نویسنده: مارک کاتز *
دیپلماسی ایرانی: ولادیمیر پوتین سپتامبر گذشته زمانی که نیروهای روسی را به سوریه فرستاد، جهان را شگفت زده کرد. وی بار دیگر با اعلام خروج قسمت اصلی نیروهایش، همه را شگفت زده کرد.
واکنش غربی ها به این مسئله همانند هر چیز دیگری که مربوط به پوتین می شود در رابطه با زرنگی وی و دلایل این کارش بوده است. بنابر گزارش شاهدان عینی، خروج نیروهای روسی به مسکو اجازه می دهد تا از یک مبارزه بی پایان خلاصی یابد و همچنین موجب می شود تا بشار اسد، رئیس جمهور سوریه فکر نکند که حمایت روسیه نامحدود است و به همین دلیل بهتر است در مذاکرات صلح مورد حمایت روسیه همکاری کند.
این اقدام همچنین موجب کاهش تنش ها میان مسکو و غرب می شود و احتمال کاهش تحریم هایی که به خاطر اوکراین اعمال شده بود را افزایش می دهد. سرانجام موجب آرام شدن افکار عمومی روسیه و در جهت حمایت از پوتین می شود که امیدوار بودند این اقدامات تبدیل به «افغانستان دیگری» در سوریه نشود.
اعلام خروج قسمتی از نیروها (اگر نگوییم تمام آنها) از سوریه ممکن است نشان دهنده رسیدن به تمام این هدف ها باشد. اما آیا این اقدام واقعاً به اندازه ای عاقلانه بوده است که در این زمینه موجب اعتبار آفرینی شود؟ اما آیا واقعاً این اقدام عاقلانه بوده و برای وی اعتباری بوده است؟
با تمام این تفاسیر اگر رئیس جمهور باراک اوباما به نخست وزیر حیدر العبادی خبر دهد که قسمت عمده نیروهای آمریکایی که برای مبارزه با داعش به عراق اعزام شده اند را از این کشور خارج می کند، این اقدام عاقلانه نخواهد بود. البته این احتمال هم وجود دارد که اقدام پوتین عاقلانه نباشد اما غرب همیشه تمایل دارد که اقدامات وی را زمانی که مورد شگفتی قرار می گیرد، عاقلانه تصور کند.
با این حال در حال حاضر طرف های مختلف در خاورمیانه اعلام خروج نیروها توسط پوتین را اقدامی عاقلانه تلقی نمی کنند، اما آن را نشانه تنزل تعهد به حکومت اسد می دانند. اگرچه مقامات ایران سعی دارند دیدی مثبت نسبت به این اقدام روسیه داشته باشند، اما تهران و متحدینش نگران هستند که این اقدام پوتین نشانه ای از قصد وی برای سقوط اسد باشد، امری که تهران خواستار آن نیست.
علاوه بر این در مقاله روز ۱۶ مارس واشینگتن پست درباره روسیه و حضورش در سوریه، یکی از مقامات ناشناس حزب الله (گروه شبه نظامی لبنانی مورد حمایت ایران که با اسرائیل مبارزه و از حکومت اسد در سوریه حمایت می کند) به این نکته اشاره می کند: «این ترس وجود دارد که حزب الله هزینه خروج نیروهای روسیه از سوریه را خواهد داد.»
این نکته قابل ذکر است که رئیس جمهور اسرائیل، رووین ریولین به مسکو سفر کرده و خواستار گرفتن تضمین شده است که خروج نیروها موجب تقویت ایران و حزب الله در سوریه نشود، جایی که اسرائیلی ها حضور روسیه را برای تاثیرگذاری بر این مورد بااهمیت می دانند.
در مقاله دیگری از واشینگتن پست هم به این نکته اشاره می شود که جبهه النصره، شاخه القاعده که در حال مبارزه با حکومت اسد است در حال آماده شدن برای انجام «اقدامات تهاجمی» است. عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی هم که کشورش مدت ها است خواهان برکناری اسد است و از گروه های مخالف وی حمایت می کند اعلام کرد خروج نیروهای روسی «گامی بسیار مثبت» است.
به عبارت دیگر نیروهای ضد اسد در منطقه به خروج نیروهای روسی به عنوان فرصتی نگاه می کنند که بتواند علیه حکومت اسد در میدان جنگ و یا در میز مذاکرات (و یا هر دو) اهرم نفوذ پیدا کنند.
بنابراین آیا اقدام پوتین برای خروج نیروها از سوریه آن گونه که در غرب نگریسته می شود، اقدامی عاقلانه بوده است؟ یا این که تاییدی بر این نکته است که مسکو تصمیم گرفته است به بازیگران منطقه ای اجازه بدهد تا خودشان در سوریه به مبارزه بپردازند، همان گونه که بسیاری در خاورمیانه این گونه فکر می کنند؟
چیزی که می توان گفت این است که در طول هفته ها و ماه های آتی مطمئناً پوتین اقدامات تعجب آور دیگری در سوریه، اوکراین یا هر جای دیگری انجام می دهد که منجر به بروز بحث های مشابهی خواهد شد.
* استاد دانشگاه جورج میسن
منبع: لوب لاگ/ مترجم: حسین هوشمند