مشکلاتی عمیق است.
*مسعود بارزانی ریاست اقلیمی را به عهده دارد که نقطه جذب کردها را تشکیل می دهد، میزان نارضایتی کشورهای منطقه از نقش شما چقدر است؟
– اگر منطقی بیاندیشند، باید از من تشکر کنند. اقلیم به عنوان عاملی برای ثبات عمل کرد. دست های ما اکنون برای برقراری بهترین روابط همکاری و مبادلات تجاری به سوی همسایگانمان دراز است. من از سیاستی که از آن پیروی کردم و نتیجه بخش بوده سخن می گویم. ما فعلا” به ارزشهای همزیستی و قبول دیگران و رد خشونت و تهدید، ایمان داریم. ما به عنوان عامل ثبات و نه عامل تهدید ظاهر شده ایم.
* تعداد کردها در منطقه چقدر است؟
– کمتر از چهل میلیون نفر که بین چهار کشور تقسیم شده اند، نیست.
* آیا نگرانی از احتمال درگیری در آینده بین شیعه ها و کردها در عراق وجود دارد؟
– کشمکش شیعیان و کردها در خصوص ماهیت حکومت است، ولی من تصور نمی کنم که به خاطر زمین و نفت بین آنها درگیری صورت گیرد. من به امکان تفاهم در خصوص یافتن راه حل هایی برای همه مشکلات خوشبین هستم.
*در سالهای گذشته از اینکه نوری مالکی ممکن است برای شکستن شوکت نیروی پیشمرگ تلاش کند، نگرانی نداشتید؟
-من مطمئن بودم که او تمایلی به این کار دارد، اما در عین حال از اینکه او توانایی اینکار را ندارد اطمینان داشتم.
* آیا او تمایل داشت؟
– بله، گاهی خود را به این کار وادار می کرد و اوهامی در وجودش بود، فریب خورد و باورکرد که این توانایی را دارد، اما من مطمئن بودم که او قادر به این کار نبود.
* این احساس در من وجود دارد که حیدر العبادی نخست وزیر کنونی عراق آخرین تلاش های خود را برای نجات وحدت در عراق تجربه می کند، آیا این درست است؟
– بله. من بر این باورم که این آخرین فرصت برای عراق است. نه تنها در مورد روابط اقلیم کردستان با عراق، بلکه برای کل عراق است.
* اقدامات دولت را چگونه می بینید؟
– تاکنون اقدامات خوبی بوده است. من بارها با برادرم عبادی تماس گرفتم و آمادگی خود را برای حمایت و کمک به او اعلام کردم. او اقدامات خوبی انجام داده است.
* مثلا” چه اقداماتی؟
– تعطیل کردن دفتر فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق که غیرقانونی بود. موضع او در برابر گفتگوهای مربوط به توافق نفتی و بودجه مثبت بود. به نظر می رسد که به یافتن راه حل ها اهمیت می دهد. در گذشته به دنبال یافتن مشکلات و بحران ها بودند.
* چه کسی نقش سرنوشت ساز را در کنار زدن مالکی از دولت ایفاء کرد؟
– واقعیت این است که جزئیات آن را نمی دانم. احساس کردم که نوعی دوگانگی در موضع ایران در برابر این موضوع بوجود آمده بود. یعنی از دو جناح قوی در ایران یکی از بقای مالکی دفاع می کرد و دیگری خواستار تغییر او بود. به اعتقاد من آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران با حمایت از تغییر مالکی به این موضوع پایان داد. طبعا” آیت الله علی سیستانی با تاکید بر تغییر وی (مالکی) نیز نقش بزرگی را در هموار کردن زمینه این تغییر و برون رفت از بحران ایفاء کرد. موضع ما نیز در برابر این موضوع روشن بود و آن اینکه در دولتی که ریاست آن را مالکی در بغداد برعهده داشته باشد و در عراقی که مالکی برآن حکومت کند، باقی نخواهیم ماند.
