دیپلماسی ایرانی: برخی از تصمیمات سیاسی که اخیراً توسط دولت های خاورمیانه گرفته شده است، ائتلاف های منطقه ای یا موضع گیری هایی که عمدتاً به عنوان ائتلاف بندی دیده می شدند را تغییر داده اند. در کوتاه مدت این مسئله با وجود توجهی که در حال حاضر نسبت به توافق هسته ای ایران وجود دارد، تاثیر کمی خواهد داشت. این توافق آن گونه که مخالفان می ترسند منجر به تغییر صف بندی ها در منطقه نمی شود و تاثیر بزرگتر آن بر دیپلماسی منطقه ای تدریجی است و فقط در کوتاه مدت ظاهر می شود.
توافق صورت گرفته با دولت ترکیه مبنی بر همکاری بیشتر از قبل با ایالات متحده بر سر مبارزه داعش در شمال سوریه، تاثیر فوری و بزرگتری می گذارد. بمبگذاری انتحاری اخیر توسط یک عضو داعش که موجب کشته شدن ۳۲ شهروند ترکیه در یکی از شهرهای این کشور شده است، تاثیر آنی بر این تصمیم داشته است، اما فکر پشت این تصمیم بسیار پیچیده تر از این واقعه است.
به نظر می رسد اردوغان به دنبال گرفتن تضمینی است که شورشیان کرد نتوانند در این ناحیه مواضعشان را مستحکم کنند و براساس توافق ایالات متحده و ترکیه، داعش هم امکان عرض اندام در این منطقه را نداشته باشد. این اولویت ها از زمانی که این توافق اعلام شده است خودش را در حملاتی که ارتش ترکیه انجام داده، نشان می دهد. این حملات هم علیه کردها و هم علیه نیروهای داعش بوده است.
سیاست های داخلی نقش زیادی در چرخش مواضع ترکیه داشته است. شکست حزب عدالت و توسعه اردوغان در به دست آوردن اکثریت کرسی های پارلمان و پیروزی کردهای لیبرال به طور مستقیم در چرخش سیاست ترک ها نسبت به کردها نقش داشته است. حزب عدالت و توسعه به دنبال تشکیل یک دولت ائتلافی با ناسیونالیست هایی است که مخالف حرکت های سیاسی کردها هستند.
دیگر تغییر سیاست داخلی مربوط به عربستان است که تبعات بزرگتری در ائتلاف های منطقه ای دارد. این فرض براساس به قدرت رسیدن ملک سلمان و پسر جوانش است که رویکردی تهاجمی را در قبال همسایگان به ویژه یمن در پیش گرفته اند. اما تغییر مهم دیگر از زمان انتقال قدرت از عبدالله به سلمان، بهبود روابط با اخوان المسلمین و شاخه فلسطینی اخوان، یعنی حماس، پس از سال ها مخالفت سعودی ها با اخوان است.
سعودی ها اخیراً میزبان خالد مشعل، دبیر سیاسی حماس بوده اند. بهبود روابط با حماس به خاطر دشمنی به وجود آمده میان حماس و حکومت اسد در سوریه است. باور جمعی که درباره استقبال عربستان از حماس وجود دارد، مربوط به تلاش این کشور در رابطه با کاهش نفوذ ایران و تقویت وحدت سنی با توجه به جنگ یمن است. باور جمعی در این رابطه با توجه به اهداف عربستان می تواند تا حد زیادی درست باشد، اما عواقب آن چیزی نیست که عربستان می خواهد.
رویکرد نرم تر نسبت به اخوان و شریک آن حماس، سعودی ها را در حالت تقابلی با مصر عبدالفتاح السیسی و اسرائیل که با اخوان المسلمین و حماس مشکل دارند، قرار می دهد. مواجهه در این رابطه می تواند منجر به تضعیف اتحاد میان عربستان و مصر شود، همچنین همسویی منافع میان عربستان و اسرائیل در رابطه با ایران را هم در معرض خطر قرار می دهد. عربستان و مصر به جز سنی و عرب بودن، زمینه های مشترک دیگری ندارند و عربستان و اسرائیل هم هیچ زمینه مشترکی ندارند.
مفهوم اصلی این اتحادهای شکننده و زودگذر در منطقه برای سیاست ایالات متحده درک تغییرات سیاست داخلی همچون انقلاب و یا تغییر رژیم هایی است که می تواند اثرات عمده ای بر این صف بندی ها داشته باشد. در زمینه این ائتلاف های شکننده و بی دوام باید زیرک بود و آگاهی خودمان را حفظ کنیم.