بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود خداوند بر انبیاء عظام و اولیاء کرام و بر حجت حق و مهدی امم، حضرت ولی عصر (عج) و بر شهیدان و امام شهیدان (قدس سره) و بر خلف صالحش رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی).
خداوند بزرگ را سپاسگزارم که بر این بنده کوچک خویش، منت نهاد و او را مفتخر به رأی اعتماد ملت بزرگوار ایران و امضاء حکم ریاست جمهوری توسط مقام معظم رهبری قرار داد.
تقارن این مراسم قانونی را با روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، به فال نیک میگیرم و از کلام شهید رمضان، امیر مؤمنان علی (ع) تبرک میجویم که پایههای حکومت را بر «حکمت» استوار دانستند و فرمودند: «و لا تخاطر الا بوثیقه».
انتخابات خرداد ۹۲ گرچه با تردید و سوءظن بخشی از جامعه آغاز شد ولی با تأیید و استقبال عموم مردم به پایان رسید. انتخابات با شفافیت، رقابت و آرامش کامل برگزار شد که نتیجۀ آن برای بسیاری غافلگیرکننده بود.
ایران که از منظر بدخواهان قرار بود در اثر تحریم و انزوا در ستیزهای داخلی فرو غلتد و شکافی بزرگ بین دولت و ملت ایجاد شود، با انتخاباتی پرشور و مشارکت گسترده اقشار مختلف مردم، خالق حماسهای کمنظیر گردید.
این انتخابات فرآیندی بود که با اتکاء به خرد جمعی و با مشارکت همه فعالانِ پایبند به نظام، بهگونهای شکل گرفت که نشانگر بلوغ نظام و بازسازی هر چه بیشتر اعتماد بین حاکمیت و مردم گردید. همه مردم و نخبگان جامعه، منافع ملی و شرایط کشور را بهخوبی درک کردند و در راه سربلندی میهن، قدم نهادند.
این انتخابات نتیجه شکاف بین مردم و حاکمیت نبود؛ چه اینکه مردم ایران، شخصی را بهعنوان رئیسجمهور خود برگزیدند که سالها در مسئولیتهای خطیر نظام، انجام وظیفه کرده بود.
این انتخابات نشانگر عزتخواهی مردم ایران بود و این واقعیت را مورد تأکید قرار داد که مردمسالاری در ایران نهادینه شده و ماندگار است و انقلاب اسلامی ایران از پختگی، بلوغ و ثبات لازم برخوردار است.
فرآیندهای مردمسالاری در ایرانِ پس از انقلاب، تثبیت شده و از روندی بسیار شایسته و مناسب برخوردار است. مشارکت بالا، برگزاری سالم و بدون حاشیه انتخابات، شعارها و سیاستهای نامزدها و حجم گسترده بحث و نقد در جریان انتخابات، همگی نشاندهنده فرآیندی رو به کمال در جمهوریت و اسلامیتِ نظام، بود.
مردم در انتخابات ٢۴ خرداد حماسهای بزرگ آفریدند و با حضور کمنظیر خود در کنار صندوق آراء، از شکافهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فروکاستند و بر وفاق و همگرایی ملت و منزلت بیشتر جهانی و منطقهای ایران تأکید نمودند. نشاط، امید و اعتمادی که از دل این انتخابات برآمد، سرمایه اجتماعی جدیدی را، برای ایران مهیا نمود. سرمایهای که نه تنها دفع و رفع مخاطرات و تهدیدات مختلف را از دامان کشور ممکن ساخت بلکه فرصتهای جدیدی را برای جهش در روند پیشرفت و توسعۀ همهجانبه و هدفمند کشور، بهوجود آورد.
اگرچه انگشت امید در این انتخابات، بیشتر به گفتمانی نشانه رفت که در برنامههای این بنده کوچک متبلور بود، اما باید عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراوانی را در پیدایش این وضعیت دخیل دانست. باید قدردان رهبری نظام و حضور فعال و مؤثر همه گروهها، اقشار و طبقات اجتماعی و نقشآفرینی شخصیتهای برجسته، علما، مراجع، نخبگان و جریانات سیاسی کشور بود. همه شهروندان ایرانی با آراء و افکار مختلف و با گرایشهای متنوع سیاسی، دست بهکار شدند و امید و اعتمادی بزرگ در متن نظام، ظهور کرد. به یقین، مسئولیت محوری من از این پس نیز حفظ همین عشق، امید و اعتمادِ مردم است.