* آیا شما در تسهیل پیروزی مالکی در دوره دوم نخست وزیری او نقشی داشتید که بعدها به تنفر متقابل بین شما تبدیل شد؟
– اینها احساسات شخصی نیست. ما از منافع کشور و مردم سخن می گوییم. من از میزان نفرتی که او (مالکی) از ملت کُرد برغم روابط سابق ما با یکدیگر داشت، متعجب شدم. قدرت مطلقه، مفسده مطلق است. کوتایی هایی در هیئت وزیران، مجلس و ریاست جمهوری بروز کرد، و راههای سلطه گری بر روی او (مالکی) گشوده شد. همه اختیارات را در دست گرفت. خود را حاکم مطلق تصور کرد. من خالصانه می گویم که شیوه هایی را که او علیه اقلیم به کار گرفت را از او انتظار نداشتم. این شیوه از دشمنی آشکار و کینه قدیمی سرچشمه می گرفت. صدام حسین کُشت، ولی رزق و روزی مردم را قطع نکرد.
برخی او (مالکی) را متوهم کرده بودند که اگر بودجه اقلیم را قطع کند، مردم علیه حزب دموکرات کردستان و ریاست اقلیم قیام خواهند کرد و اوضاع جدیدی در اقلیم بوجود خواهد آمد و به مالکی امکان خواهد داد آنطور که بر دیگر مناطق تحکم می کند، بر اقلیم کردستان نیز تحکم خواهدکرد.
* آیا وحدت کامل بین کردها غیرممکن است؟
– امروز می توانم بگویم که کردها متحد هستند و احساس مسئولیت می کنند و در مقابل خطرات می ایستند. آنها اعتماد به نفس کاملی دارند و اگر در سیاست اختلافاتی بروز کند، هرگز جای هیچگونه نگرانی نیست. اگر کسی از این احساس عمومی خارج شود، ابتدا به خودش آسیب می رساند.
* از فساد در بغداد زیاد سخن گفته شده، اما آنها گاهی اوقات با صحبت در مورد فساد در اربیل پاسخ میدهند. نقش شما چیست؟
– این ها تنها قطره ای از دریاست. من وجود فساد در اقلیم را انکار نمی کنم، ولی این فساد با آنچه که در بغداد روی داده قابل مقایسه نیست. مبارزه با فساد (در اقلیم) اقداماتی همیشگی است.
* آیا برای پسرانت که در کارهای نظامی و امنیتی فعالیت می کنند، نگران نیستید؟
– آنها جزء این ملت هستند و این وظیفه آنان است . آنها عزیزتر از بقیه نیروهای پیشمرگ نیستند.
من روابط ویژه ای با نیروهای پیشمرگ دارم. آنها و پدرانشان را می شناسم. آنها را می شناسم و آنها من را می شناسند. من حق ندارم که دیگران به جبهه های جنگ بروند و پسرانم نروند. خود آنها نمی پذیرند. یکی از پسرانم نزدیک بود در درگیری های اخیر به شهادت برسد.
*آیا پس از نزدیک شدن داعش تدابیر امنیتی را برای خود چند برابر کرده اید؟
– غیرممکن است که داعش به من برسد.
* چرا، به خاطر اینکه حلقه (نیروهای امنتی) اطراف شما کاملا” وفادار هستند؟
– همه حلقه ها کاملا” وفادارند. من به ملتم و نیروهایمان اطمینان دارم. من برای این موضوع هیچ حسابی باز نکرده ام. تدابیر امنیتی ما تدابیری ضروری است.
*شما در لیست اهداف القاعده قرار داشتید؟
– بله. الآن نیز هدف قرار دارم، ولی مطمئنم که آنها موفق نخواهند شد.
*ولی اگر جوانی که ادعا می کند کُرد است و به شما دست بدهد و در کردستان یا خارج منفجر شود، چه؟
– اگر اسیر اینگونه تفکرات شوید، دیگر نمی توانید تحرک داشته باشید و ایفای نقش کنید. من به قضاء و قدر خداوند ایمان دارم.
*آیا از این بحران احساس ترس ندارید؟
– هرگز. من مطمئن بودم که می توانیم این خطر را پشت سر بگذاریم و آن را به خارج از مناطق خود هدایت کنیم. من از پیروزی برغم فجایع اطمینان داشتم.
