علاءالدین سجادی ادیب و تاریخ نویس معروف کرد عراقی در کتاب(تاریخ جنبش های کردستان) می گوید:
….. اگر از جهتی دیگربه تاریخ مردم کرد بنگریم، بی انصافی نخواهد بود که تمامی ستم ها و آوارگی های آنان را بر عهده ی آمریکا و انگلیس بگذاریم!
انگلیس نسبت به ملت کرد ستم های فراوانی را روا داشته است. بعد از جنگ ۱۹۱۴-۱۹۱۸ در تمام مناطق کردستان و در تمام کشورهایی که دارای مناطق کردنشین بودند دخالت می نمودند و تسلط کامل داشت. هر گاه با این حکومت ها درگیر می شد، به سوی کرد ها آمده، آنان را تحریک می نمود وبه محض برقراری روابط با حکومت، سازی دیگر می نواخت! با سیاست های ستمکارانه و حیله گری میان گروههای کردی نیز تفرقه می انداخت.
انگلیس بسی بی رحم، سنگدل و بدون تغییر رویه بود. از ۵۰ سال پیش تاکنون با همان شیوه ثابت، عمل نموده است. دنیا در تغییر بود ولی سیاست آن کشورثابت بوده وبه غیر از دروغ هیچ چیز دیگری به کردها تحویل نداده است!
نوکرهای به قدرت رسیده اش در عراق می گفتند: دلسوزتر از انگلیس برای کردها کسی وجود ندارد به آنان آزادی داده و آنها می توانند در عین آزادی اظهار نمایند که کرد هستند.
براستی چنین چیزی صحت داشته است. و هر کس از دید خود به دنیا می نگرد. انگلیس نعمت بود چون به آنان مقام داده بود ولی برای ملت کرد، اگر خوبی این است که طی ۵۰ سال فقط حق داشته باشد بگوید «من کرد هستم»! بهتر است از آن نیز محروم گردد. در این ۵۰ سال حداقل ۵۰ ملت از زیر ستم رهایی یافته و به استقلال رسیده اند، ولی اگر استقلال کرد این باشد که بگوید: من کرد هستم! باز تکرار می نمایم بهتر آن است که از آن نیز محروم گردند. می دانیم که دنیای گذشته و حال بر پایه ی منافع استوار بوده و هست. شاید در گذشته استقلال کرد به سود انگلیس نبود، پس ایرادی وارد نیست. اما جای تعجب اینجاست که ملت کرد را قربانی اهداف خود می نمود! انگار در کتاب مقدس ایشان آمده است که برای پیش برد اهداف خود در خاورمیانه لازم است ملت کرد را قربانی نمایند. اگر این مطلب در کتاب مقدس آمده باشد بی گمان این نکته نیز قید شده است که بایستی انگلیس برای رهایی از وضعیت اکنونی سیاست ۵۰ سال پیش خود را تغییر دهدزیرا چرخ گردون در حال گردش و جهان بسوی آینده در حال حرکت است!. آنچه لازم بود در مورد انگلیس گفته شد اما در مورد آمریکا باید گفت:
تا جنگ جهانی دوم آمریکا بصورتی خاموش و در محدوده کشور خود به بازرگانی مشغول بود. در جنگ جهانی دوم از لانه خود بیرون خزید و وارد عرصه سیاست جهانی گردید. با یک سینی از نقل و نبات در چهارگوشه عالم چرخید و هر که از آن شیرینی می خورد قبایی سر تا پا استعماری به تن وی می پوشانید! با این سینی به راه افتاد و چرخیدتا به ایران، ترکیه، عراق، کشورهای عربی و سرانجام به کردستان رسید و در این یکی به هر شکل ممکن ریشه دوانید و به همه نقل و نبات تعارف نمود. مانند آن ضرب المثلی کردی که می گوید:«خیرات مادر شاه بود.» اما اگر به آن خوب بنگریم این خیرات چیزی بجز مکیدن خون، تضعیف نیرو، نابودی شخصیت های مهم، تحکیم پایه های استعماری بیش نبود تا بتواند مدتی بیشتر در این مناطق حضور داشته باشد. وقایع زمان دکتر مصدق و زاهدی در تهران دال بر این واقعیت است که آمریکا برای نابودی شخصیت ها و ملت ها در جهت رسیدن به اهداف خود چگونه عمل کرده و چه نوکرانی تربیت نموده است.
آیا هواپیماهایی که حکومت قاضی محمد و کردستان آزاد را بمباران کردند، شهادت نمی دهند که چه اندازه آمریکا دلسوخته ی ملت کرداست!؟ پیداست که عدالت پروری و دمکرات خواهی «آمریکا» در کردستان تصویری از واشنگتن را به نمایش می گذارد!
کردستان از آن کردهاست و کردستان امروزی غیر از کردستان ۵۰ سال پیش است. منطقه ای است سرشار از منابع و مواد خام مورد لزوم کشورهای صنعتی که مورد طمع همگان واقع شده است. اگر آمریکا به شیوه ای صادقانه و با انصاف با ملت کرد عمل می نمود، اکنون در چنین وضعیتی نبودیم و متحمل این همه رنج نمی شدیم! تمام حکومت های استعمارگر پایانی دارند و باید همه ی ملت ها آزادی خود را باز یابند. آنانکه بجز این فکر می کنند باید منتظر نابودی خود باشند؟
غیر از «انگلیس» و «آمریکا» کشورهای دیگری نیز ملت کرد را بازیچه خود قرار داده اند. ولی همانگونه که کردستان امروزی کردستان ۵۰ سال پیش نمی باشد. ملت کرد نیز همان ملت ۵۰ سال پیش نیست و اگر ملت کرد تاکنون متوجه این واقعیت نشده باشد که بیگانگان در روز نیاز، دست در دست وی گذاشته و به محض رسیدن به اهداف خود، آنان را رها نموده و به جانشان می افتند، بیگمان در آینده متوجه خواهد شد و دیگرفریب بیگانه را نخواهد خورد. پس آنانکه چشم طمع به ملت کرد دوخته اند از این کار سودی نخواهند برد. همزیستی با ملت کرد بسی مفید تر از فریفتن آنان خواهد بود. چون تاریخ جهان به سوی آزادی در حرکت است نه به سوی استعمار و استبداد! یقیناً کرد نیز از این روند با خبر است و تنها کوتاه مدتی به دنبال “آواز دهل” خواهد رفت!
کتاب: تاریخ جنبشهای کردستان
نویسنده: علاء الدین سجادی
مترجم : رئوف کریمی