مردم در این انتخابات، شگفتی آفریدند. بعد از این، نوبت تکلیف ما مسئولان است که پیام این تحول و تغییر را بپذیریم و در همه سطوح نظام متعهد به احترام به آن باشیم. حقوق و تکالیف میان مردم و حکومت، در همین جا، معنا پیدا میکند.
تفسیر چیستی و چرایی مشارکت و رأی مردم، ضرورتی است که پیش روی سیاستگذاران، برنامهریزان و مسئولان نظام ما قرار دارد.
امیدوارم که اندیشمندان، محققان و نهادهای علمی و مدنی، دولت را در انجام این مهم یاری دهند تا مبنای جهتگیریها، سیاستها و برنامههای آتی کشور باشد. حداقل انتظار مردم در این انتخابات از دولت جدید، ایجاد ثبات و آرامش در همه زمینهها و رفع دغدغهها و تنگناهای مختلفی است که امروز کشور با آن مواجه است.
من توانمندی دولت را، در تقویت پایگاه اجتماعی آن و پایبندی به عهد و پیمانی که با مردم بسته است میدانم. لازمه این پایبندی، وفاداری و راستگویی در برابر مردم است. در آئین ما اساس دینداری، ادای امانت و پایبندی به عهد و پیمان است. راستگویی سبب اصلاح امور و دروغگویی سبب تباهی کارهاست. که مولایمان علی (ع) فرمود: «اصل الدین اداء الامانه و الوفاء بالعهود» و همچنین: «الصدق صلاح کل شیء و الکذب فساد کل شیء».
این دولت بر عهد خود در شکوفا کردن اخلاق اسلامی و تلاش برای تبیین و تحقق احکام نورانی اسلام وفادار خواهد بود.
من با حمایت و پشتوانۀ مردمی پا به میدان مسئولیتی نهادهام که خواستار تغییر و بهبود معیشت و منزلت خویش هستند. مردمی که میخواهند بهتر زندگی کنند، مردمی که میخواهند از فقر، فساد و تبعیض بهدور باشند. مردمی که میخواهند حرمت و کرامت داشته باشند، مردمی که میخواهند در فضای آزاد معنوی و عقلانی رشد کنند و مردمی که میخواهند به آیندهای مطمئن امیدوار باشند. خواستههای این مردم بهحق است. گرچه برآوردن همه آنها بهیکباره امکانپذیر نخواهد بود. دولت خواهد کوشید داشتهها و نداشتهها و عوامل مساعد و نامساعد پیش رو را با صراحت و صداقت با مردم در میان بگذارد و برای گذر از تنگناها، از قوای دیگر و مردم استمداد جوید. جامعه ما بهویژه نسل جوان، باید مدام سازوکارهای گفتگو، حقِ دانستن و در جریان امور بودن را بهکار بندد تا در «نخواستنها»ی عقلانی قانع، و بر «خواستنها»ی لازم، ترغیب شود.
استمرارِ امید و اعتماد مردم، کلید حل مشکلات موجود کشور است. این فضا و فرصت را میتوان با رویکردهای تعاملی و اعتدالی نگاه داشت. کشور به عزم ملی برای دور شدن از افراط و افراطیگری در سیاستگذاری و مدیریت، و تمرکزِ بر حاکمیت قانون و قانونگرایی، نیاز دارد.
گفتمان و برنامهای که در انتخابات از رأی اکثریت جامعه برخوردار شد، نیز همین بود؛ «اعتدال و تعامل». که سخن مشترک همه جریانها و نیروهای سیاسی و اجتماعی است، که هم دستاوردهای بزرگ انقلاب را پاس میدارند و به تلاشهای دولتهای پس از انقلاب حرمت مینهند و هم دغدغه وضع خطیر کشور و کاستیها و تنگناهای موجود در شرایط کنونی را دارند. اعتدال مشخصه بارز فرهنگ ایرانی-اسلامی است. اعتدال بهمعنای عدول از اصول و محافظهکاری در برابر تغییر و تحول نیست. اعتدال رویکردی خردورزانه، فعالانه و صبورانه در جامعه برای دور شدن از ورطه افراط و تفریط است. مسیر استقرار و استمرار مردمسالاری دینی از اعتدال میگذرد و تحولخواهی نیز بر مدار اعتدال میچرخد. اعتدال همان تحقق مشیت الهی است که برای این امت، «وسط» بودن را برگزیده است: «و کذلک جعلناکم امه وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا». مولایمان علی (ع) نیز فرموده است مشیات میانهروی و اعتدال، و مقصدت، رشد و پیشرفت باشد «و لیکن مرکبک القصد و مطلبک الرشد».