* کدام روزها دشوراتر بودند، روزهای نخست؟
–بله. دو هفته نخست.
* آیا شما ابتدا از اینکه آنچه برای ارتش عراق روی داد برای نیروهای پیشمرگ روی دهد، نگران نبودید؟
– من از احتمال بوجود آمدن نوعی وحشت در برخی مناطق بیم داشتم، ولی از فروپاشی کلی نگران نبودم. به سرعت برای استقرار و توزیع مجدد نیروهایمان اقدام کردم. به چند روز وقت برای اشکالاتی که بوجود آمده بود و ما برای برطرف کردن آنها تلاش می کردیم نیاز داشتیم.
*آیا حادثه اخیر کرکوک بسیار خطرناک بود؟
– نمی گویم حادثه آسانی بود، ولی تا این حد هم خطرناک نبود. آشکارا می گویم کرکوک هرگز سقوط نخواهد کرد. ممکن است در برخی از مناطق مشکلاتی بر اثر بی توجهی و سهل انگاری بوجود آید، ولی کرکوک هرگز به دست داعش سقوط نخواهد کرد.
* من امروز (خبری) در خصوص درخواست ها برای اعزام ۵ هزار نیروی داوطلب مردمی برای مشارکت در دفاع از کرکوک خواندم؟
– ما به نیروهای داوطلب مردمی نیاز نداریم و اجازه نمی دهیم هیچ نیرویی وارد کرکوک شود. اگر نیاز پیدا کنیم از دوستان و همپیمانان خود درخواست نیرو خواهیم کرد. اکنون به نیروهای داوطلب مردمی و هیچ یک از نیروهای امنیتی نیازی نداریم.
*اگر ارتش عراق خواست دوباره در کرکوک مستقر شود، چه خواهید کرد؟
– باید در این خصوص تفاهم صورت گیرد. چگونه بازگردد؟ چرا بازگردد؟ و چه باید کرد؟ جای نیروی پیشمرگ کجا خواهد بود؟ ارتش در کجا مستقر خواهد شد و هر دو در کجا باهم باشند؟ از این به بعد مسایل باید شفاف و با تفاهم همراه باشد.
* آیا اینطور می فهمم که شما برای باز گشت به ابهاماتی که پیش از این حوادث حاکم بود، آمادگی ندارید؟
– بله. نه ملت کُرد و نه من این آمادگی را نداریم. ادامه ابهامات به مصلحت عراق نیست. نمی خواهیم تا ابد در ابهام و نگرانی و تنش زندگی کنیم.
* آیا به نظر شما آمریکا و ایران به سوی توافق در خصوص موضوع هسته ای پیش می روند؟
–تقریبا”.
*آیا روابط شما با ایران خوب است؟
– بله هیچگونه مشکلی وجود ندارد.
*با آمریکا؟
– بله به ما کمک کرده و کمک خواهد کرد.
* آیا اگر توافقی بین آمریکا – ایران صورت گیرد بر اقلیم کردستان تاثیر می گذارد؟
– به نظر من تاثیر مثبت خواهد گذاشت، زیرا تنش بین دو کشور را در منطقه از بین خواهد برد.
*آیا می توانیم بگوییم نقش بزرگ ایران در بغداد بیش از اربیل است؟
– طبعا”.
* گزنفون (به یونانیΞενοφῶν) فیلسوف و مورخ یونانی است که سالیان دراز از زندگی خود را در آسیا گذراند. دوران زندگی او حدوداً بین سالهای ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد بوده است.گزنفون از شاگردانسقراط بود و بعدها به خدمت پروخنوسدر آمده به عنوان سپاهی اجیر در لشکرکشی کوروش کوچکعلیه برادرش اردشیر دوم شرکت کرد. :
پس از مرگ کوروش،سپاهیان یونانی،گزنفون را به رهبری و قیادت خود برگزیدند.او توانست بازماندهٔ سپاه یونان را از طریق ماد و آسیای صغیر به یونان بازگرداند.آتنیها گزنفون را به تبعید محکوم کردند و او در اواخر عمرش به اسپارت برگشته، در شهر کورینت در گذشت.