من براساس رویکردی که در انتخابات داشتهام و دانش و تجربه اندکی که در عرصههای مختلف انقلاب و مسئولیت بهدست آوردهام، خود را موظف میدانم که این مفهوم را در قالب برنامهها و اقدامات اجرایی دولت پی بگیرم. من به مشی اخلاقی و رفتار فردی اعتدالی سخت پایبندم اما سیاستهای اعتدالی برای اداره کشور را فراتر از آن میدانم.
اصلیترین جنبه کاربردی اعتدال، آن دسته از اقدامات و برنامههای دولت خواهند بود که وجه ساختاری دارند و توانایی دولت را در پاسخگویی به نیازهای جامعه بالا میبرند. پس باید عدم تعادلهای ساختاری کشور را با آسیبشناسیهای علمی بهدرستی شناخت و با اصلاحات ساختاری، ظرفیتهای فعلی نهادِ دولت را در برابر جامعۀ تحولگرا، ارتقاء داد.
جامعه ما در شرایط حساسی قرار دارد. باید از رنج معیشت مردم کاست و فضای زندگی آنان را گشود، باید به اقتصاد بهویژه تولید صنعتی و کشاورزی کشور رونقی دیگر داد. جهتگیری دولت، نجات اقتصاد ایران، احیاء اخلاق و تعامل سازنده با جهان خواهد بود. دولت بیش و پیش از هر چیز در پی مسائل معیشتی مردم، و مهار آسیبهای اجتماعی خواهد بود. به موازات آن، در عرصۀ روابط بینالمللی، گامهای جدیدی برای ارتقای منزلت ایران براساس تأمین منافع ملی و رفع تحریمهای ظالمانه کنونی برخواهد داشت.
اگرچه تنگناها و مشکلات کشور، فراوان است اما افقهای آینده روشن و امیدبخش است. اگر خلق حماسه سیاسی با تدبیر رهبری معظم انقلاب و امید ملت ما میسر شد، خلق حماسه اقتصادی نیز ممکن خواهد بود. جامعه ما ظرفیتهای شناخته و ناشناخته بسیاری دارد. به سرمایههای معنوی و مادی این کشور میتوان تکیه کرد. بگذاریم که فضا و فرصت خدمت برای همه ایرانیانی که دل در گرو این مرزوبوم دارند، باز شود. بگذاریم که شایستگان، به ملت خدمت کنند. بگذاریم که سینهها از کینهها پاک شود. بگذاریم که آشتی بهجای قهر، و دوستی بهجای دشمنی بنشیند. بگذاریم که اسلام با چهره رحمانیاش، ایران با چهره عقلانیاش، انقلاب با چهره انسانیاش و نظام با چهره عاطفیاش همچنان حماسه بیافرینند.
در اینجا لازم میدانم از خدمات دولتهای گذشته بهویژه دولت دهم و رئیسجمهور محترم سابق، تقدیر و تشکر و برای همه آنها آرزوی توفیق روزافزون نمایم.
در پایان، بار دیگر سپاسم را تقدیم مردم بزرگی میکنم که در این انتخابات فراتر از قلههای تحلیل پژوهشگران و نظریهپردازان ظاهر شدند و نشان دادند که وقتی کشور در شرایط حساس و خطر قرار گیرد، لحظهای در حمایتِ بیدریغ خود، از میهن و نظام درنگ نخواهند کرد. من دستهای این میلیونها انسان شریف را به گرمی میفشارم و از همه کسانی که در انتخابات به صندوق رأی، آری گفتند، صمیمانه تشکر میکنم و امیدوارم استحقاق اعتماد آنان را داشته باشم.
من سنگینی بار این رأی و این تنفیذ را احساس میکنم و تنها و تنها به خداوند پناه میبرم. از آن دستگیر بندهنواز خالصانه و خاضعانه درخواست میکنم این بنده ضعیف خود را از شر کبر و غرور، حرص و بخل و حسد وا رَهاند.
خداوندا، به تو پناه میبرم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدّم نفع شخصی و گروهی بر مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان.
بارالها! یاریم کن تا بندۀ مخلصی برای تو و خادم لایقی برای مردم باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است.
سخن بسیار است و مجال اندک، چه بهتر که سخن را کوتاه کنیم و پای در راه نهیم.
«که دراز است ره مقصد و من نوسفرم»
و السلام علیکم و رحمه الله